3.65k likes | 4.03k Vues
نام درس: روانشناسی سیاسی تعداد واحد : 3 واحد منبع درس: 1- مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی ( انتشارات بعثت ) مولف : دکتر فتحی آشتیانی 2- جزوه روانشناسی سیاسی ( انتشارات دانشگاه پیام نور) مؤلف : دکتر خضروی تهیه کننده : طاهر محبوبی (دستیار علمی دانشگاه پیام نور مرکز بوکان).
E N D
نام درس: روانشناسی سیاسی تعداد واحد : 3 واحد منبع درس: 1- مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی ( انتشارات بعثت ) مولف : دکتر فتحی آشتیانی 2- جزوه روانشناسی سیاسی ( انتشارات دانشگاه پیام نور) مؤلف : دکتر خضروی تهیه کننده : طاهر محبوبی (دستیار علمی دانشگاه پیام نور مرکز بوکان)
مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی هدف کلی کتاب • هدف کلی کتاب حاضر عباتند از: • آشنا ساختن دانشجویان با ؛ 1- اصول و مفاهیم علم روانشناسی سیاسی 2- بررسی مسایل مورد بحث این علم و کاربرد آن در جامعه
مقدمه ای بر روانشناسی سیاسی جایگاه درس • درس روانشناسی سیاسی یکی از دروس پایه رشته مدیریت با گرایش دولتی است این کتاب دارای دو منبع است ، که مجموعاً 13 فصل می باشد.
فصل اول فصل اول: روانشناسی و سیاست
فصل اول: روانشناسی و سیاست هدفهای رفتاری دانشجو بتواند در پایان این فصل: 1- رویکردهای روانشناسی را نام ببرد. 2- روانشناسی سیاسی را تعریف کند. 3- نظریه های سیاسی را توضیح دهد. 4- فرهنگ سیاسی را نام ببرد. 5- اجزاء فرهنگ سیاسی را نام ببرد. ادامه...
فصل اول: روانشناسی و سیاست هدفهای رفتاری ادامه هدفهای رفتاری.... 6- انواعفرهنگ سیاسیاز دیدگاه «آلموند و وربا را نام ببرد و ویژگیهای هر کدام را بیان کند. 7- عوامل مهم مشارکت یا درگیری سیاسی از دیدگاه جامعه شناسان و روانشناسان را بیان کند. 8- عوامل تبیین چگونگی شکل گیری یک عمل سیاسی بهینه را بیان کند. 9- عوامل مؤثر دررفتارسیاسی بهینه را نام ببرد.
فصل اول: روانشناسی و سیاست روانشناسی و سیاست «روانشناسی سیاسی»علمی است که متأثر از دو« تبار روانشناسی و حوزه های مختلف آن » و «علوم سیاسی و سیاستگذاران است». «والتر لیپمن»(1910): « بزرگترین خطای تفکر سیاسی ما این است که بدون اشاره به انسان بخواهیم از علم سیاست سخن بگوییم»
فصل اول: روانشناسی و سیاست روانشناسی و سیاست • افرادی که در رشد روانشناسی سیاسی سهم عمده ای داشته اند: 1- «گراهام والاس» با کتاب «طبیعت بشر در سیاست» 2- «ریورس» با کتاب « روانشناسی و سیاست»
فصل اول: روانشناسی و سیاست روانشناسی و سیاست • روانشناسی و علم سیاست در قرن حاضر: کاربرد روانشناسی برای مطالعه طبیعت بشر و رفتار سیاسی انسان از تحولات قرن بیستم است. بنیاد این مطالعات را «لاول» گذاشت و پیشرفت بیشتر را «لاسول» سبب شد.
فصل اول: روانشناسی و سیاست روانشناسی چیست؟ • رفتار گرایان: روانشناسی علم مطالعه رفتارموجود زنده است. • شناخت گرایان: روانشناسی علم مطالعه فرایندهای ذهنی است. • بطور کلی، روانشناسی علم مطالعه رفتار و فرایندهای ذهنی موجود زنده است.
فصل اول: روانشناسی و سیاست رویکردهای روانشناسی • رویکردهای روانشناسی: (1) عصبی – زیستی (2) رفتاری نگری (3) روان تحلیل گری (4) گشتالت (5) شناختی (6) پدیدار شناختی (7) انسانی نگری
فصل اول: روانشناسی و سیاست روانشناسی سیاسی • روانشناسی سیاسی به عنوان شاخه ای از روانشناسی اجتماعی، علم سیاست را به داده های ارزشمند مجهز و سیاست شناس را به بررسی تجربی رفتار سیاسی تشویق می کند.
