400 likes | 538 Vues
بولينگ يك نفره مقطع کارشناسی ارشد دانشکده علوم اجتماعی الزهرا. تهران - بهار 88 فريده ملايي دانشجوي كارشناسي ارشد پژوهش علوم اجتماعي. Bowling alone : America´s declining social capital Robert.Putam
E N D
بولينگ يك نفرهمقطع کارشناسی ارشددانشکده علوم اجتماعی الزهرا تهران - بهار 88 فريده ملايي دانشجوي كارشناسي ارشد پژوهش علوم اجتماعي
Bowling alone: America´s declining social capital Robert.Putam « بولینگ یک نفره: فرسایش سرمایه اجتماعی امریکا»
بسیاری از جمهوری های جدید که در طول ده سال و نیم گذشته شکل گرفته اند بر اهمیت جامعه مدنی فعال و قدرتمند به منظور تثبیت و استحکام دموکراسی تاکید کرده اند. • در واقع از زمان اعلام دموکراسی الکس توکیو ویل (Alexis de Tocquevill)، تحقیقات برنامه ریزی شده و نظام یافته در ارتباطات بین دموکراسی و جامعه مدنی ایالت متحده امریکا نقش اساسی را ایفا می کند • به دلیل اینکه گرایشات زندگی امریکایی به عنوان پیام آوران جامه مدنی فرض می شود و همچنین به خاطر اینکه به طور سنتی امریکا شدیدا ً اجتماعی فرض می شود. (شهرتی که بعدها می فهمیم به ناحق بوده است). • زمانی که توکیو در سال 1830 به امریکا سفرکرد گرایش امریکا بود به سمت وابستگی مدنی civicassociation بود که به عنوان توانایی بی نظیرشان در فعال ساختن دموکراسی او را سخت تحت تأثیر قرار داد.
اخیرا ً دانشمندان جامعه امریکا با گرایش توکیو ویل حوزه وسیعی از شواهد تجربی کشف کرده اند عملکرد نهادهای اجتماعی به شدت توسط هنجارها و شبکه های تعهد مدنی (civic engagement) سخت قرار گرفته اند. • محققان در چنین زمینه مسائل تحصیلی، فقر شهری، بیکاری، کنترل جنایت، سوء استفاده های دارویی (drug a buse) و حتی سلامتی نتایج موفقیت آمیزی را بیشتر در جوامع مدنی کشف کرده اند. • این انتخابات با تحقیقات حوزه وسیعی که اهمیت حیاتی شبکه های اجتماعی را برای کاریابی و نتایج بی شمار اقتصادی دیگر نشان می دهد، سازگار است. • محققان تأثیر و انعطاف پذیری بالای مناطق صنعتی را بر اساس شبکه های همکاری میان کارگران و کارفرمایان کشف کرده اند.
هنجارها و شبکه های تعهد مدنی (civic engagement) عملکرد نمایندگان دولتی را هم تحت تأثیر قرار می دهد که این قضیه نتیجه ی اصلی بررسی تجربی بیست ساله من در مورد ادارات نیمه دولتی در مناطق مختلف ایتالیا بود که سطح تأثیرگذاری متفاوت آنها را نشان داد. • مشابها تحقیق در مورد دستاوردهای متغیر اقتصادی گروه های قوی مختلف نیز اهمیت قید اجتماعی social bond را نشان می دهد. • این انتخابات با تحقیقات حوزه وسیعی که اهمیت حیاتی شبکه های اجتماعی را برای کاریابی و نتایج بی شمار اقتصادی دیگر نشان می دهد، سازگار است . • محققان تأثیر و انعطاف پذیری بالای مناطق صنعتی را بر اساس شبکه های همکاری میان کارگران و کارفرمایان کشف کرده اند.
تحقیقات نظام یافته کیفیت کنترل و نظارت تعیین شده توسط سنت های قدیمی تعهد مدنی(civic engagement) یا نبود آنرا نشان می دهد. • شرکت کنندگان رأی دهنده، خوانندگان روزنامه، عضویت در انجمن های همسرایان و باشگاههای فوتبال مشخصه یک حکومت موفق است. • در حقیقت تحلیل تاریخی، این شبکه ها مرتبط نظام مند و انسجام مدنی را جدا از حادثه حماسی، اقتصادی و اجتماعی امروزی که یک پیش شرط برای آنست را پیشنهاد می کند.
