1 / 20

عنوان کارگاه مقاله نویسی

عنوان کارگاه مقاله نویسی. مدرس دکتر یوسف محمدنژاد عالی زمینی(عضو هیأت علمی پژوهشکدۀ ادبیات). محل برگزاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی. زمستان 1391. مقدمه. 1- تعریف مقاله گفتن، سخن گفتن، گفتگو، سخن گویی، گفتار، قول

edan-suarez
Télécharger la présentation

عنوان کارگاه مقاله نویسی

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. عنوان کارگاهمقاله نویسی مدرس دکتر یوسف محمدنژاد عالی زمینی(عضو هیأت علمی پژوهشکدۀ ادبیات) محل برگزاری پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی زمستان 1391

  2. مقدمه 1- تعریف مقاله • گفتن، سخن گفتن، گفتگو، سخن گویی، گفتار، قول • تا پايان قرن سيزدهم هجری(نوزدهم ميلادي) در زبان فارسي، عنوانی بود براي تعيين موضوع مجموعه اي از بحث‌هاي گفتاري يا نوشتاري و تقسيمات كتاب، معادل كلمات فصل، باب، بخش يا گفتار؛ مانند چهار مقالۀ نظامي عروضي. • همچنین عنوانی بود براي سخنان و گفتار مشايخ صوفيه؛ مانند مقالات شمس • افزون بر این، بعضی از کتب قدیم که در شرح مذاهب و ملل و نحل اسلامی است به نام مقالات خوانده شده است؛ مانند مقالات زرفان معتزلی و شرح آن از ابوالقاسم کعبی. • نوشته ای که در بارۀ موضوعی نویسند(غالباً نوشته ای که برای درج در روزنامه یا مجله تهیه شود): - روزنامه: این واژه، نام عمومی نشریاتی است که برای انتشار اخبار، آرا و نظرها، اعلانات، ودیگر اطلاعات مورد توجه مردم در فواصل زمانی منظم(اغلب روز)، در صبح،یا عصر، یا هر دو نوبت انتشار می یابد. - مجله: نشريه اي با عنوان مشخص كه به صورت شماره ها يا جزوه هاي پياپي، معمولاً با فاصله زماني منظم و با مدت نامحدود منتشر مي شود و حاوي مقالاتي است دربارۀ موضوع هاي مختلف نويسندگان مختلف. • صرف نظر از معناهاي قاموسی و سنتی مقاله در زبان فارسی، امروزه این کلمه در این زبان معادل واژه های فرنگی "essay"، "article" و بعضاً "research paper" به كار مي رود.

  3. 2- پیشینۀ مقاله نویسی در ايران و جهان مرحلۀ نخست: دورۀ تکوین • نخستین مقاله به معنای امروزی آن را نخستین بار میشل مونتنی( ( 1592-1533، محقق فرانسوی در اواخر قرن شانزدهم نوشت. این مقاله در اوایل قرن هفدهم، یعنی در سال 1603 با عنوان "essays”(معادل جستار فارسی) به انگلیسی ترجمه شد و تأثیر عمیقی بر نویسندگان انگلیس نهاد. • پس از مونتنی، فرانسیس بیکن(1626-1561) انگلیسی در سال 1597 نخستین مجموعه نوشته های خود را تحت تاثیر مقالات وی با عنوان "essays" چاپ کرد. آبراهم کولی (1667-1618)، جان درایدن (1700-1631)و ویلیام تیمپل (1699-162) از دیگر کسانی بودند که در انگلستان به این شیوه مقاله نویسی را آغاز کردند. توجه: بیشتر محققان، از فرانسیس بیکن به دلیل داشتن مقالات موضوعی ، با اهمیت و غنی به عنوان اولین مقاله نویس انگلیسی نام می‌برند. مرحلۀ دوم: دورۀ جهش • در دو قرن هفدهم و هجدهم به دلیل پیدایش و رشد روزنامه ها و نشریه ها جهشی بزرگ در مقاله نویسی اتفاق افتاد. این دومین مرحلۀ مهم، پس از مونتنی و بیکن، در تاریخ مقاله نویسی است. • بعد ازافراد یاد شده، مقاله‌نویسی مطبوعاتی ساده، روان و به شیوه امروزی را در سدۀ هجدهم دو نویسنده ایتالیایی به نام های "دیگو"و"ستیل" توسعه دادند. این دو معتقد بودند که مقاله در مطبوعات باید به زبان مردم کوچه و بازار نوشته شود تا به اهدافی مانند راهنمایی، آموزش و پرورش و آگاه‌سازی مردم دست یابد. • امروزه نیز تحت تأثیر پیشرفت های خیره کنندۀ فناوری‌های نوین اطلاعات و ارتباطات در دنیا و همچنین برخی الزامات اجتماعی، سیاسی و فرهنگی تقریباً رواج عام یافته است؛ به گونه ای که افزون بر نخبگان علمی و دانشگاهی، شماری از سیاستمداران و فعّالان عرصة اجتماع هم بر اهمیت مقاله نویسی در تأثیر گذاری بر مخاطب عام و خاص واقف شده اند و فعّالانه در این زمینه می کوشند.

