1 / 244

قرائت دعای ابوحمزه ثمالی

قرائت دعای ابوحمزه ثمالی. بسم الله الرحمن الرحیم. دعای ابوحمزه ثمالی. بسم الله الرحمن الرحيم. به نام خداوند بخشاينده مهربان.  اِلهي لا تُؤَدِّبْني بِعُقوُبَتِكَ ، وَلا تَمْكُرْ بي في حيلَتِكَ ، مِنْ اَينَ لِي الْخَيرُ يا رَبِّ ، وَلا يوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِكَ.

glenys
Télécharger la présentation

قرائت دعای ابوحمزه ثمالی

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. قرائت دعای ابوحمزه ثمالی

  2. بسم الله الرحمن الرحیم دعای ابوحمزه ثمالی

  3. بسم الله الرحمن الرحيم به نام خداوند بخشاينده مهربان

  4.  اِلهي لا تُؤَدِّبْني بِعُقوُبَتِكَ ، وَلا تَمْكُرْ بي في حيلَتِكَ ، مِنْ اَينَ لِي الْخَيرُ يا رَبِّ ، وَلا يوُجَدُ اِلاّ مِنْ عِنْدِكَ خدايا مرا به مجازات و عقوبتت ادب مكن و مكر مكن به من با حيله‌ات. از كجا خيري به دست آورم اي پروردگار من با اينكه خيري يافت نشود جز در پيش تو و

  5. وَمِنْ اَينَ لِي النَّجاه ، وَلا تُسْتَطاعُ اِلاّ بِكَ ، لاَ الَّذي اَحْسَنَ اسْتَغْني عَنْ عَوْنِكَ از كجا نجاتي برايم باشد با اينكه نجاتي نتوان يافت جز به كمك تو. نه آن كس كه نيكي كند بي نياز است از كمك تو

  6. وَرَحْمَتِكَ وَلاَ الَّذي اَسآءَ وَاجْتَرَءَ عَلَيكَ وَلَمْ يُرْضِكَ خَرَجَ عَنْ قُدْرَتِكَ و رحمتت و نه آنكس كه بد كند و دليري بر تو كند و خشنودي‌ات نجويد از تخت قدرت تو بيرون رود .

  7. يا رَبِّ يا رَبِّ يا رَبِّ (بگوید تا آنكه نفس قطع شود.) بِكَ عَرَفْتُكَ اي پروردگار من ... به‌وسيله خودت من ترا شناختم

  8. وَاَنْتَ دَلَلْتَني عَلَيكَ وَدَعَوْتَني اِلَيكَ وَلَوْلا اَنْتَ لَمْ اَدْرِ ما اَنْتَ و تو مرا برخود راهنمايي كردي و به‌ سوي خود خواندي و اگر تو نبودي من ندانستم كه تو كيستي .

  9. اَلْحَمْدُ للهِِ الَّذي اَدْعوُهُ فَيجيبُني وَ اِنْ كُنْتُ بَطيـئاً حينَ يدْعوُني ستايش خدايي را كه مي‌خوانمش و او پاسخم دهد و اگرچه وقتي مي‌خواندم به‌كندي به درگاهش روم .

  10. وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي اَسْئَلُهُ فَيعْطيني وَاِنْ كُنْتُ بَخيلاً حينَ يسْتَقْرِضُني و ستايش خدايي را كه مي‌خواهم از او و به من عطا مي‌كند و اگرچه در هنگامي كه او از من چيزي قرض خواهد من بخل كنم

  11. وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي اُناديهِ كُلَّما شِئْتُ لِحاجَتي وَاَخْلوُ بِهِ حَيثُ شِئْتُ لِسِرِّي بِغَيرِ شَفيـع فَيقْضي لي حاجَتي و ستايش خدايي را كه هرگاه براي حاجتي بخواهم او را ندا كنم و هر زمان بخواهم براي راز و نياز بدون واسطه با او خلوت كنم و او حاجتم را برآورد.