شکی نیست که این روش ها از طریق تعهد مدنی و ارتباطات اجتماعی، نتایج گروهی بهتر، توسعه اقتصادی سریعتر، جنایات کمتر و کنترلی مؤثر تر را ایجاد می کند. • صدها مطالعات تجربی در چندین رشته و زیر مجموعه های مختلف چشمگیر هستند. اخیرا ً دانشمندان در زمینه های مختلف، ساختار کلی را برای مفاهیم این پدیده پیشنهاد کردند ساختاری که به مفهوم سرمایه اجتماعی ختم می شد. • سرمایه اجتماعی به بخش اصلی نظام اجتماعی مانند: شبکه ها، هنجارها و اعتماد اجتماعی بر می گردد . • هماهنگی و همکاری را به نفع دو طرف ممکن می سازد.
به دلایل مختلفی زندگی در جامعه ای که برخوردار از سرمایه اجتماعی است آسانتر است: • شبکه های تعهد مدنی (networks of civic engagement) هنجاری های قویِ رابطه متقابل تعمیم یافته را پرورش می دهد و از پیدایش اعتماد اجتماعی حمایت می کند. • این شبکه ها هماهنگی و ارتباط را آسان و اعتبار را تقویت می کند. • حل دشواری های تعامل اجتماعی را ممکن می سازد. • و حتی مذاکرات سیاسی ـ اقتصادی در شبکه های متراکم تعامل اجتماعی انگیزه فرصت طلبی را کاهش می دهد
این شبکه ها از دیدگاه نظریه انتخاب عقلانی حسن همکاری را برای امتیازات گروهی افزایش می دهند. (از من مفرد به مای گروهی می رسند.) • من(Pontam) ارتباطات اجتماعی و تعهد مدنی را (social connections and civic engagement) که به طور فراگیر زندگی عمومی و تصورات شخصی ما را تحت تأثیر قرار می دهد به عنوان نقطه شروع بررسی تجربی گرایشات سرمایه اجتماعی در امریکا به کار می برم.(تمرکز اصلی من بر امریکاست هر چند تحولاتی که توصیف می کنم ممکن است تا حدی مشخصه اکثر جوامع معاصر باشد.).
چه اتفاقی برای تعهد مدنی (civic engagement)افتاد؟ • کاهش چشمگیر شرکت کنندگان در انتخابات دولتی سه ده گذشته در دوایل 1960 حدود یک چهارم رأی دهندگان کاهش یافته و میلیونها امریکایی وابستگی خانوادگی شان را ترک کرده بودند. • کاهش بیش از یک سوم افراد شرکت کننده در جلسات عمومی شهر و یا امور مدرسه ای (از 22درصد در سال 1973 به 13 درصد در سال 1993) • کاهش نسبی در پاسخ به سؤالاتی که در سخنرانیهای یا انجمن های سیاسی که به کمیسیون چند سازمان محلی و فعالیت برای گروه های سیاسی ابلاغ می شود نیز آشکار است.
در واقع تعهد آشکار امریکایی ها (Americans ' direct engagement) در امور مربوط به سیاست و دولت به طور پیوسته و به سرعت کاهش یافته: • اگرچه سطح متوسط تحصیلی به عنوان پیشگویی در مشارکت سیاسی، به طور ناگهانی افزایش یافته ولی در طی چند دهه گذشته هر ساله بیش از میلیون ها نفر از مسائل مربوط به اجتماع شان فاصله گرفته اند. • در واقع در این دوران امریکایی ها به لحاظ روانی از دولت و سیاست های آن جدا شدند . • پاسخ هیچ وقت یا بعضی مواقع نسبت به این سؤال که چقدر به دولت واشنگتن اعتماد دارند از 30درصد در سال 1946 به 75درصد در سال 1992 افزایش یافته.
شاید شرح رسوایی های سیاسی از سال 1960(ترورها، قضیه ویتنام دریچه آبی (water gate) و دروازه ایران (Iran gate)) نفرتی طبیعی را از سیاست ها و دولت های امریکایی به دنبال داشته. • اما وقتی گرایشات تعهد مدنی (Trends in civic engagement) را در سطح گسترده بررسی می کنیم محدودیت های آن آشکار می شود.
