1 / 42

دوره امامت امام رضا (ع)

دوره امامت امام رضا (ع). تحقیق درس تاریخ امامت تهیه کننده: فرزانه احمدپور دی 89. زندگانی امام رضا (ع).   زادگاه هشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن نوسي الرضا عليه السلام در مدينه ديده به جهان گشود.   كنيه ها ابوالحسن و ابوعلي

kieu
Télécharger la présentation

دوره امامت امام رضا (ع)

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. دوره امامت امام رضا (ع) تحقیق درس تاریخ امامت تهیه کننده: فرزانه احمدپور دی 89

  2. زندگانی امام رضا (ع) •   زادگاههشتمين پيشواي شيعيان امام علي بن نوسي الرضا عليه السلام در مدينه ديده به جهان گشود. •   كنيه هاابوالحسن و ابوعلي •   لقبهارضا، صابر، زكي، ولي، فاضل، وفي، صديق، رضي، سراج الله، نورالهدي، قرة عين المؤمنين، مكيدة الملحدين، كفوالملك، كافي الخلق، رب السرير، و رئاب التدبير

  3. زندگانی امام رضا (ع) •   مشهورترين لقب مشهورترين لقب آن حضرت «رضا» است و در سبب اين لقب گفته اند: «او از آن روي رضا خوانده شد كه در آسمان خوشايند و در زمين مورد خشنودي پيامبران خدا و امامان پس از او بود. همچنين گفته شده : از آن روي كه همگان، خواه مخالفان و خواه همراهان به او خشنود بودند. سر انجام، گفته شده است: از آن روي او رضا خوانده اند كه مأمون به او خشنود شد.»

  4. زندگانی امام رضا (ع) • مادر امامدر روايتهاي مختلفي كه به ما رسيده است نامها و كينه ها و لقبهاي ام البنين، نجمه، سكن، تكتم، خيزران، طاهره و شقرا، را براي مادر آن حضرت آورده اند. •   زاد روزدرباره روز، ماه و سال ولادت و همچنين وفات آن حضرت اختلاف است.ولادت آن حضرت را به سالهاي (148 و 151 و 153ق) و در روزهاي جمعه نوزدهم رمضان، نيمه همين ماه، جمعه دهم رجب و يازدهم ذي القعده.

  5. زندگانی امام رضا (ع) •   روز شهادتروز وفات آن حضرت را نيز به سالهاي (202 و 203 و 206ق) دانسته اند.اما بيشتر بر آنند كه ولادت آن حضرت در سال (148ق) يعني همان سال وفات امام صادق عليه السلام بوده است، چنان كه مفيد، كليني، كفعمي، شهيد، طبرسي، صدوق، ابن زهره، مسعودي، ابوالفداء، ابن اثير، ابن حجر، ابن جوزي و كساني ديگر اين نظر را برگزيده اند.در باره تاريخ وفات آن حضرت نيز عقيده اكثر عالمان همان سال(203ق) است.بنابر اين روايت، عمر آن حضرت پنجاه و پنج سال مي شود كه بيست و پنج سال آن را در كنار پدر خويش سپري كرده و بيست سال ديگر امامت شيعيان را بر عهده داشته است.اين بيست سال مصادف است با دوره پاياني خلافت هارون عباسي، پس از آن سه سال دوران خلافت امين، و سپس ادامه جنگ و جدايي ميان خراسان و بغداد به مدت حدود دو سال، و سر انجام دوره اي از خلافت مأمون.

  6. زندگانی امام رضا (ع) •   فرزندانگرچه كه نام پنج پسر و يك دختر براي او ذكر كرده اند، اما چنان كه علامه مجلسي مي گويد: حداكثر تنها از جواد به عنوان فرزند او نام برده اند.به دسيسه مامون و با سم او به شهادت رسيد و پيكر مطهر او را در طوس در قبله قبه هاروني سراي حميد بن قحطبه طايي به خاك سپردند و امروز مرقد او مزار آشناي شيفتگان است.

  7. شاگردان و یاران امام رضا (ع) • تعداد زیادی از محضر امام رضا(ع) بهره بردند و از اصحاب آن حضرت محسوب می شوند که از آن جمله اند: • حسن بن علی بن زیاد وشاء • فضل بن شاذان • حمّاد بن عیسی • اشعری قمی‏، سعدبن سعد • ریان بن صلت • محمد بن خالد برقی قمی • عبد العزیز مهتدی قمی • یونس بن عبد الرحمن • جالب است بدانیم تعدادی از این دانش آموختگان رضوی به گونه ای مورد اعتماد آنحضرت بوده اند که از طرف امام بعنوان پاسخگوی نیازهای علمی مردم معرفی می شوند  مثلا عبد العزیز بن مهتدی قمی که از ناحیه حضرت رضا(ع) وکیل و نماینده بود به حضرت عرض کرد: من همیشه نمی‏توانم به محضر شما شرفیاب شودم برای فرا گرفتن احکام دینی؛ نیازهای دینی خود را از چه کسی اخذ کنم؟ امام در جواب فرمود: از یونس بن عبد الرحمن.

  8. امامت امام رضا (ع) • امامت در بينش ما مسئله ای است بنيادين و مبناي اصلاحات اجتماعي ، سازنده جامعه اسلامي و عاملي براي سعادت و استقلال و رستگاري جامعه . در نظام معنوي جهان امامت امري ضروري و براي حيات مسلمين داراي اهميت فراوان از جهت هدايت است . • مقام امامت از هر پست و منصبي عالي تر و عظيم تر است و در آن هم قدرت اجرايي نهفته است و هم قدرت هدايت معنوي و از اين جهت است كه شامل همه افراد نمي شود ، چرا كه بسياري از فرزندان ائمه از جهات متعددي داراي لياقت و كفايت بودند ولي اين منصب الهي به آنان عطا نشده بود .