  4. مقاله نویسی در ایران مقاله نویسی به معنیجدید آن از دوران موسوم به بیداری و عصر مشروطه در ایران باب شده و با ایجاد و گسترش نهادهای علمی و مدنی، مانند نهاد دانشگاه و مطبوعات، توسعه پیدا کرده است. انواع مقاله مقاله ها از دیدگاه های گوناگون، مانند موضوع، زبان، نوع و لحن بیان، امکان تقسیم بندی هاي متفاوتي دارند؛ مثل تقسیم بندی مقالات به انشایی، توصیفی، انتقادی، اجتماعی و ... ، که همۀ آنها را در یک طبقه بندی کلی از نظر روش و هدف می توان به دو گروه طبقه بندی کرد: 1- مقالۀ عمومی، 2- مقالۀ علمی. • مقالۀ عمومي/ غیررسمی - مقاله ای شخصی و غیرتخصصی که نویسنده با توجه به علائق و نگرش های فردی در زمینۀ موضوعات و مسائل مختلف می‌نویسد. این نوع مقالات گاه لحنی عاطفی دارند و مخاطبان این نوع مقالات هم اصولاً عامۀ مردم هستند. در این نوع مقاله، نويسنده به امور روزمره متمایل تر از مسائل علمي و تخصصي است و راحت، الهام آمیز و گاه خیال انگیز می‌نویسد. موضوع را به شیوه ای غیرتخصصی به بحث می گذارد و غالباً با استفادة آزاد از تمهيداتي مانند حكايت، فكاهه، تصويرهاي جذّاب و ... بحث را دنبال مي‌كند. - مقاله ای کوتاه، به نثر، نشان دهندۀ نظر نویسنده در موضوعی خاص و محدود، با سبکی بارز، لحنی مناسب، توجه انگیز، قلمی شیرین و رسا، دور از فضل فروشی و خالی از ارجاع‌های فراوان و کتاب شناسی مبسوط و حتی گاهی بی هیچ یک با ساختاری منسجم، شامل حسن شروع و حسن ختام است. نمونۀ برجستۀ چنین مقاله‌هایی، مقاله‌های طنزآمیز علی اکبر دهخدا با عنوان «چرند و پرند» و امضای «دخو» و مقاله‌های جلال آل احمد است.

  5. توجه • در مقالات عمومی/غیررسمی، در اصل تلقی و برداشت شخصی نویسنده، صرف نظر از اینکه حاصلِ یک بررسی روشمند و معتبر باشد یا نه، مبنای نگارش قرار می گیرد. • مقاله‌های عمومی غالباً درروزنامه ها و نشريه هاي عمومي یا غیرتخصصی به مسائل روز، مباحث مورد علاقة عموم، نقد كتاب ها و برنامه هاي راديو و تلويزيون، وضع نشر، مباحث سياسي و اقتصادي و مانند آن مي پردازند. • مقاله های عمومی معمولاً كوتاه تر از مقاله هاي تخصصي و اغلب بين 400 تا حداكثر 3500 كلمه اند(بین 1/5 تا 10/5 صفحۀA4). الف- مقالۀ مطبوعاتي نگارش و بیان عقيده، فكر و نظر با استفاده از موضوع خبري و بهره گيري از روش‌هاي نويسندگي، با رعايت نظمي منطقي و ايجاز، «مقالۀ مطبوعاتي» ناميده مي شود. - نخستین ويژگي مقالۀ مطبوعاتي، اخباري بودن آن است؛ بدین معنی که هر نظر و عقيده اي كه در قالب یک مقاله مكتوب مي شود، بايد مرتبط با خبر باشد. - دومين ويژگي آن در ايجاز و كوتاهي مقاله است. این نوع مقاله ها در چند بند بايد همۀ مقصود را برسانند و خواننده را در حداقل زمان با ديدگاه نويسندۀ مقاله در مورد يك رويداد خبري مطلع كنند. اركان و ساختار مقالۀ مطبوعاتي، عبارتند از: • وحدت موضوع: اشاره به موضوع هاي فرعي بايد براي قدرت بخشيدن به موضوع اصلي باشد، نه آنكه موضوع اصلي را تحت الشعاع قرار دهد. • وحدت زمان: زمان مقاله بايد براي مخاطب آشنا باشد. • وحدت مكان: مكان نيز بايد براي مخاطب معلوم و آشنا باشد و خواننده بتواند با احساس قرابت، با آن ارتباط برقرار كند. • انسجام: تسلط بر زبان نگارش و رعايت قواعد دستوري و صرف و نحو و قدرت نويسندگي، از مايه‌هاي اصلي مقاله‌نويسي است كه نويسنده با رعايت آنها مي‌تواند انسجام مقاله را حفظ و از پراكندگي آن اجتناب كند. • استنتاج: در پايان، پيام مقاله، راه حل يا پيشنهاد آن در خلاصه ترين و روشن ترين شكل به خواننده ارائه شود. ارائۀ پيام با استفاده از چهار ركن ياد شده همان «استنتاج» مقاله است.

  6. انواع مقاله هاي مطبوعاتي در يك تقسيم بندي كلي انواع مقاله هاي مطبوعاتي را مي توان به دو نوع زیر تقسیم کرد: 1- مقاله های سادۀ خبری مقاله ای است مربوط به مسائل روز که جنبۀ اخباری آن مورد توجه است؛ به گونه ای که مقاله تقریباً همزمان با رویداد خبری نوشته می شود و خواننده را از کمّ و کیف آن رویداد آگاه می سازد. این نوع مقاله انواعی به شرح زير دارد: سرمقاله: عبارت است از مقاله ای که سردبیر یا یکی از روزنامه نگاران یا خبرنگاران مجرّب در روزنامه، نشریه یا برنامه اي رادیویی و تلویزیونی می نویسد که بیان کنندۀ دیدگاه های سردبیر یا ناشر آن رسانه است. هدف سرمقاله عموماً استدلال و احتجاج یا ابراز عقیده دربارۀ یک موضوع یا رویداد خبری روز است. سرمقاله ها معمولاً اسم و امضا ندارند. یادداشت و نظر: مقاله ای است که از نظر موضوع خبری بسیار متنوّع است و می‌تواند همۀ موضوعات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی را پوشش دهد. از نظر کاربرد زبان و لحن بیان نیز یادداشت محدودیت خاصی ندارد و می توان آن را به صورت جدی و در قالب بیانی رسمی یا به شکل طنز و هزل و فکاهه و ... نوشت. یادداشت از نظر حجم، از یک عبارت کوتاه تا چند بند را شامل می شود. اسم و امضای نویسنده باید در پای هر یاداشتی باشد. تفسیر: عبارت است از گزارش اخبار و رویدادها همراه با طرح دیدگاه های مفسّر دربارۀ علت روی دادن یا ندادن یک رخداد؛ به عبارت دیگر، تفسیر یعنی پاسخ نویسنده به عنصر خبری «چرا». تحلیل: مقاله ای است که نویسنده در آن می کوشد تا علل و موجبات و چگونگی وقوع اخبار و رویدادها را بدون آنکه نظر شخصی خود را در آن دخالت دهد، شرح و بیان کند و همزمان به عناصر خبری «چرا» و «چگونه» پاسخ گوید. نقد مطبوعاتی: مقاله‌ای حاوی ارزیابی و داوری دربارۀ یک رویداد خبریِ هنری، ادبی و فرهنگی است که به بررسی نکات مثبت و منفی آن رویداد می‌پردازد. این نوع نوشته عمدتاً نقد فیلم، نمایشنامه، شعر، کتاب، موسیقی و هنرهای تجسمی را شامل می‌شود.