گروه های مرتبط با مسیحیت رایج ترین نوع سازمان هایی را که توسط زنان امریکایی به هم متصل را ایجاد می کند. سازمان های دیگری هم که اغلب توسط زنان به هم متصل می شوند شامل: • گروه های سرویس مدرسه ای(بیشتر انجمن های اولیاء ـ مربیان)، گروه های ورزشی، جوامع شغلی و ادبی می باشند. • در میان مردان هم؛ باشگاه های ورزشی، اتحادیه های کارگران، جوامع شغلی، گروه های دوستانه، گروه های پیشکسوت و قدیمی و انجمن های خدماتی هستند که نسبتاً مشهورند. • رایج ترین و بیشترین عضویت در انجمن عمومی در میان امریکایی ها پذیرش مذهب است.
طبق ارزیابی های زیادی در کمال تعجب (امریکا حتی بیش از دوران توکیو ویلز) به سمت جامعه مسیحی شدن پیش می رود. • ایالت های متحده امریکا در هر پایتخت عبادتگاههای بیشتری نسبت به دیگر ملت های روی زمین دارد. • به نظر می رسد اکنون گرایش مذهبی در امریکا تا حدی کم قید و بندتر پشت به نهاد ها و بیشتر خود بازگوتر می شوند. • اما این جریانات پیچیده مخالف در طی سه یا چهار دهه اخیر چطور در چارچوب تعهد امریکا (civic engagement) با مذهب سازمان یافته، ادامه پیدا کردند؟ • روند اصلی روشن است:
رفتن به کلیسا: • در سال 1960شاهد کاهش در گزارش کلیسا رفتن هفتگی تقریبا ً از 48درصد در واخر 1950تا تقریبا ً 41درصد در اوایل 1970 بوده ایم. • به نظر می رسد که مشارکت ویژه امریکایی ها هم در بخش های مذهبی و هم گروه های مسیحیت به طور متعادل در طی 1960 کاهش یافته است. اتحادیه های کارگری: • به مدت سال های زیادی، اتحادیه های کارگری یکی از رایج ترین پذیرشهای سازمان یافته را در بین کارگران امریکایی توسعه داد اما اکنون عضویت اتحادیه با شدیدترین کاهش که بین 1975 و 1985 اتفاق افتاده روبه روست. • از نیمه سال 1950 وقتی اعضای اتحادیه به حداکثر رسیده بخش متحد نیروی کار غیر کشاورزی از 5/32 درصد در سال 1953 به 8/15 درصدر در سال 1992 (بیش از نیمی از آنها) کاهش یافته اند.
اکنون انسجام و اتحاد صنف های انجمن یک خاطره تضعیف شده از مردمان یر و سالخورده . • در قرن بیستم با توجه به نقش خانواده در مرحله تحصیلی، انجمن اولیا و مربیان (PTA) شکل جدیدتری از (civic engagement) می باشد . • مشارکت در انجمن های اولیا ـ مربیان در طی نسل گذشته از 12 میلیون در سال 1964 به تنها 5 میلیون در سال 1982 کاهش یافته (و امروزه به 7میلیون رسیده). انجمن اولیا و مربیان
عضویت در سازمان های دوستانه و اجتماعی: (civic and Franternal organizations) • عضویت در گروه های زنان سنتی از نیمه 1960 به طور پیوسته بیشتر یا کمتر کاهش یافته. مثلا ً عضویت در فدراسیون دولتی باشگاه های زنان توسط بیش از نیمی از آنان (59درصد) در طی سال 1964 کاهش یافته در حالی که عضویت در انجمن زنان رأی دهنده (LWV) از زمان 1969، 42درصد افزایش یافته . • کاهش مشابهی در تعداد داوطلبان سازمان های اصلی مدنی به چشم می خورد. مثل: اسکات های پسر (که در طی سال 1970، 26درصد کاهش داشته) و ردکراس (در طی1970، 61درصد کاهش داشته).