فصل اول: روانشناسی و سیاست روانشناسی اجتماعی • روانشناسی اجتماعی - به عنوان شاخه ای از روانشناسی به مطالعه رفتار انسان در اتباطات اجتماعی می پردازد. - رفتار فرد را در گروه های اجتماعی و روابط میان گروهها را مورد مطالعه قرار می دهد. - روانشناسان اجتماعی به نحوه ای تأثیر تعامل فرد با دیگران در بازخورد و رفتار وی علاقه مندند.
فصل اول: روانشناسی و سیاست 2- سیاست چیست؟ • دو تعریف از دو فرهنگ لتیره و فرهنگ روبر: 1- سیاست، علم فرمانروایی بر کشورهاست.( لتیره) 2- سیاست فن وعمل فرمانروایی بر جوامع انسانیاست.(روبر)
فصل اول: روانشناسی و سیاست 2- سیاست چیست؟ • مقایسه دو تعریف سیاست از دو فرهنگ لتیره و روبر: نخست؛ آنکه فرمانروایی (حکومت) در هر دو تعریف مشترک است و موضوع «سیاست» قلمداد شده است. ادامه...
فصل اول: روانشناسی و سیاست 2- سیاست چیست؟ ثانیاَ ؛ در تعریف اول، «سیاست» علم است و در تعریف دوم فن و عمل. ثالثاَ ؛ به دید فرهنگ لتیره عرصه کارکرد «سیاست»، کشور واز لحاظ فرهنگ روبر، جوامع انسانی است.
فصل اول: روانشناسی و سیاست سیاست موفق ترین سیاستمداران لزوماَ دانشمندترین شخصیتهای سیاست شناس نیستند. • «دوورژه» در این باره می نویسد: «بیهوده است اگر امیدوار باشیم روزی برسد که قلمرو سیاست علمی بتواند سراسر قلمرو سیاست به مفهوم هنر وعمل را پوشش دهد و سیاست کاملاَ علمی گردد... تصمیمات سیاسی نه تنها داده های عینی بلکه داوریهای ذهنی را در باب انسان و جامعه به بازی می گیرند».
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3- شکل گیری رفتار سیاسی • عناصری که به فهم وتبیین رفتار سیاسی کمک می کنند، در چهار مقوله طبقه بندی شده است: 1- نظریه های سیاسی 2- فرهنگ سیاسی 3- انواع فرهنگ سیاسی 4- مشارکت سیاسی
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3-1-نظریه های سیاسی • نظریه های سیاسی را از دو نظر می توان بررسی کرد: الف) سیاست بعنوان صحنه بروز رفتارهای معطوف به قدرت و اقتدار ب) سیاست بعنوان صحنه بروز رفتارهای معطوف به اهداف
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3-2- فرهنگ سیاسی • فرهنگ سیاسی؛ جهت گیری ذهنی ملت ها، گروههای اجتماعی یا افراد به سیاست است و تا حدی الگوهای رفتار سیاسی را شکل می دهد.
فصل اول: روانشناسی و سیاست تعریف فرهنگ سیاسی • تعریف فرهنگ سیاسی از دیدگاه «پای» فرهنگ سیاسی مجموعه بازخوردها، اعتقادات و احساساتی است که به روند سیاسی سامان می دهد و اصول و قواعد تعیین کننده حاکم بر رفتار نظام سیاسی را مشخص می کند.
3-2- فرهنگ سیاسی فصل اول: روانشناسی و سیاست • «پاول» و «الموند» معتقدند مردم با فرهنگ سیاسی خود به جهان سیاست می نگرند و جهت می گیرند و این جهت گیریها سه جزء دارد: 1- جهت گیری های شناختی 2- جهت گیری های تأثیرگذار 3- جهت گیری های مبتنی بر ارزشیابی
فصل اول: روانشناسی و سیاست اجزاء فرهنگ سیاسی • اجزاء فرهنگ سیاسی : (1) ارزشها (2) باورها (3) بازخوردهای احساسی مردم نسبت به نظام سیاسی خود.
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3-3- انواع فرهنگ سیاسی انواعفرهنگ سیاسیاز دیدگاه «آلموند و وربا » : الف) فرهنگ سیاسی مشارکت ب) فرهنگ سیاسی تبعه ج) فرهنگ سیاسی محدود د ) فرهنگ سیاسی مختلط
3-3- انواع فرهنگ سیاسی فصل اول: روانشناسی و سیاست • راه سنجش بازخوردهای سیاسی ملی از دیدگاه آلموند و وربا : 1- مردم فکر می کنند حکومت چه تأثیری در زندگی آنها دارد. 2- مردم نسبت به حکومت چه تکلیفی احساس می کنند. 3- مردم از حکومت چه انتظاری دارند.