  7. 2- مقالة تحقیقی، آماری، علمی و مستند این نوع مقالة مطبوعاتی، مبتنی بر نتایج مطالعات و پژوهش هاي علمی است که از نظر ماهوی با مقاله های علمی ـ پژوهشی که در مجلات دانشگاهی و تخصصی چاپ می شوند، تفاوت چندانی ندارد. مقاله های تحقیقی، علمی، آماری و آموزشی را فقط روزنامه نگاران نمی نویسند. چه بسیار اتفاق می افتد که پژوهشگران نيز حاصلِ پژوهش خود را علاوه بر تدوین در قالب انواع نوشتار علمی، در قالب مقاله ای ژورنالیستی نیز عرضه کنند. مهم‌ترین تفاوت مقالة مطبوعاتی با مقالات علمی ـ پژوهشی، در ساختار و زبان کاربردی آن است. در حالی که مقالات علمی باید مطابق ساختاری مشخص تدوین شوند و زبانی کاملاً علمی داشته باشند، در مقالات علمیِ روزنامه ای چنین ساختاری عموماً رعایت نمی شود، و زبان اين نوع مقاله نيز با توجه به مخاطبان روزنامه، که عامۀ مردم هستند، نباید چندان فنّی و تخصصی باشد تا خوانندگان غیرمتخصص هم بتوانند آن را درک كنند. در این گونه مقالات همچنین باید از عرضۀ انبوه داده ها به صورت جداول پرهیز و آنها را در نمودارهایی ساده و چشم نواز از نظر انتخاب رنگ ارائه کرد. ب- مقالۀ روايي مقالۀ روايي، ميان دو حد داستان كوتاه و مقالة علمي – پژوهشي قرار دارد. در مقالة روايي، نويسنده نظر خود را در ضمن يك داستان بيان مي كند. حرفي را كه مي توان در قالب مفهوم ها و استدلال هاي منطقي گفت، در قالب روايت، ملموس و خواندني مي شود. تفاوت مقالة روايي و داستان كوتاه در اين است كه در اين نوع مقاله داستان اغلب واقعي يا واقع نماست كه از رويدادهاي زندگي برگرفته مي شود. در اين داستان غالباً از چيزي انتقاد يا با چيزي مخالفت مي شود.

  8. ج- مقالۀ توصيفي شايد مقالۀ توصيفي نوع خاصي از مقاله نباشد. اما اگر در مقاله اي تنها به وصف بسنده كنيم و از خواننده بخواهيم تنها با خواندن وصف ها نظر اصلي ما- يعني جملۀ كليدي مقاله- را دریابد، چنين مقاله اي را توصيفي مي ناميم . نمونۀ بارز مقاله هاي توصيفي، مقاله هايي هستند در شرح احوال يا كار افراد، یا مقاله هاي توصيفي موسوم به يادبود نوشته ها یا یدنامه ها. «پيرمرد چشم ما بود » نمونه ای از این دست مقاله است که جلال آل احمد پس از در گذشت نيما يوشيج در باب او نوشته است. توجه - در مقالۀ توصيفي، توصيف ها بايد هدفي داشته باشند. در توصيف يك اتاق، نويسنده از ميان هزاران وصف هنگامي مي تواند وصف هاي خاصي را برگزيند كه در پي نشان دادن يا گفتن حرفي خاص باشد ... هدف يا ديدگاه داشتنِ مقاله، يعني همان جملۀ كليدي . - هدفِ غالب در مقاله هاي توصيفي، هدف عاطفي است. نويسنده مي خواهد در خواننده حالت ترس، نفرت، تحسين، شادي و مانند آنها برانگيزد. - در مقالۀ توصيفي، توصيف ها بايد عيني و دربردارندۀ ديدگاه نويسنده باشند. در اينجا توجه به جزئيات بسیار مهم است؛ مثلاً اشاره به لكه باقي مانده از غذا روي پيراهن يك فرد يا كفشِ گردآلود او بيش از يك صفحه پرگويي در بي انضباطي و حواس پرتي آن فرد، گويايي دارد. - لازم است كه وصف در مقالۀ توصیفی، جزئي و مشخص باشد.

