1 / 22

هو اللطیف

هو اللطیف. فهرست مطالب:. اعراب فعل مضارع مضارع مرفوع مضارع منصوب مضارع مجزوم معرب،مبنی،انواع اعراب و بناء جمله فعلیه،اسمیه. اعراب فعل مضارع بر حال و آینده دلالت دارد. 1.تعداد حروف کا تب 2.سکنات یکتب 4حرف 3.حرکات حرکت وسکون مثل هم هستند یستخرج

liz
Télécharger la présentation

هو اللطیف

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. هو اللطیف

  2. فهرست مطالب: • اعراب فعل مضارع • مضارع مرفوع • مضارع منصوب • مضارع مجزوم • معرب،مبنی،انواع اعراب و بناء • جمله فعلیه،اسمیه

  3. اعراب فعل مضارع بر حال و آینده دلالت دارد. 1.تعداد حروف کا تب 2.سکنات یکتب 4حرف 3.حرکات حرکت وسکون مثل هم هستند یستخرج مستخرج استفعال ماضی: ذهب ذهبت ذهبت ذهبت ذهبا ذهبا ذهبتما ذهبتما ذهبوا ذهبن ذهبتم ذهبتن ذهبت ذهبنا مضارع: یذهب تذهب تذهب تذهبین یذهبان تذهبان تذهبان تذهبان یذهبون یذهبن تذهبون تذهبن اذهب نذهب معرب شبیه اسم فاعل1.معنی2.لفظ مضارع از ماضی ساخته می شود.

  4. معرب کلمه ای است که علامت اعراب آن با موقیت جمله تغییر می کند. علامت اعراب: 1.رفع 2.نصب 3.جر 4.جزم افعال مضارع به جز 6و12 معرب هستند. رفع افعال مضارع 3 حالت دارد نصب جزم فعل مضارع مرفوع:هر گاه ادوات نصب و جزم قبل از آن نیاید. علامت رفع اعراب اصلی یذهب فرعی{ثبوت نون} یذهبان

  5. حروف مضارعه:اتین هرگاه بر سر فعلی آید مضارع میگردد. • در فعلی که ماضی آن از 4 حرف تشکیل شده باشد حرف مضارعه مضموم میشود. در فعلی که بیش از 4 حرف باشد حرف مضارعه با صدای فتحه مفتوح میشود. مجرد اولین صیغه ماضی آن3حرف فعل ثلاثی مزید صیغه1ماضی آن بیش از 3حرف رباعی مجرد صیغه1ماضی4حرف و 4حرف آن اصلی باشد.

  6. فعل مضارع منصوب هرگاه حروف ناصبه {ان-لن-کی-حتی-اذن-لام-فاء-او-واو} بر سر فعل آیند فعل را منصوب میکند0

  7. حروف ناصبه: • 1.ان مصدری است که فعل مصدری را بوجود می آورد که اعرابی دارد.گاه بعد از“ ان ”لای نفی می آید که مضارع را منصوب می کند.ان+لا=الا. • ان در ماضی به مصدر تبدیل می شود. • 1.ان مفسره قبل از جمله ای بیاید که معنی قول را میدهد. • 2.ان زائد معنی جمله را تائید{بین فعل قسم و لو می آید. • 3.ان مخففه در اصل ان بوده مخفف شده(مبتدا منصوب-خبر مرفوع) • فعل مضارع را منصوب می کند.

  8. 2.کی : مضارع را منصوب میکند و خواه با لام تعلیل ذکر (میشود یا نمیشود). لای نفی با کی متصل می شود ولی عمل کی باقی می ماند. 3. لن : نفی در آینده را میرساند. حرف{نفی-استقبال-نصب}بر مضارع وارد شود. فعل(منصوب-منفی)می کند.از حال به آینده میرساند.

  9. 5.حتی فعل را منصوب میکند. به شرطی که اگر فعل قبلش مستقبل باشد. 1.به معنی الی ان باشد. 2.و به معنی ”کی“ برای تعلیل باشد. 4.اذن حرف(جواب-جزاست) اگر در آغاز جمله بیاید فعل را منصوب میکند. 1.بین فعل و اذن فاصله نباشد. 2.جمله شرطی باشد. 3.زمان فعل مستقبل باشد. اگر(ف)به اذن بچسبد غیر عامل میشود. فاذن. در آغاز جمله نمی آید.