اما در مورد امکان اینکه دواطلبان علایقشان را به انجمن های دیگر تغییر دهند چطور؟ • ارزیابی ها حاکی از آن است که دواطلبی های جدی serious Volunteering از سال 1974 تا 1989به یک ششم یعنی از 24درصد از بزرگسالان در سال 1974 به 20درصد در سال 1989 کاهش یافته: • مثلا ً تعداد زیادی از دستیاران ردکراس و رهبران گروه اسکات کم شده بودند و به صورت اعضای جدید در جای دیگر جبران نشدند. • سازمان های مواردی شاهد عضویت ناچیزی در طول 1980 و 1990 بوده اند. • - تفننی ترین شکست متأثر از قطع روابط اجتماعی (Social disengagment) در امریکا معاصر کاهش بازی بولینگ در دهه گذشته می باشد.
در فاصله سال های 1980 تا 1993 باز کنندگان بولینگ در امریکا تا 10درصد افزایش یافته در حالی که مسابقه بولینگ تا 40 درصد کاهش یافته است. • این روند حاکی از افزایش بولینگ تک نفره است. اجرای بولینگ یک نفره معیشت مالکان باشگاه بولینگ را تهدید می کند چون اعضای تیم بولینگ به عنوان بازی کنندگان انفرادی سر وعده بیشتر پیتزا و نوشیدنی مصرف می کنند. • اما اهمیت اجتماعی وسیعتر این امر، روابط متقابل اجتماعی و گهگاهی مکالمات اجتماعی در خلال خوردن پیتزا و نوشیدنی است که بازیکنان مسابقه از آن چشم پوشی می کنند. • تیم های بولینگ و افزایش بولینگ فردی در واقع شکل گیری از کاهش سرمایه اجتماعی در جامعه امریکاست.
گرایشات متقابل (Counter Trends) • یک نکته را باید مد نظر قرار داد: • شاید شکل های سنتی سازمان های مدنی که تا به حال مطرح کردیم با نظام های جدید پر تحرک جایگزین شود: • مثلا ً سازمان های محیط زیست دولتی مثل(کلوب سیرا) و گروه های طرفدار حقوق زنان (سازمان های دولتی زنان) که در طی سال های 1970 و 1980 به سرعت رشد کرده اند. • یا انجمن امریکایی های بازنشسته (AARP) که به طور تصاعدی از 000/400 اعضای رسمی در سال 1960 به 33 میلیون در سال 1993 افزایش یافته که بعد از کلیسای کاتولیک بزرگترین سازمان خصوصی در دنیاست.
ويژگي اين سازمانهاي جديد : • در اين سازمان هاي جديد عضويت به شكله بسيار واضح از اهميت سياسي زيادي برخوردار است . • از ديدگاه ارتباطات اجتماعي ، آنها به اندازه كافي متفاوت از همكاري درجه 2 (secondary asso citions) كلاسيك مي باشند كه ما را نياز مند اختراع يك ليبل تازه يا به عبارتي همكاري درجه 3 (tertiary associations) مي كند . • براي اكثريت اعضاء ، تنها كار و يا عكس العمل عضويت شامل نوشتن يك اسيد به عنوان ماليات و يا بابت حق عضويت و يا شايد گاهي اوقات خواندن يك بولتن خبري مي باشد .چ
تعداد كمي از آنها و شايد هيچيك از آنها در جلسات چنين سازمان هايي شركت نمي كنند و بيشتر شان از روي عمد از روبروي شدن بار ديگر اعضاي سازمان خودداري مي كنند . • مثلا پيوند و ارتباط ده عضو از انجمن سيرا كمتر از ارتباط بين دو عضو يك انجمن باغچه كاري است . • اگر چه آنها يك تيم مشترك را تشويق مي كنند و علاقهمنديهاي يكسانه دارند اما در واقع از موجوديت يكديگر بي اطلاع هستند . • در واقع ارتباطات آنها به شكلي از نمادهاي مشترك ، رهبران مشترك و احتمالا عقايد مشترك نمود پيدا مي كند اما به طور جداگانه از هم .
نظريه سرمايه اجتماعي معتقد است كه اعضاي انجمن بايد اعتماد اجتماعي را افزايش دهند . اما اين پيش بيني با توجه به عضويت در همكاري درجه 3 ، اعتماد چنداني را به همراه ندارد . • ارزيابي ديگري نيز از سرمايه اجتماعي و تعهدات مدني انجام شده :پژوهشگران توانا معتقد ند كه دهه هاي گذشته شاهد توسعه سريع در گروه هاي حمايت كننده (SUPPORT AROUPS)در انواع گوناگون بوده ايم . • رابرت وانتوگزارشي ارائه داده است كه دست كم د40 درصد از همه آمريكايي ها ادعا مي كنند كه در گروه هايي مشاركت مي كنند كه دائما آنها را مورد حمايت همه جانبه خود قرار مي دهند . و بسياري از اين گروه ها از نظر مذهبي وابسته مي باشند.