  9. « يادم است در آن قلم انداز دو سه شعرش را تقطيع كرده بودم و نشان داده بودم كه اين بدعت چندان كفرآميز هم نيست. همان افاعيل قدما است كه گاهي يكي دو تا است و گاهي چهار تا و نيم ... در اين همه سال كه با او بوديم هيچ نشد كه از تن خود بنالد. هيچ بيمار نشد . نه سردردي – نه پا دردي – و نه هيچ ناراحتي ديگر. ترياك بد جوري گول مي زند. فقط يك بار- دو سه سال پيش از مرگش – شنيدم كه ازتن خود ناليد. مثل اينكه پيش از سفر تابستانۀ يوش بود . بعد از ظهري تنها آمد سراغم و بي مقدمه در آمد كه : مي داني فلاني ؟ ديگر كاري از دست من ساخته نيست ... از آن پس بود كه شدم نكير و منكرش . هر بار كه مي ديدمش سراغ كار تازه اي را مي گرفتم يا ترتيبي را دركار گذشته اي پي جو مي شدم . مي توانم بگويم كه از آن پس بود كه رباعي ها را جمع و جور كرد و « قلعه ي سقريم » را سرو سامان داد ...». • مقاله علمي ـ پژوهشی/ رسمی مقالۀ علمی ـ پژوهشی/رسمی، از نظر روش و هدف با مقاله هاي عمومی متفاوت است و شكل و ماهيتی متفاوت نیز دارد و اصولاً گزارش نتایج مطالعات و پژوهش هاي علمی نویسنده است و یافته ها و نظریه های جدید او را منعکس می کند. بنابراین، لازمۀ این نوع مقاله نويسي آن است که حامل پيام يا نظر و دعوي و يا دست كم بيان تازه اي از آنها باشد. در چنين مقاله اي، سهم محقق بايد مشخص، و همچنين معلوم گردد كه آيا تحقيق بي سابقه است يا سابقه دارد و اگر سابقه دارد، محقق نتايج تحقيقات پيشين را تكميل مي كند يا اصلاح يا با شواهد و دلايل تازه تأييد و يا رد. مخاطب مقالۀ علمی ـ پژوهشی، عموماً نخبگان علمی و متخصصان دانشگاهی هستند. این نوع مقاله ها پس از ارزیابی علمیِ متخصصان و صاحب نظران ذی صلاح در مجله های علمی ـ پژوهشی و نشریات دانشگاهی و تخصصی چاپ می شوند. مقالۀ علمی ـ پژوهشی رامقالة تحقيقي، مقالۀ تحقیقیِ اصيل، مقالة تحقيقيِ مبتني بر كار اصيل، مقالۀ دانشگاهی و مانند آن نيز می گویند. مجلۀ علمی ـ پژوهشی: شامل نشریاتی است که مقاله های آن به ارائۀ یافته های جدید در حل مسائل و توسعۀ علم و یا فناوری می پردازد و جامعۀ علمی آن را پژوهشی تلقی می کند، اعم از پژوهش های بنیادی، کاربردی و یا توسعه.

  10. انواع مقالۀ علمی • الف- مقالۀ علمی- ترویجی • اصطلاح مقالۀ «علمی ـ ترویجی» اصطلاحی متداول در آیین نامه های ترفیع سالانه و ارتقای مرتبة اعضای هیأت علمی دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی و پژوهشی ايران در مورد مقاله های چاپ شده در مجلات علمی ـ ترویجی است که با ساختاری نسبتاً مشابه با مقالۀ علمی ـ پژوهشی، زمینه‌ای از علوم را در میان جامعۀ علمیِ مربوط ترویج می کند. اصولاً بحث و نتیجه گیری در این گونه مقالات، مبتنی بر جستجو و یافته های مستقیم نویسنده در محیط پژوهش یا منابع دست اول نیست، بلکه حاصل مطالعۀ وی در منابع دست دوم دربارۀ یک موضوع یا مسئلۀ خاص است که با لحن و بیانی جدید انجام می شود. در واقع، مقالۀ علمی ـ ترویجی، نظریه یا دستاورد جدیدی را مطرح نمی کند، بلکه نتایج تحقیقات و مطالعات دیگران را با زبانی غیرفنّی و همه فهم تر برای مخاطبانی با تخصص کمتر و یا غیرمتخصص تبیین می کند. به همین دلیل، نویسندۀ این گونه مقالات علاوه بر داشتن تخصص بالا در رشتۀ خود باید دارای توانایی بیان مطالب به زبانی غیرتخصصی نیز باشد. • مقالۀ علمی ـ ترویجی را معمولاً در متون علمی با عنوان «مقالة گردآوري» و«مقالۀ گردآوري تأليفي» معرفی می کنند و آن را مقاله ای می دانند که صرفاً به گردآوري و انعكاس دیدگاه های مختلف مندرج در نوشته هاي مرتبط با موضوعي خاص مي پردازد و در واقع كار نويي را عرضه نمي كند. • این نوع مقاله صرفاً با گردآوري اقوال و گفته ها دربارۀ يك موضوع خاص، ديدگاه ها و نظريات مختلف را منعكس مي كند و معمولاً فاقد نظريه يا روش و نكتة تازه اي دربارۀ موضوع است. ارزش چنين مقاله هايي مي‌تواند در نوع تقسيم بندي و طبقه بندي مطالب و نحوة معرفي آنها باشد. • توجه: مجلۀ علمی ـ ترویجی: شامل نشریاتی است که مقاله های آن به ترویج زمینه ای از علوم در میان جامعۀ علمی مربوط می پردازد

  11. ب- مقالۀ علمی- مروری • اين نوع مقاله به تحليل كلان و ارزيابي انتقادي نوشته هايي مي پردازد كه قبلاً منتشر شده است. مؤلّفِ مقالة مروري، از راه هاي مقوله بندي، يكپارچه سازي و ارزيابي متون منتشر شدة پيشين، سير پيشرفت پژوهش هاي جاري را در جهت روشن كردن مسئله اي مشخص دنبال مي‌كند. هدف از اين نوع مقاله، علاوه بر اطلاع رساني، ارزيابي و تفسير موضوع نيز هست. • مقالة مروري را در اغلب موارد كسي مي نويسد كه بر موضوع مورد بحث اشراف كامل دارد. معمولاً سردبيران نشريات علمي، موضوع را انتخاب مي كنند و به يك نويسندة سرشناس و توانا سفارش مي دهند. • مراحل نگارش، سرفصل ها و ارجاعات مقالة مروري شبيه به مقالة پژوهشي است. در چنين مقاله‌هايي نويسنده: • موضوع پژوهش را تعريف و تبيين مي كند. • دليل انتخاب آن و حدود مطالعه و بررسي ها را مشخص مي سازد. • تمام منابع موجود را بررسي و ارزيابي مي كند. • با خلاصه كردن پژوهش‌هاي پيشين سير پيشرفت تحقيقات دربارة موضوع را نشان مي‌دهد. • شباهت ها، مشتركات، تفاوت ها و كاستي هاي پژوهش هاي مرتبط با موضوع را بيان و پژوهش هاي اصيل و ارزنده و منابع معتبر را معرفي مي‌كند. • مراحل بعدي حل مسئله را پيشنهاد مي كند.