  10. 6.او : مضارع را منصوب می کند. به معنی الا ان (هنگامی که،تا) 7.لام 2نوع{جهد-تعلیل} جهد:بر شدت نفی وانکار دلالت دارد بعد از{ما کان،لم یکن} بیاید.تعلیل:ما قبلش علتی برای ما بعدش باشد. 8.فاء سببی: مضارع را منصوب،{نفی-طلب} ما بعدش به سبب ما قبلش پدید آمده است.

  11. نفی :لا یقضی مضارع منفی به لا،یموتوا فعل مضارع منصوب به (ان) مقدر به (ف) است. طلب: 1. نهی :لا تطغوا فحیل علیکم عقبی.لا تطغوا فعل نهی،فحیل مضارع منصوب به ان مقدر بعد از ف. 2 .تمنی :یا لیتنی کنتم معه فافوز . افوز مضارع منصوب به ان مقدر بعد از (ف)و تمنی یا لیتنی. 3.ترجی : لعلی ابلغ الا سباب السموات فا طلع. 4 .تخصیص: لولا اخرجتنی الی اجل قریب فاصدق. 5.امر : اتق الله فیکون عونک. 6 .استفهام : هل تسمع الی فا نصحک. 7.عرض : الا تحترم فیحترمک الآخرون.

  12. 9.واو معیت مانند فاء سببی است و اگر جایش مع بگذاری خللی به معنی نمی آید. نفی :ولما یعلم الله الذین جاهدوا فیکم و یعلم الصابرین.یعلم مضارع منصوب بعد از واو و نفی لا یعلم. طلب: 1.نهی : لا تنه عن خلق و تاتی مثله.تاتی مضارع منصوب بعد ازواو و نهی لا تنه. 2.تمنی : یا لیتنا نرد و لا نکذب بآیات ربنا و نکون المومنین { نکون مضارع منصوب به ان بعد از تمنی یا لیتنی } 3 .ترجی: لعل ا لصدیق یزورنال و نستا نس به. 4 .تخصیص : هلا تحترم جارک و تعاونه. 5 .امر : ناد وانادی حتی سمع الجار. 6.استفهام: اخلص لک تخوتنی؟ 7.عرض : الا تزرونی و تطمئن علی:

  13. نشانه نصب مضارع: 1.صحیح الاخر : لن تجد 2.معتل الآخری: که حرف عله آن واو باشد.لن ندعوا 3.معتل آخری: که حرف عله آن (ی) باشد.لن تعنی 4.فتحه به دلیل خفت :{و-ی} بر حرف صحیح ظاهر می شود. * فتحه مقدر بر الف:معتل آخری که به الف ختم شود:لن ترضی *حذف نون:مضارع منصوب از افعال خمسه لن یضروا

  14. مضارع مجزوم: هر گاه یکی از ادوات شرط بیاید{یا 2فعل را مجزوم می کند-یــا 1فعل را مجزوم میکند}. اداتی که 1 فعل را مجزوم میکند: 1.لم(جزم-نفی-طلب)مضارع را از حال به گذشته تبدیل میکند.لم یلد 2.لما(جزم-نفی-طلب)مضارع را به ماضی تبدیل میکند. {1.با لما مستمر بوده2.احتمال ثبوت آن وجود دارد}. 3.لام امر فعل مضارع را مجزوم{امر-دعا} را میرساند. 4.لام طلب {نهی یا دعا را میرساند}.

  15. ادوات جزم دهنده به 2 فعل 1.ان 2.این 3.ای 4.من 5.ما 6.مهما 7.متی هرگاه-زمان 8.ایان هروقت-زمان 9.حینما هرگاه 10.انی این 11 .کیفما (کیف + ما) زائده است اسم شرط جازم می شود. 12.اذما (اذ+ ما) شرط و جواب شرط شامل میشود.

