3.39k likes | 3.87k Vues
مديريت استراتژيک. مولف: دکتر لطف الله فروزنده دهکردي ناشر: دانشگاه پيام نور تهيه کننده : محمد مهدي پرهيزگار. اهداف درس. آشنايي دانشجويان با: تعاريف و مفاهيم فرايند مديريت استراتژيک مدلهاي تدوين استراتژي تدوين اهداف بلند مدت و انواع استراتژيهاي اصلي
E N D
مديريت استراتژيک مولف: دکتر لطف الله فروزنده دهکردي ناشر: دانشگاه پيام نور • تهيه کننده : محمد مهدي پرهيزگار
اهداف درس آشنايي دانشجويان با: • تعاريف و مفاهيم فرايند مديريت استراتژيک • مدلهاي تدوين استراتژي • تدوين اهداف بلند مدت و انواع استراتژيهاي اصلي • مفاهيم متغيرهاي اساسي استراتژيک سازماني • اجراي استراتژي • ارزيابي استراتژي ها • ارتباط مديريت بهره وري و فرايند مديريت استراتژيک
مقدمه • درس مديريت استراتژيک يکي از دروس پايه اي رشته مديريت بازرگاني است . شناخت دقيق تغييرات محيطي و افزايش توانمندي براي استفاده از فرصتها مهمترين وظيفه يک مدير است . مديريت استراتژيک افق ديد موسسه و نحوه رسيدن به آن را تعيين مي کند, اصولا مديران بازرگاني و موسسات بزرگ با داشتن ديد استراتژيک توانسته اند پله هاي رشد و ترقي را به سرعت طي نمايند .
فصل اول فرايند مديريت استراتژيک
مديريت استراتژيک , برنامه اي هماهنگ , جامع و پيوسته است که استعدادهاي ممتاز سازمان را با محيط ارتباط مي دهد و منظور از آن تحقق هدفهاي سازمان در چار چوب اجراي صحيح مديريت است .
اولين قدم در تدوين مديريت استراتژيک در سالهاي آخر دهه پنجاه برداشته شد . مديران روشي ابداع کردند که براي کجايي و چرايي حرکت موسسه خود در آينده تصميم گيري کنند قسمت تحليلي اين روش را طراحي استراتژيک ناميده و فرايند طراحي گروهي آن را برنامه ريزي استراتژيک خوانده اند .
قدم دوم در سالهاي هفتاد برداشته شد , زماني که مديران کشف کردند که با هر تغيير گسسته در استراتژي موسسه , شکل گيري درون سازماني موسسه نيز بايستي دگرگون مي شد. اين فرآيند برنامه ريزي توانمندي نامگذاري شد .
قدم سوم در سالهاي آخر دهه هفتاد, واکنش نسبت به نظرات روزافزون تغييرات ناگهاني در محيط برداشته شد . براي موجهه شدن با اين تغييرات موسسات بازرگاني شروع به استفاده از فن واکنش استراتژيک در زمان واقعي کردند , و آن را مديريت مسئله ناميدند .
تازه ترين تدوين استقرار برنامه ريزي استراتژيک و مديريت استراتژيک است, که روش جامع و نظام يافته اي براي برخورد با تغييرات است به طوري که مدير توانايي لازم براي اداره تصميمات را بدست آورده و با استفاده از يک سيستم خدماتي کامل با شناخت توانمنديهاي داخلي و فرصتهاي محيطي زمينه رشد و پويايي سازمان را فراهم مي کند .
تعريف استراتژي • استراتژي در اصل به معناي ايجاد تحول در يک سازمان يا يک مجموعه مورد توجه قرار گرفته است در فرهنگ عميد استراتژي به معني اداره کردن عمليات و حرکت ارتش در جنگ آورده شده است .
آندره بوفر استراتژي را اساس و اصول راهنما , فلسفه و انديشه عملي و تجربي تعريف کرده است .
کوئين استراتژي را چنين تعريف کرد: • استراتژي عبارت است از الگو يا طرحي که هدفها , سياستها و زنجيره هاي عملياتي يک سازمان را در قالب يک کل به هم پيوسته با يکديگر ترکيب مي کند .
آنسف استراتژي را چنين تعريف نمود: • استراتژي برداشت جامعي است در جهت مسئوليت خطير و روزافزون مديريت عمومي که به موجب آن سازمان در ارتباط با محيط حرکت ميکند و جايگاه خود را طوري تعيين مي کند که موفقيت سازمان تامين گردد.