  12. ج- مقالة تحليلي/ نظری مقالة تحلیلی/ نظري، مقاله اي است كه مؤلّف می کوشد نظرية خاصي را در حوزة تخصصی خود با استفاده از منابع تحقيقي پيشين مطرح مي كند. در اين کوشش، نويسنده ممكن است نظريه(هاي) پيشين را گسترش دهد، آنها را با شواهدي نوين استحكام بخشد، به گونه اي ديگر تبيين كند، يا آن را مورد تأمل و ترديد قرار دهد. در چنين مقاله اي، معمولاً مؤلّف نظريه اي نوين عرضه مي كند. در تحليل نظری، نويسنده سازگاري نظريه را با طرح برخي پرسش ها با اركان خودش و با مقولات مرتبط بيروني مي آزمايد: 1- آيا نظريه در ذات خود متناقض است؟2- آيا نظريه با بررسي‌هاي تجربي متناقض است؟ • مقالة دايرةالمعارفي/دانشنامه ای این نوع مقاله دربارة يك موضوع واحد و با تكيه بر اطلاعات روشن طبقه بندي می گردد و با هدف اطلاع رساني نوشته مي شود. مؤلّف مقالة دایرةالمعارفی/دانشنامه اي، اطلاعات جامعي در خصوص موضوع مورد نظر، از منابع موثّق گردآوري و با تلخيص و تركيب آنها فشرده اي از معتبرترين اطلاعات را دربارة هر مدخل عرضه می کند. - تكيه بر منابع اصيل و شاخص، از اصول اساسي مقاله هاي دانشنامه اي است. - در نگارش این نوع مقاله بايد از بيان يافته ها و ديدگاه هاي شخصي كه هنوز مقبوليت و رواج عام نيافته است، پرهيز كرد؛ زيرا دانشنامه، ارائه كنندة اطلاعات پايه و مستند است. مقالة دایرةالمعارفي را مي توان از دو ديدگاه زیر مورد توجه قرار داد: 1- محتوا: مقالة دایرةالمعارفي علي القاعده مي بايست به دور از ارزشگذاري و جانبداري از انديشه اي خاص و يا مخالفت با انديشه اي ديگر باشد، و بايد بتواند تصويري از اطلاعات موجود در يك زمينه را عرضه كند. بنابراين، دو نوع جامعيت مي بايست در اين گونه مقالات مدّ نظر قرار گيرد: الف-جامعيت منابع، که به مفهوم انعكاس جامع منابع و متوني است كه در زمينة موضوع مقالۀ مورد نظر موجود است. ب- جامعيت مطلب مقاله، که به معنی آن است که آنچه را ماهيت مطلب ايجاب مي كند، تحت پوشش قرار دهد و در عين حال از استقلال و خودبسندگي لازم نيز برخوردار باشد.

  13. 2- ساختار: ساختار مقالة دایرةالمعارفي معمولاً تابع سياستگذاري مديريت دایرةالمعارف ها و تا حدودی متفاوت با یکدیگر است. نويسندة این گونه مقالات نه تنها مي بايست از سياست مديريت دایرةالمعارف در مورد ساختار مقالات آگاه باشد، بلكه الگوهاي متفاوت گونه هاي مختلف مقالات، نظير سرگذشتنامه ها، مفاهيم، اماكن، منابع و جز آن را نيز باید بشناسد. توجه: دایرةالمعارف ها منطقاً ارائه دهندة اطلاعات پايه در زمينه‌هاي مختلف موضوعي هستند و نويافته‌هايي كه حاصل پژوهش اصيل بوده و قبلاً به محك اهل تتبّع سنجيده نشده و مورد نقد قرار نگرفته اند، در دایرةالمعارف مطرح نمي‌شوند. به همين اعتبار، مقالات دایرةالمعارفي نيز با مقالات مجلات علمي تفاوت ماهوي دارند. مقالة مجلة علمي ممكن است گزارشي باشد از يك پژوهش كه حاصل آن در قالب مقاله اي پژوهشي براي سنجش و نقّادي اهل فن در مجله درج گرديده باشد؛ در صورتي كه مقالة دایرةالمعارفي مبتني بر اسناد و مدارك و منابعي است كه پيشاپيش موجود بوده و مورد جستجو و بازيابي قرار گرفته است. به همين دليل، مستند بودن در مقالة دایرةالمعارفي حائز اهميت فراوان است. هـ- مقالۀ آی.اس.سی(ISC) به آن دسته از مقالات علمی گفته می شود که در پایگاه استنادی علوم جهان اسلام(Islamic World Scientific Citation Database) نمایه سازی شده باشد. در این پایگاه، چهار نوع گزراش استنادی قابل دستیابی است: 1- گزارش هاي استنادي نشريات فارسي((PJCR =Persian Journal Citation Reports 2- گزارش‌هاي استنادي نشريات به زبان انگليسي(EJCR=English Journal Citation Reports ) 3- گزارش‌هاي استنادي نشريات به زبان عربي(AJCR=Arabic Journal Citation Reports ). توجه: پایگاه استنادی علوم جهان اسلام، سامانهای است با کارکرد نسبتاً مشابه با مؤسسۀ اطلاعات علمی(ISI) که مبتني بر معيارهاي مشخصِ برگرفته از این مؤسسه و همچنين منطبق با نيازهاي بومي به نمایه‌سازی و بررسی استنادهای مقالات صاحبنظران و اندیشمندان در نشریات معتبر علمی کشورهای اسلامی می پردازد. مرکز این پایگاه استنادی در شیراز واقع است.