به عنوان مثال نزديك به 5 درصد از نمونه واتنو ادعا مي كنند كه در گروه ها سه مشاركت مي كنند كه خودشان خود را حمايت مي كنند و بسياري از آنها مي گويند كه متعلق به گروهايي نظير مذاكثر كتابي و باشگاههاي سرگرمي هستند . • گروه هايي كه توسط پاسخگويان وانتو توضيح داده شده اند شكل مهمي از سرمايه اجتماع را نشان مي دهند . • در واقع آنها نقش انجمن هاي شهروندي را بازي نمي كنند و متمايز از ديگران هستند . • واتنو تاكيد كرده كه گروه هاي كوچك نمي توانند جامعه را به طور موثري گسترش دهند • بعضي از گروه هاي كوچك ففقط فرصت هايي را براي افراد ايجاد مي كنند تا بتوانند خود را در مقابل ديگران و در حضور آنها نشان دهند.
اعضاي متحد در معاملات اجتماعي ضعيف ترين تعهدات اخلاقي را به اتفاق اعلام كردند. • - اين گروه ها كوچك در واقع بايد به جاي خانواده ، محلهها و اجتماعات گسترده عمل كرده و مسئوليتي هميشگي را مطالعه كنند ولي اين كار را انجام نمي دهند. • - همه اين سازمان هايي كه در درجه سوم اهميت قرار دارند ، سازمان هاي غير دولتي و گروه هاي حمايتي به نحوي نياز دارند كه در مقابل فرسايش سنتي سازمان هاي مدني مورد بخش قرار گيرند.
همه طبقات آموزشي ، اعضاي انجمن و به عبارتي همه سطوح آموزشي و اجتماعي جامعه امريكا و شمارش همه انواع عضويت هاي گروهي ،ميانگين تعداد عضويت هاي انجمني به يك چهارم در طي ربع قرن گذشته كاهش پيدا كرده است . • بيشتر افراد امريكايي در شرايط اجتماعي اي ستيند كه بتوانند از گرفتاريهاي وابسته به انجمن جلوگيري به عمل آوردند . (عوامل مثل تحصيلات بالا ، ميان سالي و غيره ...) • اين روند نزولي بارزترين خطر براي گروه هاي وابسته به كليسا ، اتحاديه هاي كارگري سازمان هاي پيش كسوف و گروه هاي خدماتي مدارس به شمار مي روند . • بر عكس ، عضويت انجمن هاي حرفه اي در طي اين سال ها افزايش يافته است
- اما به طور خلاصه سرمايه اجتماعي امريكا به شكل انجمن هاي شهري به طور قابل توجهي و از طريق نسل گذشته تحليل رفته است . • همسايگي مناسب و اعتماد اجتماعي : Good neijhborliness and social tyust • همانطور كه قبلا اشاره شد ، بخش پذيرترين مدرك در دسترس كه بر روي روندها تاثير مي گذارد و در ارتباطات اجتماعي به كار مي رود شامل زمينه هاي اسمي همچون اتاقك هاي بيان راي ، تالارهاي همبستگي و يا PTA باشد . • اساسي ترين شكل سرمايه اجتماعي ، خانواده است و بزرگترين شاهد، سپردن وظايف به خانواده ها مي باشد كه بسيار شناخته شده و گسترده است .
دومين جنبه سرمايه اجتماعي غيررسمي، رفتار دوستانه (neighborliness) را در بر ميگيرد. • در هر بررسي اجتماعي كلي كه تا سال 1974 انجام شده اين سوال پرسيده شد: هر چند وقت يكبار يك عنصر را با يك همسايه سپري ميكنيد؟ • ميزان امريكاييهايي كه با همسايگان خود معاشرت ميكنند در طي دو دهه گذشته از 72 درصد در سال 1974 به 61 درصد در سال 1993 كاهش يافته . • امريكاييها زياد خوش بين و زود باور نيستند. تناسب امريكاييهايي كه ميگويند افراد ميتوانند مورد اعتماد باشند بين سالهاي 1960 تا 1993 به بيش از يك سوم كاهش يافت.