  16. آمدن (ف) بر سر جواب شرط اگر شایستگی آن را نداشته باشد بعد از ادات شرط می آید. 1.هرگاه جمله اسمیه باشد. 2.هرگاه جواب،جمله ی فعلیه ای که فعلش طلب باشد. 3.هرگاه جواب،جمله ی فعلیه ای که فعلش جامد باشد. 4.هرگاه جواب،جمله فعلیه منفی به لن باشد. 5.هرگاه جواب،جمله فعلیه منفی به ما باشد. 6.هرگاه جواب،فعلش ماضی مقرون به قد است. 7.هرگاه جواب،جمله ی فعلیه ای باشد که بر سر فعلش (س-سوف) باشد.

  17. جزم به واسطه طلب: هر گاه لفظی که طلب(امر،نهی،استفهام) مقدم و بعد از آن مضارع خالی از(ف) بیاید ،جزا را می رساند فعل مضارع مجزوم به طلب می شود. قولوا لا اله الا تفلحوا تفلحوا:مضارع مجزوم به خاطر حذف نون،بعد از تفلحوا بدون (ف) مقصود به فعل مضارع جزاست. نشانه جزم مضارع:3علامت دارد سکون:علامت جزمش سکون است.(لم یلدو لم یولد) حذف حرف عله:معتل الآخر باشد.(الم ترکیف به اصحاب الفیل) حذف نون:افعال خمسه جزمش حذف نون:(الم یعلموا ان الله یعلم سر هم و نجواهم)

  18. معرب،مبنی،انواع اعراب و بناء کلمه:{1.معرب2.مبنی} معرب:کلمه ای که آخرش بر حسب عواملی تغییر می کند.(رفع-نصب-جر) : {خاص اسم مفردمنصرف}،{جمع مکسر}. اعراب نیابی 2 نوع است.نشانه هایش (ضمه-نصب-کسره-جزم). اعراب نیابی: 1.جمع مونث سالم:در حالت نصب،کسره به جای فتحه می نشیند. 2.اسم غیر منصرف:به جای کسره فتحه می گیرید. 3.اعراب مثنی:مثنی به جای ضمه با الف مرفوع می شود.به جای فتحه با ی منصوب میشود. 4.جمع مذکر سالم:به جای ضمه با واو مرفوع میشود.به جای فتحه به ی منصوب می شود. 5.اسماء سته:“اب،اخ،ذو،حم،فو“به جای ضمه به واو مرفوع میشود.به جای فتحه به الف منصوب میشود .

  19. اعراب تقدیری: اعراب: لا :{حرف نهی-جزم-مبنی بر سکون} تری :{فعل مضارع مرفوع به ضمه مقدره به الف}و فاعل ضمیر مستتر است. لن : {حرف نفی ونصب مبنی بر سکون}است. برای اسم های معربی که علامت اعراب در آن ظاهر نمی شود. مقصور فتی در 3 حالت منقوض قاضی ی متکلم معلمی

  20. اعراب محلی: اسم ها ی مبنی است که اعراب نمی پذیرند. هولاء مبتدا در حالت رفع، مبنی بر کسره ان :مشبه به مبنی بر فتح جاء : فعل ماضی مبنی بر سکون

  21. جمله فعلیه و اسمیه : جمله:2 کلمه یا بیش تر تشکیل و دارای معنی مستقل باشد{اسمیه،فعلیه} اسمیه:با اسم شروع میشود،اسم رکن اول جمله است.مبتدا+خبر فعلیه:با فعل شروع میشود.فعل+فاعل مبتدا اسم مرفوعی است که در اصل معرفه است و از عوامل لفظی خالی است.{1.مبتدا صریح است:ضمه ظاهر بر آخرش است-2.موول به صریح است:به اسم مصدر تاویل می شود} خبر: جمله ی اسمیه بدان وسیله صحبت شده؛معنی جمله را کامل می کند و اسم مرفوعی است که در اصل نکره است و معنی مبتدا را کامل می کند. خبر مفرد:{جمله-شبه جمله}نباشد،حتی {مثنی-جمع}باشد.{جامد-موول به مشتق-مشتق} خبر جمله : شبه جمله{ظرف-جار و مجرور}،صورت های {مبتدا-خبر}

  22. سپاسگذارم از توجه تان

More Related