  14. وـ مقالۀآی.اس.آی(ISI) مقالۀ آی.اس.آی به آن دسته از مقالات علمی گفته می شود که در بانک اطلاعاتی مؤسسۀ اطلاعات علمی(ISI =Institute for Scientific Information) نمایه سازی شده باشد. توجه 1: مؤسسۀ آی.اس.آی، مؤسسه اي خصوصي است كه مهم ترین نشريات و مجلات علمیِ در حالِ انتشار سراسر جهان را به منظور «تجارت اطلاعات» ميان پژوهشگران دنیا نمایه سازی مي كند و آمارهايي مانند تعداد ارجاعات، عامل تأثير گذار مقالات و ديگر آمارهاي مربوط را با دریافت هزینه هایی مشخص در اختيار اعضا و مشتركان خود می گذارد. البته اين تنها مؤسسه از این نوع در جهان نيست، اما می توان گفت که معروف تر و معتبرتر از بقيۀ آنهاست که در سال های اخیر در محافل دانشگاهي و پژوهشي مورد توجه قرار گرفته و انتشار مقاله در مجله‌هاي نمایه شده در اين شركت اطلاع رساني علمی، يكي از معيارهاي سنجش علمي و رتبه بندي دانشگاهيان شده است. توجه2: ارزیابی و انتخاب مجله در مؤسسۀ اطلاعات علمی، فرایندی مستمر است که در آن هر دو هفته یک بار مجلات جدیدی به دادگان این مؤسسه افزوده یا از آن حذف می شوند. هیأت ویراستارانISI هر ساله بیش از دو هزار مجلۀ جدید را ارزیابی و معمولاً حدود 10 تا 12 درصد از آنها را انتخاب می کند. علاوه بر این، مجلات موجود در فهرست مؤسسۀ اطلاعات علمی، به طور مداوم، تحت نظارت قرار دارند تا اطمینان حاصل شود که استانداردهای لازم را برای باقی ماندن در این فهرست حفظ کرده‌اند يا نه. بنابراین، تعداد و اسامی مجلات نمایه شده در آی.اس.آی همواره در حال تغییر است؛ زیرا هر ساله تعدادی مجلات جدید به فهرست مجلات نمایه شدۀ موجود در این بانک اطلاعاتی افزوده می شود و در عین حال شماری از مجلات نیز به دلیل رکود علمی از این مجموعه خارج می‌شوند. مهم ترین معیارهای ارزیابیِ مجلات برای ورود به بانک اطلاعاتیِ ISI • انتشار به موقع مجله • پیروی از قواعد بین‌المللی ویراستاری(شامل گویا بودن نام مجله، توصیفی بودن عنوان مقالات و چکیدۀ آنها، کامل بودن اطلاعات کتابشناختی برای همۀ مراجع مورد استناد و ذکر نشانی کامل هر مؤلف) • برخورداری از عنوان، چكيده، واژگان كليدي و منابع به زبان انگليسي • كميتۀ علمي منتخب مجله • تنوّع بين المللي مقالات چاپ شده • پرهیز از ارجاع به خود در مجموعة ارجاعات مقاله .

  15. ساختار مقالۀ علمی ساختار مقالۀ علمی اصولاً متأثر از ساختار طرح پژوهشي است که مقاله از آن استخراج شده است. لذا مقالاتی که در حوزه‌های تخصصی متفاوت تدوین می شوند، بعضاً تا حدودی ساختاری متفاوت دارند و در نگارش آنها بر برخی اجزا و موضوعات تأکید بیشتری صورت می گیرد؛ مانند تأکید بر فرضیه ها و چارچوب های نظری پژوهش، تبیین فرمول‌ها و روش‌های محاسبات آماری، جامعه و نمونۀ آماری، روش های نمونه گیری و ... که در طرح های پژوهشي کمّی و آزمایشی اهمیت زیادی می یابند؛ در حالی که در طرح های پژوهشي کیفی و یا اکتشافی، طرح این مؤلّفه ها اساساً موضوعیت چنداني ندارد. بنابراین در تعریف ساختار مقالۀ علمی یا علمی ـ پژوهشی باید به این نکته توجه کرد و با در نظر گرفتن نوع و روش پژوهش به تعریف ساختار مبادرت ورزید. با وجود این می‌توان اجزایی را برای ساختار مقالات علمی- پژوهشی مشخص کرد که صرف نظر از نوع و روش پژوهش، به طور کلی، در همۀ رشته‌ها و حوزه‌های تخصصی کاربرد دارند؛ از جمله: • عنوان • نام نویسنده و موقعیت علمی و شغلی او • چکیده(به زبان فارسی و انگلیسی) • واژگان کلیدی(به زبان فارسی و انگلیسی) • مقدمه، متن(شامل پیشینه و چارچوب نظری، یافته ها، بحث و نتیجه گیری) • فهرست منابع • سپاسگزاری • پیوست(که دو مورد اخیر جزو اجزای اختیاری و موردیِ مقاله شمرده می شوند).

  16. الف- عنوان: عنوان، گویای محتوا و مطالب مقاله است. برخورداری مقاله از عنوانی مناسب و برانگیزنده یک امتیاز به شمار می‌آیدکه نویسنده نباید آن را از دست بدهد. کسب این امتیاز مستلزم رعایت قواعدزيردر انتخاب عنوان است: • عنوان بايد حتي المقدور بيان کنندۀ محتواي مقاله و متناسب با موضوع، اهداف و نتایج پژوهش باشد. • درک عنوان بايد در نگاه اول براي خواننده آسان باشد. • عنوان مقاله تا آنجا که ممکن است باید کوتاه، جامع و مانع باشد. • گاه برای گویایی بهتر عنوان، لازم است عنوانی فرعی آن را تقویت کند. • از انتخاب عناوین طولانی، پیچیده، فریبنده و چند پهلو باید پرهیز کرد. • ب- مشخصات نویسنده: مشخصات نویسنده یا نویسندگان مقاله، عموماً شامل نام و نام خانوادگی، مرتبۀ علمی، موقعیت شغلی و رایانامه است. در مقالۀ دارای بيش از يك نويسنده نیز رايانامة نويسندة رابط با دفتر مجله و مسئولِ پيگيري وضعیت مقاله باید مشخص گردد و در پاورقي آورده شود. • ج- چکیده(فارسی و انگلیسی): چکیدۀ مقاله معمولاً به دو زبان فارسی و انگلیسی نوشته می شود. چکیدۀ فارسی پس از عنوان مقاله در صفحۀ اول و چکیدۀ انگلیسی در پایان مقاله پس از فهرست منابع می آید. • چکیده معمولاًدر یک بند باقلمیريزتراز متن حروفچینی می شودو طولسطرهاي آن نیزکوتاه ترازطولسطرهايمتن مقاله است. • در چکیده به ترتیب به موضوع، مسئله، اهداف، روش‌ها، دستاوردها و نتايج اصلی پژوهش اشاره می شود. • رعایت ایجاز و «کم گویی و گزیده گویی» در چکیده نویسی یک اصل اساسی است. معمولاً حجم مناسب چکیده را با توجه به حجم مقاله بین 150 تا 200 کلمه می دانند. • چكيده، مستقل از متن است. بنابراين بايد چنان تنظيم شود كه براي فهم آن نيازي به مراجعۀ به متن نباشد. به همین دلیل در چکیده اصولاً هیچ گونه ارجاعی به اطلاعات جزئی، مثل اعداد و ارقام جداول و نمودارهای متن و مانند آن، صورت نمی گیرد. • مطالب چکیده باید متناسب با مطالب متن تنظیم شود. بنابراین، آوردنِ مطالبی در چکیده، بدون آنکه در متن آمده باشد، نوعی فریب خواننده و دور از انصاف است.