همين روند در گروههاي آموزشي هم مشاهده شد – در واقع به دليل اينكه اعتماد اجتماعي با آموزش پيوسته است. و اگر بر روي آموزش كنترل داشته باشيم، كاهش سرتاسري در اعتماد اجتماعي نمود خواهد يافت. • در واقع همه شكلهاي سرمايه اجتماعي به طور يك پارچه در آن سوي فرد گرايي به يكديگر پيوستهاند. • شواهدي از بررسي ارزشهاي جهاني در سال 1991 نشان ميدهد كه : • در 35 كشور اعتماد اجتماعي و تعهدات شهروندي (Civic engagement) قاطعانه به يكديگر وابستهاند. تراكم بيشتر عضويتهاي انجمني در يك جامعه اعتماد بيشتر شهروندان را منجر خواهد شد.
اعتماد تعهد (Trust and engagement) 2 جنبه از فاكتورهاي زيربنايي سرمايه اجتماعي هستند. • هنوز هم امريكاييان به طور پيوسته و بر روي ابعاد سرمايه اجتماعي حساب باز ميكند و در سال 1990 بعد از چند دهه فرسايش، آمريكاييان بيشتر از افراد ديگر كشورها در زندگي خوشبين و متعهد بودند. • به هر حال روندهاي يك چهارم قرن گذشته، به طور قابل توجهي ايالات متحده را حركت داد و در رتبههاي سرمايه اجتماعي افت كرد.
چرا سرمايه اجتماعي ايالات متحده در حال فرسايش است: • در طي 2 يا 3 دهه گذشته مسائلي در امريكا رخ داده است كه باعث كاهش تعهدات شهروندي و ارتباطات اجتماعي شده است. اين عوامل شامل : • حركت زنان به سوي نيروهاي كارگري (The movement of women into the labor force) • در طي دو يا سه دهه چندين ميليون از زنان امريكايي شاغل شده اند.
با توجه به اينكه ساعات كار هفتگي با ورود زنان به عرصه كار افزايش يافته، زمان و انرژي در دسترس براي ساختن سرمايه اجتماعي را كاهش ميدهد. • اين امر تاثير همي در PTA ، اتحاديههاي زنان راي دهند و فدراسيونها و باشگاههاي بانوان داشته است. • تحرك : (فرضيه دوباره سازي) : Mobility: the re- potting hypothesis. • مطالعات نشان ميدهد كه ثبات مسكوني و همينطور پديدههاي مربوط مانند مالكيت خانهي مسكوني بر طور واضح با تعهدات شهروندي رابطه دارد.
تحرك سيستمهاي اساسي جامعه را آشفته ميكند و زمان زيادي را براي اينكه افراد بيخانمان در وضعيت جديدي قرار بگيرند ميبرد. • معقول به نظر ميرسد كه ميل به اتومبيل، شهركهاي مسكوني و حركت به سوي Sun belt (كمربند خورشيد) تمكن اجتماعي (Social roodeness) يك فرد امريكايي را كاهش دهد. • اما يك مشكل اصلي اين فرضيه مشخص است: بهترين شاهد نشان ميدهد كه ثبات مسكوني و مالكيت خانهي مسكوني تا سال 1965 در امريكا به طور متعادل ارتقا يافته و مطمئناً در طي سال 1950 افزايش يافته- سعي زماني كه تعهدات شهروندي و ارتباطات اجتماعي كه خودمان اندازهگيري كرديم بي شك بالاتر رفته است.
ساير دگرگونيهاي جمعيت شناختي Other demographic transformation • زنجيرهاي از تغييرات خانواده امريكايي را تا سال 1960 دگرگون كرده است كه شامل : ازدواج كمتر، طلاق بيشتر، فرزندان كمتر، مزدهاي واقعي پايينتر. • هر كدام از اين تغييرات ميتواند براي كم كردن تعهدات شهروندي تا زمان ازدواج برشمرده شود.
