1 / 14

تصمیم گیری فردی

تصمیم گیری فردی.

osman
Télécharger la présentation

تصمیم گیری فردی

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. تصمیم گیری فردی تصمیم گیری بدین گونه تعریف می شود : انتخاب یک راه یا گزینه  با توجه به گزینه ها یا راه حلهای موجود . تصمیم گیری در کانون برنامه ریزی قرار می گیرد . نمی توان مدعی شد که یک برنامه وجود دارد ، مگر اینکه تصمیمی اتخاذ شود . ( مقصود از تصمیم متعهد شدن از نظر منابع ، طی مسیر یا حفظ آبروست . ) تا پیش از رسیدن به این نقطه ، آنچه انجام می شود چیزی جز تجزیه و تحلیل و مطالعه درباره برنامه ریزی نمی باشد . گاهی مدیران کار اصلی خود را تصمیم گیری می دانند ، زیرا آنها باید به صورت دائم در حال انتخاب کاری باشند که باید انجام شود ، کسی را تعیین کنند که باید آن را انجام دهد ، زمان ، مکان و گاهی شیوه انجام شدن آن را مشخص نمایند ( در این موارد تصمیم بگیرند .) ( وی ریچ / کونتز، ترجمه پارسائیان ،1386 ، ص 199-200)

  2. روش های تصمیم گیری • 1. روش بخردانه • 2. روش عقلانی محدود

  3. روش بخردانه • هنگامی که فرد به روش بخردانه تصمیم می گیرد مسئله را به صورت سیستماتیک تجزیه و تحلیل می کند ، راه حلی انتخاب می نماید و مراحل معقول را یکی پس از دیگری پشت سر می گذارد . • روش بخردانه بدان سبب ارائه شد که فرد را در تصمیم گیری هدایت کند ، زیرا بسیاری از مدیران به هنگام تصمیم گیری خود در سازمان به صورت نامنظم ( غیر سیستماتیک ) و دلبخواه عمل می کردند . در اجرای روش بخردانه می توان فرایند تصمیم گیری را به هشت مرحله زیر تقسیم بندی کرد :

  4. نظارت یا کنترل بر محیط : در نخستین گام مدیر اطلاعات درونی و بیرونی سازمان را که مؤید انحراف از رفتار برنامه ریزی شده یا قابل قبول است کنترل می کند (تحت نظارت قرار می دهد)او با همکاران صحبت می کند ، صورتهای مالی ، ارزیابی عملکردها ،شاخص های صنعت ، فعالیتهای شرکت رقیب  و از این قبیل چیزها را بررسی می کند .

  5. 2- تعریف مسئله • مدیربا شناسایی جزئیات مسئله متوجه کاستی ها و انحرافات می شود ، یعنی مشخص می کند که انحراف در کجا وجود دارد ، و در چه زمانی به وجود آمده و چه کسانی درگیر آن بوده اند و اینکه این انحراف بر فعالیتهای کنونی چه اثراتی می گذارد .از نظر مدیر عمومی این کار به معنی مشخص کردن میزانی است که سود شرکت کاهش یافته ، زیرا فروش از مقدار مورد انتظار کمتر شده یا برخی از اقلام  با سرعت پیش بینی شده به فروش نمی روند.

  6. 3. تعریف هدفها : • مدیر این موضوع را مشخص می کند که تصمیم مزبور چه نتایجی به بار خواهد آورد .

  7. 4-    شناسایی علت مسئله : • در این مرحله مدیر تلاش زیادی می کند تا به علت اصلی مسئله پی ببرد . برای شناسایی علت اصلی باید داده های زیادی را جمع آوری کرد . درک علت یا پی بردن به آن باعث خواهد شد که مدیر بتواند دست به اقدامات مناسب بزند .

  8. 5- ارائه راه حلها : • در این مرحله راه حلهای عملی که می توان بدان وسیله به هدفها نایل آمد ، شناسایی می شوند . امکان دارد مدیر در پی نظرات و عقایدی بر آید و از دیگران بخواهد پیشنهاد بدهند یا ابراز نظر کنند .

  9. 6- ارزیابی راه حلها : • این مرحله شامل کاربرد روش ها یآماری یا تجربه شخصی می شود تا بتوان میزان یا احتمال موفقیت را تخمین زد یا محاسبه نمود . امکان هر یک از راه حلها با درنظر گرفتن درجه احتمال آنها محاسبه می شود ، البته با توجه به هدفهای مورد نظر .

  10. 7-    انتخاب بهترین راه حل : • این مرحله هسته اصلی فرایند تصمیم گیری را تشکیل می دهد . • مدیر ، مسئله , هدف ها  و راه حلهای قابل قبول را تجزیه و تحلیل و بهترین راه حل را انتخاب می کند .