  17. د- واژگان کلیدی: واژگان کلیدی در سطری جداگانه در زیر چکیده می‌آیند و معمولاً بین 3 تا 7 کلمه را شامل می‌شوند، گرچه عده ای از صاحب نظران آوردن تعداد 10 واژۀ کلیدی در مقاله را نیز مجاز دانسته اند. چنانچه واژگان کلیدی، اصطلاحاتی دو یا چند کلمه ای باشد، توصیه می شود که به آوردن 3 تا 5 واژۀ کلیدی بسنده شود. هـ مقدمه: مقدمه در مقاله پس از واژگان کلیدی می آید و غالباً از صفحۀ دوم آغاز می شود و خواننده را با سازماندهی و محتوای مقاله آشنا می سازد. مقدمه دو بخش اصلي دارد: 1 - بخشي كه از مطالب كلي دربارۀ موضوع آغاز و به تدريج به مطلب جزئي ختم مي شود. 2 - بخشي كه شامل تز مقاله، يعني جملۀ كليدي(Thesis Statement) است. معمولاً آخرين جملۀ مقدمه را به جملۀ كليدي اختصاص مي‌دهند. جملۀ كليدي، مهم ترين جملۀ مقاله است. اين جمله نشان مي دهد كه نويسنده در پي اثبات يا شرح چه موضوعي است. تمام مطالب مقاله بايد در ارتباط با جملۀ كليدي باشد . نکات اصلی مربوط به نوشتن مقدمه • آنچه نويسنده در پي اثبات يا توضيح آن است، در جمله اي كه جملۀ كليدي مي گويند، در مقدمه بياورد. • مقدمه به تناسب موضوع بايد شامل مطالبي باشد دربارة تاريخ موضوع، اهميت موضوع و فهرستي از مباحث مقاله كه در بدنۀ مقاله آمده‌اند. • آنچه در مقدمه اهميت خاص دارد، توجه انگيز بودنآن است. مقاله بايد، به اصطلاح، حُسن شروع داشته باشد كه جايگاه آن مقدمه است. • مقدمه، ساختاري قيفي شكل دارد؛ از مباحث عمومي و گسترده شروع و به جملۀ كليدي ختم مي شود. هر چه از ابتداي مقدمه به انتهاي آن نزديك مي شويم، دامنۀ مطالب محدودتر می گردد تا برسيم به موضوع اصلي كه در مقاله موضوعي خاص و محدود است.

  18. توجه: خواننده انتظار دارد تا در مقدمه به ترتیب با مباحثی همچون بیان مسئله، اهمیت و ضرورت، اهداف، فرضیه ها یا سئوالات، متغیرها یا مفاهیم و مقولات اصلی پژوهش مواجه شود. برای نوشتن مقدمه توجه به موارد زیر توصیه می شود: • آماده کردن ذهن خواننده برای ورود به متن اصلیِ مقاله، از طریق ارائۀ یک دید کلی به او دربارۀ موضوع • متمر کز کردن ذهن خواننده بر مسئلۀ اصلی پژوهش، با بیان ویژگی های خاص آن • طرح یک یا چند پرسش مشخص و دقیق در بندِ پایانی مقدمه • رعایت تناسب حجم مقدمه با حجم مقاله، از راه به کارگیری حداکثر ایجازدر تشریح اصول کلی طرح پژوهش در مقدمه. به طور طبیعی، حجم مقدمه نبايد بيش از يك پنجم يا یك چهارم حجم کل مقاله باشد. و- متن: متن مقاله، شامل بررسی پیشینه و چارچوب نظری، روش ها، تجزیه و تحلیل یافته ها، نتیجه گیری و پیشنهادهای نویسندۀ مقاله است. - نویسنده در بحثپیشینۀ پژوهش موظف است پژوهش هاي پیشینِ مرتبط با موضوع مقاله را بر حسب سهمي كه هر یک در افزايش دانش در آن زمینه داشته‌اند، رده بندي، مقايسه و مقابله کند و به نقد و بررسي آنها بپردازد. اين بررسي معمولاً با كلي ترين منابع اطلاعاتي كه كمترين رابطه را با مسئله دارند، شروع مي‌شود و با بحث دربارة مرتبط ترين مرجع خاتمه مي پذيرد. - در بحث چارچوب نظري، متغيّرهاي مهم و مؤثر در ايجاد مسئلة مورد نظر، شناسايي و ارتباطات بين متغيّرها به صورتي منطقي توصيف مي شود. ساخت چارچوب نظري با توجه به سطح مطالعات متفاوت است. در مواردي كه مطالعه جنبة اكتشافي دارد، تدوين طرح نظري مسئله ضرورتي ندارد. در اين نوع مطالعه، طرح پرسش هاي اساسي در زمينة موضوع اهميت ويژه دارد؛ در حالي كه در دیگر انواع مطالعات توصيفي و تبييني، تدوين چارچوب نظري ضروري است. - در بحث روش پژوهش، مباحثی همچون طبقه بندي پژوهش، شيوه ها و ابزارهاي گردآوري داده ها، روش تجزيه و تحليل داده ها، مقیاس ها و روایی و پایایی پژوهش مطرح می شود.