Mintzberg: • Strategy as a Plan Pattern Ploy Perspective Position
با توجه به تعريف فوق استراتژي حاوي نکات زير است : • داشتن تصويري جامع از محيط بروي سازماني و تعيين جايگاه سازمان در آن . • داشتن هدفهاي بلندمدت و فداکردن فرصتهاي آني براي رونق آينده و احتراز از غافلگيري . • تعيين رسالت و شخصت سازمان . • نگرش بلند مدت در تخصيص منابع و تصميم گيري . • ضرورت انجام درون سازماني و تعهد مشترک عمومي در قبال برنامه و مسير حرکت. • اتخاذ سياست و تاکيدهايي به عنوان وسيله اي براي تحقق هدفهاي سازماني .
جايگاه هدف وسياست در استراتژي : • در صورتي که استراتژي در واقع مسير دستيابي به هدف را تعيين ميکند که خود مي تواند حامل سياستهاي متعددي نيز باشد لذا سياست طريق دستيابي بر هدف را مشخص مي کند , ولي استراتژي بيشتر مسير تحقق هدف را تعيين مي کند.
تاکتيکها صفبندي هاي هستند کوتاه مدت , انطباقي : عملي و تعاملي که نيروهاي متقابل , آنها را براي دستيابي به هدفهاي محدود به کار ميگيرند. استراتژي مبناي مستمر را براي جهت دهي به اين انطباقها به سوي مقاصدي گسترده تر مشخص مي کند .
فرايند طراحي مديريت استراتژيک • ديويد در سال 1990 مدلي ارائه مي کند که مديريت استراتژيک را به طور کلي فرايندي سه مرحله اي تعريف کرده است . • گام اول : تدوين استراتژي • گام دوم : اجراي استراتژي • گام سوم : ارزيابي استراتژي
سيستم اطلاعاتي • تجزيه و تحليل عوامل داخلي: • نقاط قوت • نقاط ضعف ارزيابي استراتژي اجراي استراتژي تعيين استراتژي مطلوب تعيين تغييرات لازم در استراتژي موجود شناخت وضع موجود اهداف و رسالت سازمان • تجزيه و تحليل عوامل خارجي: • فرصتها • تهديدها سيستم اطلاعاتي فرايند مديريت استراتژيک
سيستم برنامه ريزي سيستم کنترل ساختار سازماني سيستم اطلاعاتي سيستم انگيزشي فرهنگ سازماني
فرايند تصميم گيري استراتژيک • مدير در فرايند تدوين, طراحي, اجرا, ارزيابي مديريت استراتژيک با پديده تصميم گيري استراتژيک روبه رو است, تصميم گيري استراتژيک تدبيري براي رسيدن به هدفهاي نهايي سازمان است. مدير بايستي مشخص کند چه سياست ها, برنامه ها و ابزاري مي تواند او را در رسيدن به اهداف کمک کند.
جان ديوئي در اثر تحقيقاتي که در سال 1910 انجام داد به اين نتيجه رسيد که حل مسئله مستلزم چهار مرحله مختلف به شرح زير است : • 1- رويداد و يا جرياناتي که تصميم گيرنده را متوجه وجود مسئله مينمايد . • 2- نوع مسئله , ابعاد و ويژگيهاي آن مورد بررسي قرار گرفته , شناسايي مي شود . • 3- جستجو و تجسس براي يافتن راه حلهاي مختلفي که مي تواند مسئله را حل کند , آغاز مي گردد. • 4- عواقب ناشي از انتخاب و به کار بستن هر راه حل , مورد بررسي قرار گرفته و بر اساس اين ارزيابي , مناسبترين راه حل انتخاب و به مورد اجرا گذارده مي شود .
فصل دوم فرايند مضمون بندي استراتژي سازماني
مقدمه • براي تدوين استراتژي سازمان بايستي مدلي را تعريف کرد, مدلهاي استراتژيک از ابعاد مختلف توسط دانشمندان مديريت تدوين و ارائه گرديده است. اين مدلها هر کدام به تناسب شرايط و مقتضيات و ديدگاه محقق مربوطه ابعادي از برنامه ريزي استراتژ يک را در نظر گرفته اند .
برنامه ريزي استراتژيک • اين استراتژي توسط تيلور (Taylor) در سال 1975 بيان شد, برنامه ريزي جامع يا استراتژيک فرايندي است که ضمن آن اهداف و خطوط کلي فعاليتها و ماموريت هاي سازمان در دراز مدت تعيين ميشود. تشخيص اولويتها و تعيين اقدامات اصلي و کليدي که براي نيل به اهداف سازمان ضروري است در برنامه ريزي جامع انجام مي گيرد .