  12. اَلْحَمْدُللهِِ الَّذي لا اَدْعُو غَيرَهُ وَلَوْ دَعَوْتُ غَيرَهُ لَمْ يسْتَجِبْ لي دُعآئي ستايش خدايي را كه جز او كسي را نخوانم و اگر غير او ديگري را مي‌خواندم دعايم را مستجاب نمي‌كرد

  13. وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي لا اَرْجُوغَيرَهُ وَلَوْ رَجَوْتُ غَيرَهُ لاََخْلَفَ رَجآئي و ستايش خدايي را كه به‌جز او اميد ندارم و اگر به غير او اميدي داشتم نااميدم مي‌كرد

  14. وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي وَكَلَنياِلَيهِ فَاَكْرَمَني وَلَمْ يكِلْني اِلَي النّاسِ فَيهينُوني و ستايش خدايي را كه مرا به حضرت خود واگذار كرده و از اين رو به من اكرام كرده و به مردم واگذارم نكرده كه مرا خواركنند

  15. وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذيتَحَبَّبَ اِلَي وَهُوَ غَنِي عَنّي و ستايش خدايي را كه با من دوستي كند در صورتي كه از من بي نياز است

  16. وَالْحَمْدُ للهِِ الَّذي يحْلُمُ عَنّي حَتّي كَاَ نّي لا ذَنْبَ لي فَرَبّي اَحْمَدُ شَيء عِنْدي وَاَحَقُّ بِحَمْدي و ستايش خدايي را كه نسبت به من بردباري كند تا به جايي كه گويا گناهي ندارم. پس پروردگار من ستوده‌ترين چيزها است نزد من و به ستايش من سزاوارتر است.

  17. اَللّـهُمَّ اِنّي اَجِدُ سُبُلَ الْمَطالِبِ اِلَيكَ مُشْرَعَةً وَمَناهِلَ الرَّجآءِ اِلَيكَ مُتْرَعَةً خدايا من همه راه‌هاي مقاصد را به سوي تو باز مي‌بينم و چشمه‌هاي اميد را به‌سويت سرشار مي‌يابم

  18. وَالاِْسْتِعانَةَ بِفَضْلِكَ لِمَنْ اَمَّلَكَ مُباحَةً وَاَبْوابَ الدُّعآءِ اِلَيكَ لِلصّارِخينَ مَفْتوُحَةً و ياري جستن به فضل تو براي آرزومندانت مباح و بي‌مانع است و درهاي دعا به‌سوي تو براي فريادكنندگان باز است

  19. وَاَعْلَمُ اَنَّكَ لِلرّاجي بِمَوْضِعِ اِجابَة وَلِلْمَلْهوُفينَ بِمَرْصَدِ اِغاثَة و به خوبي مي دانم كه تو براي اجابت شخص اميدوار آماده‌اي و براي فريادرسي اندوهگينان مهياي فريادرسي هستي

  20. وَاَنَّ فِي اللَّهْفِ اِلي جوُدِكَ وَالرِّضا بِقَضآئِكَ عِوَضاً مِنْ مَنْعِ الْباخِلينَ و به‌راستي مي‌دانم كه در پناهندگي به جود و كرمت و خشنودي به قضا و قدرت عوضي است از جلوگيري كردن بخيلان

  21. وَمَنْدوُحَةً عَمّا في اَيدِي الْمُسْتَاْثِرينَ وَاَنَّالرّاحِلَ اِلَيكَ قَريبُ الْمَسافَةِ و گشايشي است از احتياج بدانچه در دست دنياطلبان است و به‌راستي كوچ كننده به درگاهت راهش نزديك است

  22. وَاَنَّكَ لا تَحْتَجِبُ عَنْ خَلْقِكَ اِلاّ اَنْتَحْجُبَهُمُ الاَْعمالُ دوُنَكَ مسلماً تو از خلق خود در حجاب نشوي مگر آنكه كردارشان ميان آنها و تو حاجب شود

  23. وَقَدْ قَصَدْتُ اِلَيكَ بِطَلِبَتي وَتَوَجَّهْتُ اِلَيكَ بِحاجَتي و من با مطلبي كه دارم قصد تو را كرده و با حاجت خود رو به درگاه تو آوردم