  19. مبحث تجزيه و تحليل یافته ها، به عرضة منظّم و منطقي اطلاعاتِ حاصل از جستجوی نویسنده دربارۀ موضوع مقاله اختصاص دارد. در اين قسمت، يافته ها در پيوند با يافته هاي قبلي تفسير مي شوند که ضمن آن به معني يافته ها، دلايل به دست آمدن آنها، شباهت ها و تفاوت هاي آنها با يافته هاي قبلي توجه می‌شود و شباهت ها و تفاوت ها با تبييني مستدل ارائه می گردد. در برخي از پژوهش ها، به ويژه پژوهش هاي كيفي، عرضة اطلاعات با تجزيه و تحليل و نتيجه گيري همزمان آن همراه است؛ در حالي كه در شماري ديگر از پژوهش ها، به ويژه پژوهش هاي كمّي، عرضه و تجزيه و تحليل و نتيجه گيري اطلاعات به صورت مستقل و در دو قسمت مجزّا انجام مي شود. در بخش نتیجه گیری، نویسنده با توجه به زمينه اي كه در متن مقاله و پیش از آن ايجاد كرده و همچنین بر اساس اطلاعات فراهم آمده، به نتيجه گيري مي‌پردازد و تناسب ميان پرسش هاي آغازين مطرح شده در مقدمه و پاسخ هاي حاصل از پژوهش خود را بررسي مي كند. در این بخش، نویسنده حاصل مطالعه و جمع بندي مطالب و راه حل نسبي يا قطعي اش را برای حل یک مسئله بیان می کند. همچنين ممکن است مسائلي را كه بي جواب مانده اند و از دیدگاه او به پژوهش هاي بعدي نياز دارند، فهرست كند. باید توجه داشت که نتیجۀ بحث مستقیماً از دل يافته های مطالعه بیرون آید. حجم این قسمت به حجم كل مقاله بستگی دارد، اما در مجموع بايد در نظر داشت كه نتيجه گيري موجز و روشن، مؤثرتر از نتيجه گيري مفصل و همراه با پرگويي است. معمولاً توصیه می شود که حجم این قسمت کمتر از حجم مقدمۀ مقاله باشد. پيشنهادها آخرین جزء متن مقاله است که ضرورت وجود آن به نوع مطالعۀ نویسنده بستگی دارد؛ مثلاً در مقالاتِ با موضوعاتِ کاربردی و تجربی معمولاً وجود چنین مبحثی ضرورت می یابد، در حالی که در بسیاری از مقالاتِ با موضوعاتِ نظری و بنیادی ممکن است طرح چنین بحثی چندان اهمیت و ضرورت نداشته باشد. ز- فهرست منابع: این قسمت که نخستین جزء از بخش پایانی مقاله است، معمولاً با عناوین «فهرست منابع»، «فهرست مآخذ»، «فهرست منابع و مآخذ»، «کتابنامه»، «منابع»، «مآخذ»، «منابع و مآخذ» و مانند آن مشخص مي شود.

  20. ح- سپاسگزاری: جزو بخش اختیاری مقاله است و زمانی در مقاله می آید که نویسنده مقاله بر حسب تشخیص خود لازم می بیند در نوشتۀ خود از برخی اشخاص حقیقی و حقوقی که همکار یا پشتیبان او در نوشتن مقاله بوده اند، سپاسگزاری کند. مناسب ترین جا برای بیان این سپاسگزاری، بند آخر متن مقاله پیش از بخش «فهرست منابع» است. ط- پیوست: جزئی از بخش پایانی و اختیاری مقاله است که معمولاً مطالب و اطلاعاتی جزئی و مکمّلِ اصلِ نوشته را دربرمی گیرد که درج آنها در بیرون از بدنۀ اصلیِ نوشته به فهم بهتر آن کمک می کند؛ اما دانستن آن مطالب و اطلاعات ممکن است برای همۀ خوانندگان مهم نباشد و آوردن آنها در بدنۀ اصلی نوشته نیز باعث افزایشِ غیرمعمولِ متن و تحت الشعاع قرار گرفتن مطالب و موضوعات اصلی گردد. در متن به طور معمول به وجود پيوست در انتهای نوشته اشاره مي‌شود تا خواننده در صورت لزوم بدان مراجعه کند. توجه: پیوست‌ها عموماً توضیحات تکمیلی روش‌ها، فرمول‌ها و دیگر فنون به کار گرفته شده در متن مقاله، جداول آماری، شكل‌ها(انواع تصوير، نمودار، نقشه‌ و عكس)، پرسشنامه‌ها، برگه‌های حاوی پرسش‌های شفاهی مصاحبه‌ها و مانند آن را دربرمی‌گیرند که پس از فهرست منابع آورده می شوند. چنانچه تعداد پیوست ها بیش از یک مورد باشد، هر یک از آنها را باید با شماره و عنوانی مستقل و در صفحه‌ای جدا آورد. موضوعات مرتبط با متن مقاله که در يکي از گروه‌هاي زير قرار مي‌گيرند، در بخش پیوست ها آورده شوند: • اثبات‌ها يا عمليات رياضي طولاني • داده و اطلاعات نمونه(ها)ي مورد مطالعه چنانچه طولاني باشند. • نتايج کارهاي ديگران، چنانچه نياز به تفصيل باشد. • جزئیات فرعی که برای درک نتایج ضروری نیستند، در پیوست جای می‌گیرند. • مجموعه تعاريف متغيّرها و پارامترها، چنانچه طولاني بوده و در متن به انجام نرسيده باشد.

More Related