تجزيه و تحليل محيط کنترل استراتژي جديد در عمل اجراي استراتژي جديد تصميمگيري در مورد استراتژي مطلوب تعيين تغييرات لازم شناخت وضع کلي سازمان تشخيص اهداف و استراتژي موجود تعيين اهداف تجزيه و تحليل توانمنديهاي سازمان
مدل خط مشي هاروارد • اندرسن در سال 1980 مدل خط مشي هاروارد معروف به SWOT که مخففThreats (T) (تهديد) Opportunities(O) (فرصتها) و نقاط ضعف (Weaknesses) (W) و بالاخره نقاط قوت (S) Strengths است را بيان کرد.
Wt (Maxi- Mini) • در اين حالت هدف از استراتژي کاهش حتي الامکان نقاط ضعف و تهديدات مي باشد .
Wo (Maxi- Mini) • دومين استراتژي هدفش کاهش نقاط ضعف و افزايش فرصتهاست. در اين حالت شرکتها به علت برخورداري از ضعفهاي اساسي امکان استفاده از فرصتهاي به دست آمده را ندارند.
St (Maxi- Mini) • اين استراتژي بر اساس توانمندي شرکت در مقابل تهديدات بناشده است . هدف آن اين است که توانمنديهاي موجود را افزايش داده و در مقابل تهديدات را کاهش دهد.
So (Maxi- Mini) • هر شرکتي علاقه مند است که هميشه در اين موقعيت قرار داشته باشد تا بتواند بهره گيري از توانمنديها و فرصتها را به حداکثر برساند .
استراتژدي صنفي • اين الگو توسط اندروز در سال 1980مطرح شد , استراتژي صنفي يک موسسه عبارت است از الگوي تصميم سازي که بر اساس آن هدفهاي عمده , هدفهاي جزئي و مقاصد سازمان را معين و مشخص مي شود .
اجرا دستيابي به نتايج تدوين تعيين آنچه بايد صورت گيرد 1. ساختار و روابط سازماني - تقسيم کار - هماهنگي مسئوليت افراد - سيستم اطلاعاتي 2. رفتار و فرايندهاي سازمان - معيارهاي و سنجشها - سيستمهاي انگيزش و تشويق - سيستمهاي نظارت - جذب و پرورش مديران 3. رهبري بالاي موسسه - استراتژيک - سازماني - شخصي استراتژي صنفي الگوي هدفها و سياستهايي که موسسه و بازرگاني آنها را معين مي کند • . شناخت فرصتها و خطرها • . تعيين منابع مادي فني مالي مديريت موسسه • . ارزشها و آرمانهاي شخصي مديريت عالي • . پذيريش مسئوليت غير اقتصادي نسبت به جامعه
اصولا اين مدل داراي دو بعد است : بعد تدوين و بعد اجرا , اقدامات اساسي براي تدوين استراتژي شناخت فرصتها و تهديدها وموجود و دست يافتني شناسايي نموده , توانمنديهاي عملي و بالقوه را براي برخورد با بازار برآورد مي کند.
شايستگيها و توانايي • مالي • مديريتي • - وظيفه اي • - سازماني • - فهرست – اعتبار • - پيشينه شرايط روند محيطي - اقتصادي - فني - فيزيکي - سياسي - اجتماعي - جامعه - ملي - جهاني منابع صنفي - گسترش دهنده يا محدود کنتده فرصت - شناسايي تواناييها - طرح افزايش قابليتها فرصتها ياتهديد - شناسايي - پژوهش - ارزيابي خطر توجه به تمامي ترکيبها ارزيابي براي بهترين تطبيق فرصت ومنابع گزينش استراتژي مناسب
مدل رقابتي پورتر • اساس اين استراتژي بر رقابت مي باشد . تلاش براي کسب سهم بيشتر در بازار رقابت, تنها در حرکتهاي رقبا متجلي نمي شود. بلکه رقابت در يک صنعت در اصول اقتصادي آن ريشه دارد و نيروهاي رقابيتي وجود دارند که فراتر از رقبا هستند. مشتريان, عرضه کنتدگان مواد اوليه, نورسيدگان بالاقوه و کالاهاي جانشين همگي رقابتي هستند. که ممکن است بر حسب نوع رشته صنعتي کم و بيش برجسته و فعال باشند. وضعيت رقابتي در يک صنعت متکي به پنج نيروي اساسي است که در نمودار زير بيان شده است:
مدل پورتر جديدالورودها رقبا صنعتي شرکت رقابت تامين کنندگان خريداران کالاهاي جايگزيني
مدل نظام برنامه ريزي استراتژيک • لورنج در سال 1980 ولانج در سال 1986 اين مدل را طرح کردند . لورنج معتقد است هر نظام برنامه ريزي استراتژيک بايد به اين چهار پرسش اساسي پاسخ دهد : • به کجا مي رويم ؟ (فلسفه وجودي ) • چگونه مي خواهيم به مقصد برسيم ؟ ( استراتژيها ) • امکانات ما براي اقدام چيست ؟ ( بودجه ) • چگونه آگاه شويم که در مسير درست در حرکتيم ؟( کنترل )
مدلهاي برنامه ريزي استراتژيک داراي ويژگيهايي مي باشد: • ارائه سيستمي منظم براي اجراي تصميمهاي مهم در سطوح و مشاغل مختلف سازمان • تخصيص و کنترل منابع در چارچوب يک استراتژي از طريق تصميم گيري منطقي • اقدام به پوشش کامل کليه زمينه هاي کليدي تصميم گيري مفروضات اين مدل عبارتند از : • تنظيم و اجراي استراتژي بايد منطقي و مبتني بر پيش بيني باشد . • مجموعه استراتژي هاي يک سازمان بايد يک کل همساز را تشکيل دهد • سازمان مي تواند از مرکز کليه يا اکثر عمليات داخلي را کنترل کند . • شاخصهاي اهداف, مقاصد در عملکرد را مي توان به وضوح مشخص کرد . • اطلاعات راجع به عملکرد با هزينه منطقي قابل حصول است .