  24. وَجَعَلْتُ بِكَ اسْتِغاثَتي وَبِدُعآئِكَ تَوَسُّلي مِنْ غَيرِ اسْتِحْقاِ لاِسْتِماعِكَ مِنّي و استغاثه‌ام را به درگاه تو قرار دادم و دعاي تو را دست آويز خود كردم بي آنكه من استحقاق داشته باشم كه تو از من بشنوي

  25. وَلاَ اسْتيجاب لِعَفْوِكَ عَنّي بَلْ لِثِقَتيبِكَرَمِكَ وَسُكوُني اِلي صِدِِْ وَعْدِكَ وَلَجَائ اِلي الاْيمانِ بِتَوْحيدِكَ و نه مستوجب آنم كه از من بگذري بلكه بدان اعتمادي كه من به كرم تو دارم و آن اطميناني كه به درستي وعده‌ات دارم و به خاطر پناهندگي‌ام به ايمان و اعتقادي كه بر يگانگي تو دارم

  26. وَيقيني بِمَعْرِفَتِكَ مِنّي اَنْ لا رَبَّ لي غَيرُكَ وَلا اِلـهَ اِلاّ اَنْتَ وَحْدَكَ لا شَريكَ لَكَ و يقيني كه به معرفت و شناسايي تو دارم كه مي‌دانم پروردگاري غير تو نيست و معبودي جز تو وجود ندارد يگانه‌اي كه شريكي برايت نيست

  27. اَللّـهُمَّ اَنْتَ الْقائِلُ وَقَوْلُكَ حَقٌّ وَوَعْدُكَ صِدْقٌ وَاسْئَلوُا اللهَ مِنْ فَضْلِهِ اِنَ اللهَ كانَ بِكُمْ رَحيماً وَلَيسَ مِنْ صِفاتِكَ خدايا تو فرمودي و گفتارت حق و وعده ات راست است (كه فرمودي) «و درخواست كنيد خدا را از فضلش كه به‌راستي او به شما مهربان است» و رسم تو چنان نيست

  28. يا سَيدي اَنْ تَاْمُرَ بِالسُّؤالِ وَتَمْنَعَ الْعَطِيةَ وَاَنْتَ الْمَنّانُ بِالْعَطِياتِ عَلي اَهْلِ مَمْلَكَتِكَ وَالْعائِدُ عَلَيهِمْ بِتَحَنُّنِ رَاْفَتِكَ اي آقاي من كه دستور سوال بدهي ولي از عطا و بخشش دريغ نموده و خودداري كني و تويي بخشاينده به عطايا بر اهل كشور خود و متوجه به آنهایی به مهرباني و رأفتت.

  29. اِلـهي رَبَّيتَني في نِعَمِكَ وَاِحْسانِكَ صَغيراً وَنَوَّهْتَ بِاسْمي كَبيراً فَيامَنْرَبّاني فِي الدُّنْيا بِاِحْسانِهِ وَتَفَضُّلِهِ وَنِعَمِهِ خدايا مرا در خردسالي در نعمت‌ها و احسان خويش پروريدي و در بزرگي نامم را بر سر زبان‌ها بلند كردي پس اي كه در دنيا مرا به احسان و فضل و نعمت‌هاي خود پروريدي

  30. وَاَشارَ لي فِي الاْخِرَةِاِلي عَفْوِهِ وَكَرَمِهِ مَعْرِفَتي يا مَوْلاي دَليلي عَلَيكَ وَحُبّي لَكَ شَفيعي اِلَيكَ و براي آخرتم به عفو وكرم اشارت فرمودي اي مولاي من شناسايي‌ام به تو راهنماي من به‌سوي تو است و محبتي كه به تو دارم شفيع من است به درگاهت

  31. وَاَنـَا واثِقٌ مِنْ دَليلي بِدَلالَتِكَ وَساكِنٌ مِنْ شَفيعي اِلي شَفاعَتِكَ اَدْعوُكَ يا سَيدي بِلِسان قَدْ اَخْرَسَهُ ذَنْبُهُ و من از راهنمايي كردن اين دليلم به‌سوي تو مطمئنم و از پذيرفتن شفيعم از جانب تو آسوده خاطرم. مي‌خوانمت اي آقاي من به زباني كه گناه لالش كرده.