  9. امام علي بن مو سي الرضا (‌ ع ) تمام صفات امامت را دارا بود و بردباري ، شجاعت ، امامت ، مهرورزي و ديگر صفات ايشان از همه جهات قابل توجه بود . او نمونه كامل همه ارزشهاي انساني و سرمشق عالي اخلاق و فضايل بود و از اين روست كه ايشان حدود سن 35 سالگي پس از شهادت پدرشان به منصب امامت رسيدند . • مدت امامت امام رضا ( ع ) در حدود 20 سال بود كه مي توان اين دوران را به سه بخش جداگانه تقسيم كرد . 10 سال اول امامت ايشان كه همزمان بود با زمامداري هارون ، پنج سال بعد از آن مقارن با خلافت امين بود و 5 سال آخر امامت آن بزرگوار كه مصادف با خلافت مأمون و تسلط او بر قلمرو اسلامي آن روز بود .

  10. دوره امامت امام رضا ( ع ) از سال 183 هجري قمري بعد از شهادت پدر بزرگوارشان محقق شد - در سن 35 سالگي به امامت رسيدند و مدت 20 سال امامت شيعه را بر عهده داشتند - هم در بيان پيامبر مكرم اسلام ايشان به عنوان امام در روايات ما معرفي شدند و هم خود وجود مقدس امام هفتم ايشان را به عنوان امام بعد از خودشان معرفي كردند . دوره امامت امام رضا ( ع ) همراه بود با يكسري تحولات سياسي - اجتماعي عميق و گسترده اي . مثلا از مواردي كه قابل تذكر است ، بحث تهاجم فرهنگي فلاسفه و دانشمندان داراي آرا و نظريات كلامي و فلسفي به درون جامعه اسلامي بود . گروه ها و فرقه هاي مختلفي بوجود آمده بود، بي ثباتي و نابساماني سياسي وجود داشت .

  11. در حكومت اسلامي آن روز كه گستردگي فراواني داشت و شامل عراق و عربستان و ايران بزرگ آن روز مي شد ، در گوشه و كنار مملكت دست به اقدامات انقلابي و مقابله با نظام حاكم سياسي زده بودند . افراد ديگري هم در گوشه و كنار مملكت اقداماتي داشتند . مثل رافع ابن لیث و قصربن سیار، اين ها در منطقه ماوراء النهر و سمرقند امروز حركت هايي را داشتند . در خراسان علي بن عيسي پرچم مخالفت برافراشت . در سيستان حمزة بن عبد الله قيام كرد . در ناحيه آذربايجان قيام خرميان در سال 192 هجري به وجود آمد . در شامات كه در سوريه امروز باشد نبردها و كشمكش هاي قبيله اي وجود داشت و اين نشان مي دهد كه يك ثبات سياسي وجود نداشت به گونه اي كه بي ثباتي سياسي به درون دستگاه هارون هم كشيده و در نهايت منجر شد به قتل عام برمكيان در درون دستگاه .

  12. در چنين دوره اي امام رضا ( ع ) امامت را به عهده گرفتند . طبيعتا عمده فعاليت هاي امام رضا ( ع ) در اين دوره ، فعاليت هاي فرهنگي است و لذا جلسات درس ايشان مبارزه با افكار انحرافي كه بيان همه اين ها به طول خواهد انجاميد .

  13. برکات حضور امام رضا (ع) در ایران • بی شک باید حضور امام رضا (علیه السلام) را در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و به دنبال آن در ایران) بشمار آورد. علی رغم همه ی محدودیت هایی که مامون برای جلوگیری از فعالیت امام رضا (ع) و ارتباط شیعیان با امام (ع) به وجود آورده بود، بارزترین موضوعی که در سیره امام رضا(علیه السلام) از مدینه تا مرو، به ویژه در نیشابور مشهود است، تلاش حضرت برای معرفی جایگاه معصومین(علیهم السلام) در این فرصت می باشد. امام رضا (علیه السلام) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو همیشه از روش های گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد. رجاء بن ابی الضحاک که مأمور آوردن امام به مرو بود، می گوید: امام در هیچ شهری از شهرها فرود نمی آمد، مگر این که مردم به سراغ او می آمدند و مسایل دینی و اعتقادی خویش را از او می پرسیدند.

  14. برکات حضور امام رضا (ع) در ایران • امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدرانش به حضرت علی و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین ) می رساند که این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیّع و خنثی کننده ی توطئه هایی بود که شیعه را خارج از دین می شمرد. نمونه ی برجسته آن، حدیث سلسله الذهب بود. • حضور امام در مناظرات یکی دیگر از کارهایی بود که در پی آن، مکتب شیعه به درستی معرفی شد و استدلال مخالفان باطل گشت. مأمون برای محکوم کردن امام در جلسه های مناظره با بزرگان ادیان دیگر به تشکیل چنین جلسه هایی دست یازیده بود. با این حال، امام از همه ی آنها سربلند بیرون آمد. پس از استقبال مردم از این جلسه ها، مأمون دستور داد مردم را از در خانه ی امام دور کنند تا مبادا شیعه ی واقعی به مردم معرفی شود.

  15. برکات حضور امام رضا (ع) در ایران • همچنین مجموعه نامه هایی که امام برای توضیح مبانی تشیع به افراد گوناگون می نوشتند، در این زمینه نقش داشت. نامه های ایشان در تبیین جایگاه اهلبیت در کتاب خدا و سنّت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مسایل اختلافی با اهل سنّت مانند: ایمان آوردن ابوطالب، توضیح مصداق شیعه واقعی، مراد از اولوالامر در قرآن، در گسترش فکر شیعی و استحکام پایه های اعتقادی در ایران بسیار اثر داشت. • ورود امام رضا (علیه السلام) به خراسان، حرکت گروهی سادات و شیعیان را به ایران در پی داشت. علویان از موقعیت به وجود آمده برای امام رضا (علیه السلام) در حکومت مأمون استفاده کردند و به صورت گروهی راهی ایران شدند.