مدل رايت • رايت مدل زير را در سال 1992 بيان کرده است اين مدل داراي پنج مرحله اصلي است که همه مراحل تحت تاثير نظام اطلاعاتي است .
تحليل صنعت و محيط برون سازمان تعيين اهداف و ماموريتهاي سازمان سازمان تدوين استراتژي در سطوح شرکت فعاليت وظيفه اجراي استراتژي شامل ساختار رهبري فرهنگ سازماني مدل رايت اعمال کنترل و نظارت
مدل مينتزبرگ • مينزبرگ در سال 1990 مدلي را براي انتخاب استراتژي ارائه داده است در اين استراتژي مينتزبرگ بحث ارزيابي نقاط قوت و ضعف داخلي و ارزيابي فرصتها و تهديدات محيطي را مطرح مي کند و اين ارزيابي تحت تاثير باورهاي مدير , باورهاي و ارزشهاي اجتماعي قرار گرفته است و استراتژي مناسب انتخاب شده و در گامهاي بعدي ارزيابي استراتژي و اجراي آن را مورد تاکيد قرار ميدهد .
بررسي محيط داخلي بررسي محيط خارجي نقاط ضعف و قوت فرصت ها و تهديدها باورهاي مدير انتخاب استراتژي باورها و ارزشهاي اجتماعي ارزيابي استراتژي اجراي استراتژي مدل مينتزبرگ
مدل هيل • هيل در سال 1992 مدلي را براي طراحي استراتژي ارائه مي دهد که نسبتا مدل جامعي است و برگرفته شده از همه نظرات و ديدگاههاست. عناصر اصلي اين مدل در شکل زير آمده است.
نظام اطلاعاتي اهداف و ماموريتها تحليل محيط بيروني تحليل محيط دروني انتخاب استراتژي توجه به استراتژيک صنعت استراتژيکهاي فصلي نظام اطلاعاتي نظام اطلاعاتي انتخاب ساخت سازماني مسائل مربوط به تعارض و ايجاد تغيير انتخاب معيار کنترل تطبيق ساخت و سيستم کنترل با استراتژي مدل هيل نظام اطلاعاتي
مدل ديويد • اين مدل توسط ديويد در سال 1990 بيان شد اين مدل در سه گام طراحي شده است : • گام اول : تدوين استراتژي • گام دوم : اجراي استراتژي • گام سوم : ارزيابي استراتژي
گام اول : تدوين استراتژي : در گام اول در تدوين استراتژي گامهاي زير برداشته مي شود: • اهداف , ماموريتها و استراتژي جاري سازمان مورد بررسي و شناخت دقيق قرار ميگيرد . • عوامل موثر محيط خارجي شامل فرصتها و تحليلها مشخص مي شود. • عوامل موثر محيط داخلي شامل نقاط قوت و ضعف تعيين مي شود . • اهداف غايي بر اساس فرصتها و نقاط قوت تدوين ميشود . • پس اهداف غايي در قالب اهداف عملياتي و استراتژي اجرايي تدوين مي شود . • اهداف استراتژي عملياتي در زمينه مديريتي , مالي , بازاريابي , توليد, تحقيق , و توسعه به صورت وظيفه اي مشخص مي شود .
گام دوم : مرحله اجرا • در مرحله اجرا منابع انساني و مادي لازم تخصيص داده مي شود, طبيعي است استراتژي قابل اجراست که منابع براي اجراي آن وجود داشته باشد, استراتژي بايد بر اساس منابع و توانمندي امروز اجرا شود
گام سوم : ارزيابي استراتژي • در اين مرحله با استفاده از يک نظام اطلاعاتي فعال اجراي استراتژي را در مقايسه با اهداف مورد ارزيابي قرار مي گيرد