  32. رَبِّ اُناجيكَ بِقَلْب قَدْ اَوْبَقَهُ جُرْمُهُ اَدْعوُكَ يا رَبِّ راهِباً راغِباً راجِياً خآئِفاً پروردگارا با تو راز گويم به‌وسيله دلي كه جنايت به هلاكتش كشانده مي‌خوانمت. اي پروردگار من هراسان و خواهان‌و اميدوار و ترسان،

  33. اِذا رَاَيتُ مَوْلاي ذُنوُبي فَزِعْتُ وَاِذا رَاَيتُ كَرَمَكَ طَمِعْتُ فَاِنْ عَفَوْتَ فَخَيرُ راحِم وَاِنْ عَذَّبْتَ فَغَيرُ ظالِم اي مولاي من هنگامي كه گناهانم را مشاهده مي‌كنم هراسان شوم و چون بزرگواري تو را بينم به طمع افتم. خدايا اگر بگذري بهترين مهرورزي و اگر عذاب كني ستم نكرده‌اي،

  34. حُجَّتي يا اَللهُ في جُرْاَتي عَلي مَسْئَلَتِكَ مَعَ اِتْياني ما تَكْرَهُ جُودُكَ وَكَرَمُكَ دليل و بهانه من اي خدا در اينكه دليري كنم در سوال كردن از تو با اينكه رفتارم خوشايند تو نيست همان جود و كرم تو است

  35. وَعُدَّتي في شِدَّتي مَعَقِلَّةِ حَيائي رَاْفَتُكَ وَرَحْمَتُكَ و ذخيره من در سختي‌ام با بي شرمي من همان رأفت و مهرباني تو است

  36. وَقَدْ رَجَوْتُ اَنْ لا تَخيبَ بَينَ ذَينِوَذَينِ مُنْيتي فَحَقِّقْ رَجآئي وَاسْمَعْ دُعآئي يا خَيرَ مَنْ دَعاهُ داع و به‌راستي اميدوارم كه نوميد مكني ميان اين وآ‌ن آرزويم را پس اميدم را صورت عمل ده و دعايم را شنيده گير اي بهترين كسي كه خوانندگان بخوانندش

  37. وَاَفْضَلَ مَنْ رَجاهُ راج عَظُمَ يا سَيدي اَمَلي وَسآءَ عَمَلي فَاَعْطِنيمِنْ عَفْوِكَ بِمِقْدارِ اَمَلي و برتر كسي كه اميدواران بدو اميد دارند اي آقايم، آرزويم بزرگ و عملم زشت است پس تو از عفو خويش به اندازه آرزويم به من بده

  38. وَلا تُؤاخِذْني بِاَسْوَءِ عَمَلي فَاِنَّ كَرَمَكَيجِلُّ عَنْ مُجازاةِ الْمُذْنِبينَ وَحِلْمَكَ يكْبُرُ عَنْ مُكافاةِ الْمُقَصِّرينَ و مرا به بدترين عملم مؤاخذه مكن زيرا كرم تو برتر است از مجازات گنهكاران و بردباري‌ات بزرگتر است از مكافات تقصيركاران

  39. وَاَ نَا ياسَيدي عائِذٌ بِفَضْلِكَ هارِبٌ مِنْكَ اِلَيكَ مُتَنَجِّزٌ ما وَعَدْتَ مِنَ الصَّفْحِ عَمَّنْ اَحْسَنَ بِكَ ظَنّاً و من اي آقايم به فضلت پناهنده گشته و از تو به‌سوي خودت گريخته‌ام و خواستارم آنچه را وعده كردي از چشم پوشي نسبت به كسي كه خوش گمان به تو است