  16. برکات حضور امام رضا (ع) در ایران • حاکم فارس از سوی مامون دستور یافت که از ورود آنان جلوگیری کند. رهبری کاروان با احمد بن موسی (علیه السلام) (شاهچراغ) و محمد بن موسی (علیه السلام) بود. آنان پس از درگیری با لشکر فارس، به یاران خود دستور دادند لباس مبدل بپوشند و در اطراف پراکنده شوند تا از گزند حکومت مأمون در امان باشند . به همین دلیل گفته می شود بیشتر امامزادگانی که در شهرهای گوناگون ایران مدفون شده اند، جزء همان قافله هستند. مردم ایران چون به سادات و آل رسول عشق می ورزیدند، به این گروه پناه دادند و آنان را یاری کردند. حضور آنان در میان عاشقان اهلبیت پیامبر به گسترش تشیع اعتقادی انجامید. • دیگر از برکات وجود آن حضرت به وجود آمدن حوزه ی درسی بود که "عده ای از اصحاب و محدثان و فقها دور امام (ع) حلقه زدند و از محضر مبارک ایشان بهره گرفتند. شیخ طوسی اصحاب حضرت رضا (ع) را 317 نفر ضبط کرده است پس از رحلت امام این حوزه به فعالیت خود ادامه داد و شیخ طوسی خود در این حوزه پرورش یافت و در 408 ق به بغداد هجرت نمود."

  17. فضائل و کرامات امام رضا (ع) • شخصیت ملکوتی و شامخ علمی و زهد و اخلاق حضرت رضا علیه السلام و ا عتقاد شیعیان به او سبب شد که نه تنها در مدینه بلکه در سراسر دنیای اسلام به عنوان بزرگترین و محبوبترین فرد خاندان رسول اکرم صلی الله علیه و آله مورد قبول عامه باشد و مسلمانان او را بزرگترین پیشوای دین بشناسند و نامش را با صلوات و تقدیس ببرند. چونان نیاکان وارسته اش، از مقام علمی والایی برخودار بود، تا آن جا که وی را عالم آل محمد لقب داده اند. بیست و چند سال بیش نداشت که در مسجد رسول الله صلی الله علیه و آله به فتوی می نشست. علمش بی کران و رفتارش پیامبر گونه و حلم و رأفت و احسانش شامل خاص و عام می گردید. کسی را با عمل و سخن خود نمی آزرد، تا حرف مخاطب تمام نمی شد سخنش را قطع نمی کرد. هیچ حاجتمندی ر ا مأیوس باز نمی گرداند. در حضور مهمان به پشتی تکیه نمی داد و پای خود را دراز نمی کرد. هرگز به غلامان و خدمه دشنام نداد و با آنان می نشست و غذا می خورد. شبها کم می خوابید و قرآن بسیار می خواند. اکثر شبهایش را از سر شب تا صبح بیدار بود . شبهای تاریک در مدینه می گشت و مستمندان را کمک می کرد. در تابستان بر حصیر و در زمستان بر پلاس زندگی می کرد. نظافت را در هر حال رعایت می فرمود و عطر و بخور بسیار به کار می برد. عادتا جامه ارزان و خشن می پوشید ولی در مجالس و برای ملاقاتها و پذیرائی ها لباس فاخر در بر می کرد. غذا را اندک می خورد و سفره اش رنگین نبود. در هر فرصت مقتضی، مردم را به وظائف خود آگاه می کرد.

  18. آموزه ها و آثاری از امام رضا (ع) • امام رضا علیه‏السلام در زمان خویش از مقام علمی والایی برخوردار بود. در مباحث مختلف علمی شرکت می‏کرد و هر سوالی که از او می‏پرسیدند جواب می‏داد. اَبا صَلت هروی که از دوستداران و همراهان همیشگی امام بود به نقل از خود امام می‏گوید: من در روضه ی منوره می‏نشستم و علما در مدینه بسیار بودند و هر گاه از مسأله‏ای عاجز می‏شدند همگی به من مراجعه می‏کردند و مسائل مشکل خود را برایم می‏فرستادند تا جواب گویم! در این باره جدّ بزرگوارشان امام صادق علیه‏السلام به فرزندش امام موسی کاظم علیه‏السلام پیوسته می‏فرمودند: ”عالم آل محمّد علیه‏السلام در صلب تو است. ای کاش من او را درک می‏کردم، همانا او هم نام امیرالمؤمنین علی علیه‏السلام است“. • پیروزی علمی امام در مهم‏ترین جلسه علمی که مأمون عباسی با حضور اندیشمندان و برجستگان ادیان و ملل و مذاهب مختلف در دربار حکومتی خویش ترتیب داده بود، و ... نمونه هایی از این علم بی کران است.

  19. فضای تاریخی دوره امام رضا(ع) • شناخت جغرافیای فرهنگی دوره هر امام، کمک بسیاری به فهم بهتر محتوای روایات آن امام و محورهای فعالیت او می‌کند. هر امام در وهله نخست مردم زمانه خود را مورد خطای قرار داده است. وضعیت عمومی دوره امام رضا (ع) را می‌توان در شاخصه‌های زیر ترسیم نمود:

  20. فضای فعال فرهنگی و رونق مباحث علمی: • - از آغاز سده دوم شاهد پیدایش فضایی آزاد برای مجادلات و مناظرات فکری در حوزه‌های مختلف هستیم و لذا به سرعت مجموعه وسیعی از فرقه‌ها و مکاتب و دیدگاه‌ها پدید آمده و در تعامل با یکدیگر به مباحث علمی رونق بخشیده بودند. در حوزه کلام، معتزلیان و مرجئه و اهل حدیث به سرعت در حال رشد و گسترش بودند و در حوزه فقه نیز شخصیت‌های مهم و صاحب مکتبی چون ابوحنیفه و مالک به تاسیس دستگاه فقهی منسجمی روی آورده بودند. بازار تالیف و ترجمه نیز به شدت گرم شده بود. کتاب‌های حدیثی گوناگون و تالیفات فقهی و رساله‌های متعدد و متنوع کلامی به سرعت در حال تدوین بود. ترجمه متون یونانی و سریانی و .. به زبان عربی، مجموعه‌ای از دانش‌های نو و آراء و نظریات جدید را در جامعه رواج داده بود که حوزه‌های بسیار گوناگون و متنوع از پزشکی و دیگر علوم طبیعی گرفته تا متون فلسفی و منطقی و ... را شامل می‌شد و می‌دانیم در زمان مامون عباسی این روند به تاسیس بیت الحکمه انجامید تا به طور منظم و تحت حمایت دولت، نهضت ترجمه را دنبال کند.

  21. این فضای فرهنگی به طور طبیعی منازعات و درگیری‌های علمی را در پی داشت و زمینه طرح اندیشه‌هایی را فراهم می‌آورد که خارج از قرائت رسمی از دین تلقی می‌شد و نوعی کفرگویی و بدعتگزاری به شمار می‌رفت. در این بین احیانا حکومت نیز گاه با جانبداری از فرقه‌ای علیه فرقه دیگر فضا را بیشتر آشوب‌زده می‌کرد که نمونه شاخص آن در ماجرای موسوم به “محنه” دیده می‌شود که در خلال آن مامون با حمایت از معتزله بر اهل‌حدیث سخت گرفت. این مجموعه عوامل همگی زمینه را برای امام فراهم آورده بود تا به مباحث ریز اعتقادی چون مفهوم توحید، صفات خداوند، مساله قضا و قدر، شیوه شناخت پیامبر و ... بپردازد.

  22. بحران مشروعیت سیاسی و دینی: • - مساله مشروعیت سیاسی جامعه از نخستین اختلافات پدید آمده در تاریخ اسلام است که در پیدایش فرقه‌ها و مذاهب نیز تاثیرگذار بوده است. اما در دوره مورد نظر با وضعیت ویژه‌ای در این ارتباط مواجه هستیم. چند دهه‌ای بیش از سقوط امویان نمی‌گذشت و مخالفانشان که سابقا در جبهه‌ای مشترک علیه آنان می‌جنگیدند، پس از پیروزی به دلیل انحصارطلبی عباسیان در تسلط بر حکومت و مصادره تمام شعارهای سابق به نفع خود حال در برابر هم قرار گرفته و هم‌گرایی گذشته به سرعت به واگرایی درآمده بود. علویان که خود را سزاوارتر از عباسیان در کسب خلافت می‌دیدند، قیام‌های پیاپی علیه عباسیان برپا کردند و ایرانیان ناراضی از تعصبات اموی حال خود را در برابر نسخه دیگری از تعصب عربی می‌دیدند و شعوبی‌گری در مناطق چندی از ایران در حال پیدایش و رواج بود. خوارج نیز که نه در دوره اموی و نه در عباسی، سهمی از قدرت نداشتند، به فعالیت نظامی در مناطقی چون جنوب ایران مشغول بودند. اسماعیلیان نیز کم و بیش تحرکات اجتماعی و سیاسی خود را گسترش می‌دادند. در همین حال نزاع قدرت در بین امین و مامون درون خاندان عباسی نیز بر بحران مشروعیت سیاسی می‌افزود.

  23. افزون بر همه این‌ها مشروعیت دینی به ویژه در دوره خلافت جدای از مشروعیت سیاسی تعریف نمی‌شد و خلیفه پیش از آن که خود را سلطان بداند، خود را خلیفه رسول خدا و امیرمومنان می‌شمرد و از آن جا که عباسیان خود را اهل‌بیت پیامبر می‌شمردند و با شعار “الرضا من آل محمد” بر سر قدرت آمدند، این وضع در دوره عباسی شدیدتر شده بود. امام در چنین فضایی با بهره‌برداری مثبت از منصب ولایتعهدی جا به جا بر این امر تاکید ورزید که رکن و اساس دین پذیرش ولایت خاندان واقعی پیامبر است و او مصداق واقعی اهل‌بیت پیامبر است. آن حضرت با استفاده از بحران مشروعیت پدید آمده، تلاش نمود عقربه مشروعیت را به سوی امامان شیعه جهت دهد و موقعیت عقیدتی و اجتماعی نهاد امامت را در جامعه تقویت بخشد که نمود آن در روایاتی چون حدیث سلسلة الذهب دیده می‌شود و همچنین در جای جای خطبه‌هایشان به چشم می‌خورد. موقعیتی که امام توانست با تلاشهای خود به آن رسد در حدی بود که همه امامان بعدی به ابناء الرضا معروف شدند.

  24. انشعابات درون‌فرقه‌ای شیعه: • - امام رضا (ع) در یکی از بحرانی‌ترین دوره‌های تاریخ شیعه به امامت رسید. امام در زمانی به منصب امامت رسید که جامعه شیعی تجربه دو انشقاق بزرگ و تاثیرگذار (فطحیه و اسماعیلیه) را در فاصله‌های بسیار اندک پشت سر گذرانده و هم اکنون نیز در بحرانی‌ترین نمونه این نوع انشقاقات قرار داشت. جریان وقف از جهت تعداد پیروان اولیه آن و چالشی که برای امام فراهم آورده بود، نمونه‌ای کم نظیر در جریان واگرایی‌های درون شیعی بوده است. امام در دوره امامت خود با بیان روایات و تبیین اعتقادات شیعی و دیگر فعالیت‌های دینی توانست موقعیت امامت را تقویتی دوباره بخشد که در نتیجه آن رقیبان بسیار سریع و آرام از میان رفتند و جالب آن که فرقه‌های منشعب از شیعه در ادامه یا در امامیه هضم شدند و یا به کلی داستان خود را از امامیه جدا نموده، به فرقه‌ای با زیربناهای کاملا نو و متفاوت از امامیه دست یافتند که نمونه نخست فرقه‌هایی چون فطحیه و واقفه است و نمونه دوم فرقه‌هایی چون اسماعیلیه که مذهب و چه بسا بتوان گفت دینی جدید تاسیس نمودند.