تغييراتي در نظام اقتصادي آمريكا شامل جايگزيني فروشگاهها، كوچك با سوپرماركتها و شايد جايگزيني فروشگاههاي الكترونيك خانگي و يا جايگزين اقدامات مبتني بر جامعه و شايد جايگزيني فروشگاههاي الكترونيك خانگي و يا جايگزين اقدامات مبتني بر جامعه Community – based enterprise با موسسات بازرگاني چند مليتي ميتواند موجب صدمه و حتي اساس فيزيكي تعهدات شهروندي باشند. • دگرگونيهاي تكنولوژيكي اوقات فراغت The technological transformation of leisure • گرايشات تكنولوژيك عميق در اوقات فراغت كه اصولاً خصوصي يا فردي هستند منجر به از بين بردن فرصتهاي شكلگيري سرمايه اجتماعي ميشوند. بارزترين و قدرتمندترين ابزار اين انقلاب تلويزيون است .
مطالعات در سال 1960 نشان داده كه امريكاييان از تغييرات ديگري كه ممكن است در طول روزها و شبها برايشان رخ دهد بازبمانند و منابع پيشرفت آنها شود. • تلويزيون جوامع ما را گستردهتر و كمعمقتر ساخته است. • در زبان علم اقتصاد تكنولوژي الكترونيك ذوق و سليقهي افراد را براي رضايتمندي كامل از زندگي توانا ميكند، اما در قسمت ظواهر خارجي اجتماعي كه مثبت جلوه ميكنند ارتباطي با شكلهاي قديمي سرگرمي مشاهده شده است. • منطق جايگزيني نمايشهاي چندگانه را با فيلمها و همچنين فيلمها را با دستگاه ويدئو تصديق ميكند.
«واقعيت مجازي» جديد كه ما براي سرگرمي در جدايي سرتاسري ساختهايم آخرين بسط اين گرايش و روند است. • آيا تكنولوژي در حال جدا كردن علاقهمنديهاي فردي و همگاني ما ميباشد؟ اين سوالي است كه براي اكتشاف بيشتر اثر پيدا ميكند. • چه كارهايي انجام شده است؟ • پيشنهادهايي براي تحقيق بيشتر: • بايد ابعاد سرمايه اجتماعي را كه آشكار ابعاد مشخصي ندارد، دستهبندي كنيم.
بايد ببينيم چه نوعي از سازمانها و شبكهها بيشترين تاثير را در توليد سرمايه اجتماعي داشتهاند. • و از نظر روابط متقابل دو طرفه: حل دشواريهاي عمل اشتراكي و گسترش هويت اجتماعي بيشترين اثر در كدام قسمت بوده است؟ • در اين مقاله من بر روي تراكم زندگي رابطهاي Associational Life در كار قبلي من ساختار شبكهها را توسط اين استدلال كه : بندها (رابطهها) افقي (Horizontal ties) سرمايه اجتماعي موثرتري از بندهاي (رابطهها) عمودي (Vertical ties) را ارايه ميدهند، تاكيد كردهام. • موضوعات قابل توجه ديگر جريان مخالف بزرگ اجتماعي مثل اثر شبكههاي الكترونيكي بر روي سرمايه اجتماعي است.
حدس من اين است كه ملاقات در يك گردهمايي الكترونيك برابر با ملاقات در يك سالن بولينگ نيست اما به تحقيق تجربي نياز دارد. و اين مسئله در رابطه با سرمايه اجتماعي محل كار چگونه است؟ • سرانجام ما نياز داريم كه به طور خلاقانه كشف كنيم كه چگونه سياست عمومي بر شكلگيري سرمايه اجتماعي تاثير گذار بوده است. • - در بعضي نمونههاي بارز، سياست عمومي معيارها و شبكههاي اجتماعي موثر را از بين برده است مثل سياست از بين بردن محلات فقير نشين (Slum-Clearance) امريكا در بين سالهاي 1950 و 1960، مثلاً سرمايه فيزيكي بازسازي شده اما با هزينهاي بسيار بالا كه براي موجوديت سرمايه اجتماعي . يا يكپارچگي ادارات پست كشور.
از سوي ديگر ابتكارات قديمي چون سيستم نمايندگي كشاورزي، دانشكدههاي اجتماعي و كسور مالياتي براي مشاركتهاي خيرخواهانه نشان ميدهد كه دولت ميتوان شكل گيري سرمايه اجتماعي را تشويق كند. نهايتاً مفهوم جامعه مدني نقش اساسي را در گفتمانهاي جهاني درباره پيششرطهاي دموكراسي و برقراري دموكراسي ايفا ميكند.