  11. 8- اجرای تصمیم : • سرانجام مدیر از توانایی های اداری و سازمانی خود استفاده کرده ، دستورالعمل هایی صادر می کند تا نسبت به اجرای تصمیم گرفته شده مطمئن گردد . به محض اینکه راه حل مورد نظر به مرحله اجرا درآید بلافاصله مرحله کنترل مجدداً شروع می شود . چرخه تصمیم گیری یک فرایند مستمر و دائمی است که با توجه به محیط و مسائل و موقعیت هایی که به وجود می آیند باید هر روز تصمیم جدیدی گرفته شود .(ریچارد ال. دفت ، ترجمه پارسائیان / اعرابی ،1383، ص 689 تا 691)

  12. روش عقلانی محدود • مقصود از روش بخردانه یا عقلانی محدود این است که مدیران برای اتخاذ تصمیمات خوب یا مناسب باید از روشهای منظو یا سیستماتیک استفاده کنند ، هنگامی که مدیران با وضع آرام و بدون رقابت روبرو می شوند یا مسئله ای در دست دارند که به خوبی قابل درک است از روش بخردانه استفاده می کنند . محدودیت زمان ، وجو عوامل زیادی که بر یک تصمیم اثر می گذارند و ماهیت نامشخص و ناشناخته بسیاری از مسائل باعث می شود که نتوان از روش بخردانه استفاده کرد . مدیران از نظر زمانی یا توان و ظرفیت عقلانی محدود هستند از این رو نمی توانند همه هدفها مسائل و راه حلها را مورد ارزیابی قرار دهند . • روش عقلانی محدود غالباً مناسب فرایندهایی از تصمیم گیری است که به صورت شهودی می باشند . در تصمیم گیری شهودی تجربه و قضاوت شخصی ( نه رعایت اصول منطقی و استدلال ) مورد استفاده قرار می گیرد . روش شهودی یک روش دلبخواه یا غیر منطقی نیست ، زیرا مبتنی بر سالها تجربه و عملیاتی است که به صورت ناخوآگاه در وجود فرد انباشته شده است . تجربه های زیاد در مورد مسائل سازمانی باعث می شود که مدیران دارای نوعی احساس (حس ششم ) نسبت به سازمان گردند و ناخوداگاه راه حل مسئله را ارائه نمایند . • در وضع یا موقعیتی که بسیار پیچیده یا مبهم باشد برای القای عوامل نامحسوس مقدار زیادی تجربه و قضاوتهای شهودی لازم است .

  13. رابطه بین ادراک و تصمیم گیری فردی • در سازمان افراد تصمیم هایی می گیرند ؛ یعنی آنها از بین دو یا چند حالت ، یکی را انتخاب می کنند . برای مثال ، مدیران رده بالای سازمان هدفهای سازمان را تعیین می کنند ، یا درباره محل تأسیس یک واحد تولیدی تصمیم می گیرند . مدیران رده میانی و رده پایین درباره جدول زمانی تولید ، استخدام کارکنان  و افزایش حقوق آنان تصمیماتی می گیرند . بدیهی است که تصمیم گیری تنها به مدیران محدود نمی شود . • کارکنان غیرمدیر هم تصمیم هایی می گیرند که بر شغل یا سازمان محل کارشان اثر می گذارد . آشکارترین نوع تصمیمی که آنان می توانند بگیرند عبارت است از غیبت یا حضور در محل کار یا درباره انجام مقدار کار در یک روز ، یا اجرای دستورات رئیس مربوطه . • بنابراین تصمیم گیری فردی بخش مهمی از رفتار سازمانی است . ولی شیوه تصمیم گیری افراد و کیفیت تصمیم های نهایی که آنان می گیرند تا حد زیادی تحت تأثیر ادراکهای آنهاست . تصمیم گیری نوعی واکنش است که فرد در برابر یک مسئله از خود نشان می دهد . •  بین وضع موجود و وضع مورد نظر فاصله یا تفاوت است و برای رسیدن به وضع مورد نظر باید اقداماتی صورت گیرد . بنابراین اگر اتومبیل دانشجویی خراب شود و او برای رفتن بهد دانشگاه به آن نیاز داشته باشد ، در آن صورت با مسئله ای روبه روست که برای حل آن باید تصمیم لازم را بگیرد .

  14. متأسفانه بیشتر مسائل به صورتی آشکار و مشخص پدیدار نمی شوند . ممکن است مشکل یک نفر همان چیزی باشد که برای دیگری  وضعی رضایت بخش است . بنا براین پی بردن به وجود یک مسئله و تصمیم گیری برای حل آن به پنداشت ، برداشت یا درک فرد بستگی دارد . • گذشته از این برای هر تصمیم گیری باید داده ها را تفسیر و آنها را ارزیابی کرد . معمولاً داده ها از منابع متعدد گرفته ، تفکیک و پردازش می شوند . • بحث در این است که برای نوع تصمیمی که باید گرفته شود چه داده هایی ذیربط است ؟ شخص تصمیم گیرنده با توجه به ادراکی که از موضوع دارد آن داده ها را مشخص ساخته ، راه حلهای مختلف را تعیین  و هر یک از آنها را ارزیابی می کند . • باز هم از آنجا که این راه حلها به خودی خود مشخص نمی شوند ، شخص تصمیم گیرنده با توجه به نوع پنداشت یا برداشتی که از آنها دارد ، نقاط قوت و ضعف آنها را تعیین می کند  و بدین گونه مشاهده می شود که فرایند ادراکی تصمیم گیرنده بر حاصل کار و نتیجه نهایی اثراتی جدی می گذارد . ( رابینز ، ترجمه پارسائیان / اعرابی ، 1385 ، ص220-221)

More Related