  25. برجسته ترین دوره تاریخ امامت • اکنون به تشریح سیاستها و تدابیر امام علی بن موسی الرضا(ع) می پردازیم: • 1- هنگامی که امام را از مدینه به خراسان دعوت کردند، آن حضرت فضای مدینه را از کراهت و نارضایی خود پرکرد، به طوری که همه کس در پیرامون امام یقین کردند که مامون با نیت سوء حضرت را از وطن خود دور می کند. امام بدبینی خود به مامون را با هر زبان ممکن به همه گوشها رساند; در وداع با حرم پیغمبر، در وداع با خانواده اش، در هنگام خروج از مدینه، در طواف کعبه که برای وداع انجام می داد، با گفتار و رفتار با زبان دعا و زبان اشک، بر همه ثابت کرد که این سفر، سفر مرگ اوست. همه کسانی که باید، طبق انتظار مامون، نسبت به او خوش بین و نسبت به امام بخاطر پذیرش پیشنهاد او بدبین می شدند در اولین لحظات این سفر دلشان از کینه مامون، که امام عزیزشان را این طور ظالمانه از آنان جدا می کرد و به قتلگاه می برد، لبریزشد.

  26. 2- هنگامی که در مرو پیشنهاد ولایتعهدی آن حضرت مطرح شد، حضرت بشدت استنکاف کردند و تا وقتی مامون صریحا آن حضرت را تهدید به قتل نکرد آن را نپذیرفتند. این مطلب همه جا پیچید که علی بن موسی الرضا(ع) ولیعهدی و پیش از آن خلافت را، که مامون به او با اصرار پیشنهاد کرده بود، نپذیرفته است. دست اندرکاران امور، که به ظرافت تدبیر مامون واقف نبودند، ناشیانه عدم قبول امام را همه جا منتشرکردند، حتی فضل بن سهل در جمعی از کارگزاران و ماموران حکومت گفت: من هرگز خلافت را چنین خوار ندیده ام، امیرالمؤمنین آن را به علی بن موسی الرضا(ع) تقدیم می کند و علی بن موسی دست رد به سینه او می زند. • خود امام در هر فرصتی اجباری بودن این منصب را به گوش این و آن می رساند; همواره می گفت من تهدید به قتل شدم تا ولیعهدی را قبول کردم، طبیعی بود که این سخن همچون عجیب ترین پدیده سیاسی، دهان به دهان و شهر به شهر، پراکنده شد و همه آفاق اسلام در آن روز یا بعدها بفهمند که در همان زمان که کسی مثل مامون فقط به دلیل آنکه از ولیعهدی برادرش امین عزل شده است به جنگی چندساله دست می زند و هزاران نفر از جمله برادرش امین را به خاطر آن به قتل می رساند و سر برادرش را از روی خشم شهر به شهر می گرداند، کسی مثل علی بن موسی الرضا(ع) پیدا می شود که به ولیعهدی با بی اعتنایی نگاه می کند و آن را جز با کراهت و در صورت تهدید به قتل نمی پذیرد. • مقایسه ای که از این رهگذر میان امام علی بن موسی الرضا(ع) و مامون عباسی در ذهن ها نقش می بست درست عکس آن چیزی را نتیجه می داد که مامون به خاطر آن این سرمایه گذاری را کرده بود.

  27. 3-با اینهمه علی بن موسی الرضا(ع) فقط بدین شرط ولیعهدی را پذیرفت که درهیچیک از شئون حکومت دخالت نکند و به جنگ و صلح و عزل و نصب و تدبیر امور نپردازد و مامون که فکرمی کرد فعلا در شروع کار این شرط قابل تحمل است و بعدا بتدریج می توان امام را به صحنه فعالیتهای خلافتی کشانید، این شرط را از آن حضرت قبول کرد. روشن است که با تحقق این شرط، نقشه مامون نقش برآب می شد و بیشترین هدفهای او برآورده نمی گشت. • امام، در همان حال که نام ولیعهد داشت و قهرا از امکانات دستگاه خلافت نیز برخوردار بود، چهره ای به خود می گرفت که گویی با دستگاه خلافت مخالف و به آن معترض است; نه امری، نه نهی، نه تصدی مسؤولیتی، نه قبول شغلی، نه دفاعی از حکومت و طبعا نه هیچگونه توجیهی برای کارهای آن دستگاه. • روشن است که عضوی در دستگاه حکومت که چنین با اختیار و اراده خود، از همه مسؤلیتها کناره می گیرد نمی تواند نسبت به آن دستگاه صمیمی و طرفدار باشد. مامون بخوبی این نقیصه را حس می کرد و لذا پس از آنکه کار ولیعهدی انجام گرفت بارها در صدد برآمد امام را برخلاف تعهد قبلی با لطائف الحیل به مشاغل خلافتی بکشاند و سیاست مبارزه منفی امام را نقض کند، اما هر دفعه امام هشیارانه نقشه او را خنثی می کرد.