ویژگیهای فرهنگ سیاسی مشارکت: 1- در جوامع پیشرفته وجود دارد. 2- مردم در زندگی سیاسی مشارکت می کنند. 4- مردم نسبت به بی عدالتی ها بصورت گروههای سازمانیافته اعتراض می کنند. 5- مردم درجه زیادی از صلاحیت و کارآیی سیاسی را نشان می دهند. 6- مناسب ترین زمینه برای حفظ دموکراسی است. الف – فرهنگ سیاسی مشارکت فصل اول: روانشناسی و سیاست
فصل اول: روانشناسی و سیاست ب – فرهنگ سیاسی تبعه • ویژگیهای فرهنگ سیاسی تبعه: 1- شهروندانی را که از نقشهای گوناگون حکومت و وظایف حکومتها آگاهند «تبعه سیاسی» می نامند. 2- مردم بصورت انفعالی با سیاست درگیر هستند. 3-افراد بصورت گروه سازمانیافته نیستند. 4- درک آنها از صلاحیت و کارایی سیاسی در سطح بسیار پایینی است. 5- ایجاد دموکراسی دشوار است.
فصل اول: روانشناسی و سیاست ج – فرهنگ سیاسی محدود • ویژگیهای فرهنگ سیاسی محدود: 1- این فرهنگ به افرادی مربوط است که از نظام سیاسی خود آگاهی چندانی ندارند. 2- بیشتر در جوامع سنتی و عقب مانده وجود دارد 3- افراد هیچ انتظاری از نظام سیاسی ندارند. 4- گسترش دموکراسی در این فرهنگ بسیار دشوار است.
فصل اول: روانشناسی و سیاست د – فرهنگ سیاسی مختلط • انواع فرهنگ سیاسی مختلط : 1- فرهنگ سیاسی مشارکت – تبعه 2- فرهنگ سیاسی مشارکت – محدود 3- فرهنگ سیاسی محدود – تبعه
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3-4- مشارکت سیاسی • تعریف درگیری یا مشارکت سیاسی: تعریف درگیری یا مشارکت سیاسی عبارت از همه فعالیتهایی دانست که شهروندان برای تأثیر یا کمک به دولت و مراکز قدرت مثل انتخاب پرسنل حکومتی یا فعالیتهایی که در آن قلمروها صورت می گیرد، انجام می دهند.
فصل اول: روانشناسی و سیاست تعریف درگیری: • منظور از واژه درگیری، هر نوع دخالت ظاهری در سیاست اعم از مشارکت سیاسی تا بی تفاوتی آگاهانه سیاسی و در پایان طیف، عناد و مخالفت سیاسی است. مشارکت سیاسی بی تفاوتی سیاسی عناد و مخالفت سیاسی پیوستار درگیری سیاسی
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3-4-مشارکت سیاسی • عوامل مهم مشارکت یا درگیری سیاسی از دیدگاه جامعه شناسان و روانشناسان: 1- خانواده 2- وضعیت اقتصادی – اجتماعی 3- مدرسه 4- رسانه های همگانی 5- هویت گروهی – سازمانی 6- فرهنگ سیاسی و اجتماعی
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3-4-مشارکت سیاسی • علل مشارکت سیاسی ازدید لاسول: 1- قدرت 2- ثروت 3- مهارت و خبرگی 4- روشنفکری 5- رفاه 6- تأثیرپذیری و حد درگیر شدن با یک مسأله 7 - درستی و راستی 8- احترام
فصل اول: روانشناسی و سیاست 3-4-مشارکت سیاسی • مسائل و مشکلات بررسی و تحقیق در باب مشارکت سیاسی: (1) در جوامعی که سیاست، سازمان یافته و نهادی شده است. (2) در جوامعی که نهادها و سازمانهای سیاسی بطور کامل شکل نگرفته اند.
فصل اول: روانشناسی و سیاست انواع مشارکت سیاسی • انواع مشارکت سیاسی: 1- مشارکت سیاسی «خود به خودی » 2- مشارکت سیاسی «برانگیخته» شده «یا بسیج شده»
فصل اول: روانشناسی و سیاست 4- رفتار سیاسی بهینه عوامل تبیین چگونگی شکل گیری یک عمل سیاسی بهینه : 1- اینکه کدام عمل سیاسی و کدام عمل غیر سیاسی است. 2- رفتار سیاسی را می توان بر اساس فراوانی به رفتارهای سیاسی کم و زیاد تقسیم کرد. ادامه...