  40. وَما اَ نَا يا رَبِّ وَما خَطَري هَبْنيبِفَضْلِكَ وَتَصَدَِّْ عَلَي بِعَفْوِكَ اَي رَبِّ جَلِّلْني بِسَِتْرِكَ وَاعْفُ عَنْ تَوْبيخي بِكَرَمِ وَجْهِكَ ، من چه‌ام پروردگارا؟ و چه اهميتي دارم؟ مرا به فضل خويش ببخش با عفو خود بر من نيكي كن و منت گذار، پروردگارا مرا به پوشش خود بپوشان و به كرم ذاتت از سرزنش كردن من درگذر

  41. فَلَوِ اطَّلَعَ الْيوْمَ عَلي ذَنْبي غَيرُكَ ما فَعَلْتُهُ وَلَوْ خِفْتُ تَعْجيلَ الْعُقوُبَةِ لاَ اجْتَنَبْتُهُ پس اگر ديگري جز تو بر گناهم آگاه مي‌شد آن گناه را انجام نمي‌دادم و اگر از زود به كيفر رسيدن مي‌ترسيدم باز هم خودداري مي‌كردم

  42. لا لاَِنَّكَ اَهْوَنُ النّاظِرينَ وَاَخَفُّالْمُطَّلِعينَ بَلْ لاَِنَّكَ يارَبِّ خَيرُ السّاتِرينَ وَاَحْكَمُ الْحاكِمينَ و اينكه با اين وصف گناه كردم نه براي آن بود كه تو سبك‌ترين بينندگاني و يا بي مقدارترين مطلعين هستي بلكه براي آن بود كه تو اي پروردگار من، بهترين پوشندگان و حكم كننده‌ترين حاكمان

  43. وَاَكْرَمُ الاَْكْرَمينَ سَتّارُ الْعُيوُبِ غَفّارُ الذُّنوُبِ عَلاّمُ الْغُيوُبِ تَسْتُرُ الذَّنْبَ بِكَرَمِكَ و گرامي‌ترين گراميان و پوشاننده عيوب و آمرزنده گناهاني. و بر اسرار غیب آگاهی ، گناه بندگانت را به كرمت مي‌پوشاني

  44. وَتُؤَخِّرُ الْعُقوُبَةَ بِحِلْمِكَ فَلَكَ الْحَمْدُ عَلي حِلْمِكَ بَعْدَ عِلْمِكَ وَعَلي عَفْوِكَ بَعْدَ قُدْرَتِكَ و كيفر را به واسطه بردباري‌ات به تأخير اندازي پس تو را ستايش سزا است بر بردباري‌ات، پس از دانستن و بر گذشتت پس از توانايي داشتن

  45. وَيحْمِلُني وَيجَرِّئُني عَليمَعْصِيتِكَ حِلْمُكَ عَنّي وَيدْعوُني اِلي قِلَّةِ الْحَيآءِ سَِتْرُكَ عَلَي و همين گذشت تو از من مرا وادار كرده و دلير ساخته بر نافرماني‌ات و همان پرده پوشي‌ات بر من مرا به بي شرمي واداشته

  46. وَيسْرِعُني اِلَي التَّوَثُّبِ عَلي مَحارِمِكَ مَعْرِفَتي بِسَعَةِ رَحْمَتِكَ و همان معرفتي كه من به فراخي رحمتت دارم و بزرگي عفوت مرا به‌دست زدن به كارهاي حرام شتابان مي‌كند

  47. وَعَظيمِ عَفْوِكَ يا حَليمُ يا كَريمُ يا حَي يا قَيومُ يا غافِرَ الذَّنْبِ اي بردبار، اي بزرگوار، اي زنده و اي پاينده ، اي آمرزنده گناه

  48. يا قابِلَ التَّوْبِ يا عَظيمَ الْمَنِّ يا قَديمَ الاِْحسانِ اَينَ سَِتْرُكَ الْجَميلُ اي پذيرنده گناه، اي بزرگ نعمت، اي ديرينه احسان، كجاست پرده‌پوشي زيبايت ؟

  49. اَينَ عَفْوُكَ الْجَليلُ اَينَ فَرَجُكَ الْقَريبُ اَينَ غِياثُكَ السَّريعُ كجاست گذشت بزرگت؟ كجاست گشايش نزديكت؟ كجاست فريادرسي فوريت؟

More Related