  28. یک نمونه همان است که معمربن خلاد از خود امام هشتم نقل می کند که مامون به امام می گوید: اگر ممکن است به کسانی که از او حرف شنوی دارند در باب مناطقی که اوضاع آن پریشان است، چیزی بنویس و امام استنکاف می کند و قرار قبلی که همان عدم دخالت مطلق است را به یادش می آورد و نمونه بسیار مهم و جالب دیگر ماجرای نماز عید است که مامون به این بهانه «که مردم قدر تو را بشناسند و دلهای آنان آرام گیرد» امام را به امامت نماز عید دعوت می کند; امام استنکاف می کند و پس از اینکه مامون اصرار را به نهایت می رساند، امام به این شرط قبول می کند که نماز را به شیوه پیغمبر و علی بن ابی طالب به جاآورد و آنگاه امام از این فرصت چنان بهره ای می گیرد که مامون را از اصرار خود پشیمان می سازد و امام را از نیمه راه نماز برمی گرداند; یعنی بناچار ضربه دیگر بر ظاهر ریاکارانه دستگاه خود وارد می سازد.

  29. 4-اما بهره برداری اصلی امام از این ماجرا بسی از اینها مهمتر است: امام با قبول ولیعهدی، دست به حرکتی می زند که در تاریخ زندگی ائمه پس از پایان خلافت اهل بیت در سال چهلم هجری تا آن روز و تا آخر دوران خلافت بی نظیر بوده است و آن برملاکردن داعیه امامت شیعی در سطح عظیم اسلامی و دریدن پرده غلیظ تقیه و رساندن پیام تشیع به گوش همه مسلمانهاست. تریبون عظیم خلافت در اختیار امام قرارگرفت و امام در آن سخنانی را که در طول یکصدوپنجاه سال جز در خفا و با تقیه و به خصیصین و یاران نزدیک گفته نشده بود به صدای بلند فریادکرد و با استفاده از امکانات معمولی آن زمان، که جز در اختیار خلفا و نزدیکان درجه یک آنها قرار نمی گرفت، آن را بگوش همه رساند; مناظرات امام در مجمع علما و در محضر مامون، که در آن قویترین استدلالهای امامت را بیان فرموده است; نامه جوامع الشریعة، که در آن همه رئوس مطالب عقیدتی و فقهی شیعی را برای فضل ابن سهل نوشته است، حدیث معروف امامت که در مرو برای عبدالعزیزابن مسلم بیان کرده است، قصائد فراوانی که در مدح آن حضرت به مناسبت ولایتعهدی سروده شده و برخی از آن مانند قصیده دعبل و ابونواس همیشه در شمار قصائد برجسته عربی به شمار رفته است نمایشگر این موفقیت عظیم امام(ع) است. در آن سال در مدینه و شاید در بسیاری از آفاق اسلامی هنگامی که خبر ولایتعهدی علی بن موسی الرضا(ع) رسید، در خطبه فضائل اهل بیت بر زبان رانده شد; اهل بیت پیغمبر، که نودسال علنا بر منبرها دشنام داده شدند و سالهای متمادی دیگر کسی جرات برزبان آوردن فضائل آنها را نداشت، اکنون همه جا به عظمت و نیکی یادشدند; دوستان آنان از این حادثه روحیه و قوت قلب گرفتند، بی خبرها و بی تفاوتها با آنان آشناشدند و به آن گرایش یافتند و دشمنان سوگندخورده احساس ضعف و شکست کردند; محدثین و متذکرین شیعه معارفی را که تا آن روز جز در خلوت نمی شد به زبان آورد، در جلسات درسی بزرگ و مجامع عمومی بر زبان راندند.

  30. 5- در حالی که مامون امام را جدا از مردم می پسندید و این جدایی را درنهایت وسیله ای برای قطع رابطه معنوی و عاطفی میان امام و مردم می خواست، امام در هر فرصتی خود را در معرض ارتباط مردم قرارمی داد. با اینکه مامون آگاهانه مسیر حرکت امام از مدینه تا مرو را به طرزی انتخاب کرده بود که شهرهای معروف به محبت اهل بیت مانند کوفه و قم در سر راه قرارنگیرند، امام در همان مسیر تعیین شده از هر فرصتی برای ایجاد رابطه جدیدی میان خود و مردم استفاده کرد ، در اهواز آیات امامت را نشان داد، در بصره خود را در معرض محبت دلهایی که با او نامهربان بودند قرارداد، در نیشابور حدیث سلسلة الذهب را برای همیشه به یادگار گذاشت و علاوه بر آن نشانه ها و معجزه های دیگری نیز آشکار ساخت و در جابه جای این سفر طولانی فرصت ارشاد مردم را مغتنم شمرد. در مرو هم، که سرمنزل اصلی و اقامتگاه دستگاه خلافت بود، هرگاه فرصتی دست داد حصارهای دستگاه حکومت را برای حضور در انبوه جمعیت مردم شکافت.

  31. 6- نه تنها سرجنبانان تشیع از سوی امام به سکوت و سازش تشویق نشدند، بلکه قرائن حاکی از آن است که وضع جدید امام موجب دلگرمی آنان شد و شورشگرانی که بیشترین دورانهای عمر خود را در کوههای صعب العبور و آبادیهای دوردست و با سختی و دشواری می گذراندند با حمایت امام علی بن موسی الرضا(ع) حتی مورد احترام و تجلیل کارگزاران حکومت در شهرهای مختلف نیز قرارگرفتند. هر ناسازگار و تندزبانی چون دعبل، که هرگز به هیچ خلیفه و وزیر و امیری روی خوش نشان نداده و در دستگاه آنان رحل اقامت نیفکنده بوده و هیچ کس از سرجنبانان خلافت از تیزی زبان او مصون نمانده بود و به همین دلیل همیشه مورد تعقیب و تفتیش دستگاههای دولتی بسر می برد و سالیان دراز دار خود را بر دوش خود حمل می کرد و میان شهرها و آبادیها سرگردان و فراری می گذرانید، توانست به حضور امام و مقتدای محبوب خود برسد و معروفترین و شیواترین قصیده خود را که دعانامه نهضت نبوی بر ضد دستگاههای خلافت اموی و عباسی است، برای آن حضرت بسراید و شعر او در زمانی کوتاه به همه اقطار عالم اسلام برسد، به طوری که در بازگشت از محضر امام آن را از زبان رئیس راهزنان میان راه می شنود.