فصل اول: روانشناسی و سیاست 4- رفتار سیاسی بهینه 3- رفتار سیاسی منوط به برآوردن نیازهاست. 4- «وجه ضرورت» آرمان و حیثیت در رفتار سیاسی اهمیت دارد. 5- رفتار سیاسی را می توان به رفتار سنتی و رفتار جدید تقسیم کرد. ادامه...
فصل اول: روانشناسی و سیاست 4- رفتار سیاسی بهینه 6- چهار عامل «حزب، ارتباطات، تحرک یا عدم تحرک، توزیع » در شکل گیری رفتار سیاسی مؤثر است. 7- تفکیک انسان به«انسان سنتی» و «انسان نوین» به فهم رفتارهای سیاسی کمک می کند. ادامه...
فصل اول: روانشناسی و سیاست 4- رفتار سیاسی بهینه 8- در فهم رفتار سیاسی بهینه باید میان «نظام ترجیهات» و «نظام ارجاعات» تفکیک قایل شد. 9- نظام ترجیحات در برخی شرایط دچار تعلیق می شود.
فصل اول: روانشناسی و سیاست 4-عوامل مؤثر در رفتار سیاسی بهینه عوامل مؤثر دررفتارسیاسی بهینه (1) «موقعیتها»و«واقعیتهای موجود (2)«امیدها»،«آرزوها»و«آرمانها»
فصل اول: روانشناسی و سیاست 4-عوامل مؤثر در رفتار سیاسی بهینه رفتار سیاسی بهینه تابعی از «موقعیت» و «وضعیت مطلوب» است: OPB=F(SI) در رابطه فوق به سه نکته باید توجه نمود: 1- موقعیتهای عینی و ذهنی 2- وزن موقعیتها با هم مساوی نیست. 3- موقعیتها معمولاَ بیشمارند.
فصل دوم فصل دوم: شخصیت و سیاست
فصل دوم: شخصیت و سیاست هدفهای رفتاری • دانشجو بتواند در پایان این فصل: 1- شخصیت را تعریف کند. 2- انواع روشهای بررسی شخصیت را نام ببرد. 3- از دیدگاه تالکوت پاسونز، چهار کنش که شرط اساسی تداوم نظام محسوب می شود را نام ببرد. 4- ویژگی های جامعه پذیری سیاسی را بیان کند. 5- جامعه پذیری سیاسی را تعریف کند. ادامه...
فصل دوم: شخصیت و سیاست هدفهای رفتاری • ادامه هدفهای رفتاری ... 6- عوامل جامعه پذیری سیاسی را نام ببرد. 7- عوامل تأثیرگذار بر نیروهای فرهنگی را نام ببرد. 8- جامعه پذیری سیاسی در طبقات متوسط و پایین را باهم مقایسه کند. 9- دو حالت که همتایان می توانند عقاید سیاسی جدیدی به فرد القاء کنند را نام ببرد.
فصل دوم: شخصیت و سیاست 1- تعریف شخصیت • تعریف شخصیت از دیدگاههای مختلف: • «وارن»: شخصیت را مجموع خصوصیات شناختی، عاطفی، ارادی، فیزیولوژیک و مورفولوژیک یاد می کند. • «فروید»: شخصیت را توحید یافتگی «بن»، «من»، و «فرامن» می داند.
فصل دوم: شخصیت و سیاست 1- تعریف شخصیت • «آدلر»: عقیده دارد شخصیت همان «سبک زندگی» است. • «یونگ»: شخصیت توحید یافتگی جنبه ها مختلف ناهشیاری شخصی و گروهی، عقده ها، ارکی تایپ ها، پرسونا،آنیما، و آنیموس است.
فصل دوم: شخصیت و سیاست 1- تعریف شخصیت • هیلگارد»: شخصیت ویژگیهای است که فرد را قادر به ایجاد ارتباط با دیگران می سازد و تحقق «احترام به خود» را تسهیل می کند • کرچ» و «کراچفیلد»: شخصیت عبارت است از الگوهای رفتار و روشهای کاملاَ مشخصی که آدمیان در مقابله با کنش ها و مواجهه با امور روزمره زندگی به کار می برند.
فصل دوم: شخصیت و سیاست 1- تعریف شخصیت «واتسون»: شخصیت را مجموعه سازمان یافته ای از عادات می داند که بطور ثابت و تغییرناپذیر قابل مشاهده باشند. «پیاژه»: شخصیت عبات است از تعادلهای پی در پی یک فرایند سازشی از نوع زیست شناختی.
فصل دوم: شخصیت و سیاست 2- کاربردهای واژۀ شخصیت • کاربردهای گوناگون واژه شخصیت: 1- هنگامی که موضوع مهارتها و کارآئی های اجتماعی مطرح باشد. 2- هنگامی که از توانائیهای فرد برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران سخن به میان می آید.