  32. گسترش تشیع در ایران • هر فرایند فرهنگی همچون فرایندهای اجتماعی و سیاسی، در سیر تحول خود، با عوامل شتاب دهنده یا کاهنده روبه رو می شود که تأثیر محسوس و گاه شگرفی در پیش رفت یا پس رفت فرایند مورد اشاره به همراه دارد.

  33. گسترش تشیع در ایران • بی شک باید حضور امام رضا (علیه السلام) را در نیشابور نقطه عطفی در تاریخ تشیّع این منطقه (و به دنبال آن در ایران) در شمار آورد. بدیهی است که حضور شخصیتی چون حجّت حق، عالم آل محمد (صلی الله علیه وآله) حضرت علی بن موسی الرضا (علیه السلام) در نیشابور، آن هم در شرایطی که اوضاع سیاسی اجتماعی به گونه ای است که آوازه علویان در اطراف و اکناف جهان اسلام، به ویژه ایران پیچیده و ... در محیط و شرایطی که تعصبات قومی و مذهبی تا حد زیادی در هم شکسته و هزاران نفر از علما و دانشجویان و مردم عادی مشتاق زیارتش بوده و بر قدومش سیلاب اشک شوق نثار می کنند، چقدر می تواند جوّ علمی و معنوی و طبعاً جوّ مذهبی را تحت تأثیر قرار دهد. خوشبختانه تاریخ نیز گوشه هایی از این حضور میمون را به ثبت رسانده است که باید آن را مشتی از خروار دانست.

  34. گسترش تشیع در ایران • امام رضا (علیه السلام) از لحظه حرکت از مدینه تا مرو همیشه از روشهای گوناگون برای شناساندن شیعه بهره برد. رجاء بن ابی الضحاک که مأمور آوردن امام به مرو بود، می گوید: امام در هیچ شهری از شهرها فرود نمی آمد، مگر این که مردم به سراغ او می آمدند و مسایل دینی و اعتقادی خویش را از او می پرسیدند.

  35. گسترش تشیع در ایران • امام در طول مسیر، احادیث را از طریق پدارنش به حضرت علی و پیامبر (سلام الله علیهم اجمعین ) می رساند که این بهترین روش برای معرفی مکتب تشیّع و خنثی کننده توطئه هایی بود که شیعه را خارج از دین می شمرد. نمونه برجسته آن، حدیث سلسله الذهب بود. ایشان در جمع مردم نیشابور فرمود: • من از پدرانم شنیدم و آنان از پیامبر شنیدند و او از خداوند باری تعالی شنید که فرمود: «لا اله الا الله قلعه محکم من است هر آن کس داخل آن شود از عذاب ایمن است». • سپس با کمی تأمل فرمود: این مطلب شروطی دارد که یکی از شرایط آن، پذیرش ولایت من (اهلبیت پیامبر(صلی الله علیه وآله)) است.

  36. گسترش تشیع در ایران • ایشان با این بیان، شیعه واقعی و اعتقادی را معرفی کرد و به محبت مردم به علویان جهت داد.[تاریخ تشیع در ایران، رسول جعفریان، سازمان تبلیغات اسلامی، ص54]آن حضرت حتی هنگام ورود به دربار مأمون که وی از امام خواست خطبه بخواند، به معرفی ولایت خود و ائمه(علیهم السلام) پرداخت و فرمود: ما به واسطه رسول خدا بر شما حق داریم و شما نیز از جانب پیامبر (صلی الله علیه وآله) بر ما حق دارید. زمانی که شما حق ما را ادا کردید، ما نیز بر خود لازم می دانیم که حق شما را به جای آوریم. پس در زمینه حق شما، حق ما هم باید ادا شود.[تاریخ انتشارات تشیّع در ایران، اصحابی دامغانی، نشر علامّه، 1350، ج1، ص251]

  37. گسترش تشیع در ایران • حضور امام در مناظره یکی دیگر از کارهایی بود که در پی آن، مکتب شیعه به درستی معرفی شد و استدلال مخالفان باطل گشت. مأمون برای محکوم کردن امام در جلسه های مناظره با بزرگان ادیان دیگر به تشکیل چنین جلسه هایی دست یازیده بود. با این حال، امام از همه آنها سربلند بیرون آمد. پس از استقبال مردم از این جلسه ها، مأمون دستور داد مردم را از در خانه امام دور کنند تا مبادا شیعه واقعی به مردم معرفی شود.[عیون اخبارالرضا، شیخ صدوق، جهان، 1378ق، ج2، ص170] • همچنین مجموعه نامه هایی که امام برای توضیح مبانی تشیع به افراد گوناگون می نوشتند، در این زمینه نقش داشت. نامه های ایشان در تبیین جایگاه اهلبیت در کتاب خدا و سنّت پیامبر(صلی الله علیه وآله)، مسایل اختلافی با اهل سنّت مانند: ایمان آوردن ابوطالب، توضیح مصداق شیعه واقعی، مراد از اولوالامر در قرآن، در گسترش فکر شیعی و استحکام پایه های اعتقادی در ایران بسیار اثر داشت.[تاریخ تشیع در ایران، رسول جعفریان، صص 158-157]

  38. گسترش تشیع در ایران • ورود امام رضا (علیه السلام) به خراسان، حرکت گروهی سادات و شیعیان را به ایران در پی داشت. علویان از موقعیت به وجود آمده برای امام رضا (علیه السلام) در حکومت مأمون استفاده کردند و به صورت گروهی راهی ایران شدند. آنان به شوق دیدار با امام رضا (علیه السلام) از مدینه به سوی مرو می رفتند که در میانه راه شمار زیادی از علاقه مندان امام رضا (علیه السلام) نیز به آنان می پیوستند. شمار این گروه وقتی به دروازه شیراز نزدیک می شد، به چند هزار نفر می رسید .

  39. گسترش تشیع در ایران • مأمون که از فروپاشی حکومتش می ترسید، به حاکم فارس دستور داد از ورود آنان جلوگیری کند. رهبری کاروان با احمد بن موسی (علیه السلام) (شاهچراغ) و محمد بن موسی (علیه السلام) بود. آنان پس از درگیری با لشکر فارس، به یاران خود دستور دادند لباس مبدل بپوشند و در اطراف پراکنده شوند تا از گزند حکومت مأمون در امان باشند . به همین دلیل گفته می شود بیشتر امامزادگانی که در شهرهای گوناگون ایران مدفون شدهاند، جزء همان قافله هستند [شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی، ج1، ص130] . • مردم ایران چون به سادات و آل رسول عشق می ورزیدند، به این گروه پناه دادند و آنان را یاری کردند. حضور آنان در میان عاشقان اهلبیت پیامبر (پیروان شیعه سیاسی) به گسترش تشیع اعتقادی انجامید.

  40. چالش های دوره امامت امام رضا (ع) • امام رضا در واقع در سه محور اصلی با چالش مواجه بوده‌اند. اگر بخواهیم این چالشها را محور بندی کنیم، با سه محور جدی برخورد می‌کنیم. محور نخست برخورد با فرق منشقّ شیعی است و به طور خاص واقفه که در دوره آغازین امامت امام رضا نقش بسیار جدی دارند و عمده فعالیتهای امام رضا متمرکز بر مقابله با آنها بوده است. چون سازمان وکالتی که از زمان امامان سابق تأسیس شده و گسترش خیلی زیادی پیدا کرده بود، بدنه خیلی وسیعی از آن علیه امام شورش کردند و در واقع از سیطره امام خارج شد. در نتیجه امام ابزارهای مالی و اقتصادی خود را از دست داد، ابزارهای ارتباطی را با گروههای شیعه را از دست داد و به همین دلیل در واقع شاید مهمترین چالشی که امام در دوره اول امامت با آن مواجه شده بود، مسئله جریان وقف بود. • محور دوم که ارتباط به مسئله ولایت‌عهدی دارد شیوه تعامل با عباسیان است. منظور از عباسیان خصوص مامون عباسی نیست. می‌دانیم که در اثر ماجرای ولایت عهدی و قبل از آن در پی مرگ هارون و طرح مسئله خلافت مأمون اختلافات و انشعابات جدی در بین عباسیان صورت گرفته بود. شاید بتوانیم بگوئیم بدنه اصلی عباسیان مخالف خلافت مأمون و هم مخالف ولایت عهدی امام رضا بودند. از طرف دیگری مأمون و برخورد با او به عنوان خلیفه مطرح است و درخواستهایی که از ولی عهد خودش داشت و این درخواست‌ها را ممکن است امام نتواند انجام بدهد یا نخواهد انجام دهد. شیوه برخورد امام با عباسیان، مامون و اطرافیانش، وزرا و فرماندهان نظامی و فرماندهان اداری و به طور کلی چالش ‌اصلی امام به ویژه در دوره ولایت عهدی ناظر به این مسئله بود.

  41. چالش های دوره امامت امام رضا (ع) • محور سوم در دوره میانه دو محور سابق قرار دارد و در دوره رفتن از مدینه به خراسان رخ می‌دهد. شیوه تعامل و برخورد با مردم شهرها و روستاهای بین راه که هر یک دارای وابستگی‌های دینی و سیاسی و .. خود بودند از چالش‌های مهم دوره امامت امام به شمار می‌رود. • در مجموع امام رضا (ع) از نقش بی‌همتایی در انسجام دوباره شیعه و تجدید هویت آن به عنوان یک مذهب برخوردار است. مذهب شیعه که در اثر انشعابات پی در پی اعم از فطحیه، اسماعیلیه، واقفیه با بحران بزرگ اجتماعی و هویتی مواجه شده بود، امام در دو زمینه سعی کرد که بر این بحران فایق آید: دستگاه فکری و عقیدتی آنها را بازسازی بکند و نوعی انسجام و وحدت جدید را به سازمان اجتماعی آنها ببخشد.راهبرد عمومی امام در برخورد با چالش‌های زمان خود راهبردی فرهنگی بود. امام در حل تک تک این مسائل و در برخورد با هر سه آنها شیوه تعامل فرهنگی در واقع شیوه گفت و گو را انتخاب کرده بود. می‌دانیم در تمام دوره ولایت‌عهدی ایشان هر چند که دوره طولانی نبوده با توجه به اینکه امام دارای قدرت سیاسی و سلطه بوده است از سلطه خودش هیچ وقت برای حل چالش‌های خودش استفاده نکرده است. هیچ کس با نظر امام اعدام نشد، زندان نرفت تبعید نرفته حتی در دوره قبل از ولایت عهدی علی رغم اینکه به هر حال از یک سلطه دینی برخوردار بوده هر گز از این سلطه دینی استفاده نکرده و بیشتر با شیوه روشنگری و توجه به تبیین حقایق توجه به مناظره و گفت و به مبارزه علمی پرداخت.

  42. منابع: • WWW.HAWZAH.NET • http://dari.irib.ir • شبهای پیشاور، سلطان الواعظین شیرازی، ج1. • عیون اخبارالرضا، شیخ صدوق، جهان، 1378ق، ج2. • تاریخ تشیع در ایران، رسول جعفریان • تاریخ انتشارات تشیّع در ایران، اصحابی دامغانی، نشر علامّه، 1350، ج1

More Related