1 / 29

Ariarman

بنام انکه حجت نامه اوست دو عالم مد وجزر خامه اوست خدای شش جهت جزیک خدانیست همه جا هست اما هیچ جا نیست گشاید مشکل هر کس که بستند رساند روزی هر کس که هستند ستون پایه کوه وپی مور بقدر مایه هر کس دهد زور همه هستی دلیل هستی اوست همه هستی خمار مستی اوست نوروزنامه

talib
Télécharger la présentation

Ariarman

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. بنام انکه حجت نامه اوست دو عالم مد وجزر خامه اوستخدای شش جهت جزیک خدانیست همه جا هست اما هیچ جا نیستگشاید مشکل هر کس که بستند رساند روزی هر کس که هستندستون پایه کوه وپی مور بقدر مایه هر کس دهد زورهمه هستی دلیل هستی اوست همه هستی خمار مستی اوست نوروزنامه بررسی جشن نوروز میراث شکوهمند ایرانیان در سراسر فلات پهناور ایران www.Ariarman.org

  2. نوروزو آيين هاي باشكوه آن، مسيري سه هزار ساله و پرپيچ و خم را پيموده تا به ما رسيده است. «نوروز» كهنسالترين آيين ملي در جهان است كه جاودانه مانده و يکي از عوامل تداوم فرهنگ ايراني تباران از چین تا آناتولی و از داغستان تا بحرین است. آيين هاي برگزاري اين جشن بزرگ در عصر حاضر با سه هزار سال پيش تفاوت چشمگير نكرده و به همين دليل، عامل وحدت فرهنگي ساكنان ايران زمين به شمار مي رود كه آن را در هرگوشه از جهان كه باشند، يكسان برگزار مي كنند و بزرگ مي دارند و به همين جهت است كه انديشمندان، «نوروز» را مظهر پايدار هويت و ناسيوناليسم ايراني خوانده اند كه مورخان در قوه محركه اين ناسيوناليسم ترديد ندارند؛ زيرا كه در طول تاريخ نيروي عظيم و كارآيي هاي فراوان آن را درك و مشاهده كرده اند. «نوروز» روز ملي و جشن همه كساني است كه در فلات ايران (ايران زمين) خود و يا نياكانشان به دنيا آمده اند و تاريخ و فرهنگ مشترك دارند، از جمله تاجيكها، افغانها، كردها، بلوچها، آذریها و ... و ساكنان سرزمينهايي كه در طول قرون و اعصار، ايران زمین را تشكيل داده بودند. در قرن نوزدهم ايران بزرگ براثر توطئه هاي استعمارگران اروپايي تجزيه شده، اما فرهنگ مشترك و مدنيت غني قوم ايراني باقي مانده و نوروز همچنان روز ملي همه مردمي است كه از كوههاي پامير و بدخشان تا انتهاي كوههاي كردستان سوريه و از شمال قفقاز تا دره سند و منطقه خليج فارس سكونت دارند. از آغاز سده 21 تلاش هاي چشمگير و تازه اي به منظور تحكيم رشته هاي فرهنكي و خويشاوندي (مهر، همدلي، انس و الفت) ساكنان ايران زمين و به ويژه ميان كشور ايران و كشورهاي فرارود و آسياي جنوبي صورت مي گيرد كه اصحاب نظر آن را يك پديده تازه جهاني دانسته اند، زيرا كه مناسبات كشورها تاكنون در زمينه هاي اقتصادي، سياسي و نظامي (مادي) بوده است كه باعث برانگيخته شدن رقابت ديگران، يارگيري سياسي ـ نظامي و مسابقه هاي نامطلوب شده است. نوروز، هدف از گرامي داشت آن و وقايعي كه در طول قرون و اعصار در اين روز روي داده است در خور توجه فراوان است. www.Ariarman.org

  3. نوروزدر بسياري از آثار گذشته نگاران، از جمله در تاريخ طبري، شاهنامه فردوسي و آثار بيروني؛ به جمشيد، شاه افسانهاي ایرانی و درپاره اي ديگر به کيومرث نسبت داده شده و آن را به دليل آغاز بهار، برابر شدن روز و شب و از سر گرفته شدن درخشش خورشيد و اعتدال طبيعت، بهترين روز در سال دانسته اند. به نوشته برخي از مورخين برپايه افسانه ها، سه هزار سال پيش در چنين روزي، جمشيد از كاخ خود درجنوب درياچه اروميه (منطقه باستاني حسنلو) بيرون آمد و عميقاً تحت تأثير آفتاب درخشان، و خرمي و طراوت محيط قرارگرفت و آن روز را «نوروز»، روز صفا، پاك شدن زمين از بديها و روز سپاسگزاري از خداوند بزرگ ناميد و خواست كه از آن پس، بدون وقفه، هر سال دراين روز آيين ويژهاي برگزار شود- آييني كه هنوز ادامه دارد و از گزند زمانه و هرگونه تحول سياسي و اجتماعي مصون مانده است. لازم است بدانيم كه مهاجرت آرين ها به صورت سه دسته مادها، پارسها، پارتها به سرزمين ايران درقرن هشتم پيش از ميلاد تكميل شد. اين گروه از آرين ها از گروهي كه به اروپا رفتند، جدا شده بودند که مورخان آنان را آرينهاي جنوبي مي خوانند. مادها در منطقه ري (تهران امروز) به سمت شمال غربي و غرب تا مرز ايلام و ازجمله آثرپاتيكان (آذربايجان) و كردستان مستقر شدند و بعدا حكومتي به پايتختي همدان در آن منطقه تأسيس كردند كه به احتمال زياد جمشيد از ميان آنان برخاسته بود. زيرا، پارسها در جنوب و جنوب شرقي «ري» تا سواحل خليج فارس و بيشتر افغانستان و بلوچستان امروز اسكان گرفته بودند و پارتها در شرق درياي مازندران و جنوب سيردريا، از جمله خراسان بزرگ، دامغان، خوارزم و گرگان - تپورستان (مازندران) و نواحي اطراف استقرار يافته بودند. ترويج آموزش هاي زرتشت- تنها پيامبري كه از ميان آرينها برخاسته- به نوروز جنبه معنوي بخشيد، زيرا زرتشت بر كردار، گفتار و پندار نيك تأكيد داشت و هرعمل خلاف عدالت را نفي مي كرد و تحولات تاريخ را نتيجه كشمكش بدي و خوبي مي دانست و مي گفت كه سرانجام با شكست قطعي بدي؛ آرامش، صفا، شادي، صميميت و عدالت جهانيان تأمين خواهد شد. نوروز فرصت خوبي براي زدودن افكار بد از روح، پايان دادن به دشمني ها از طريق تجديد ديدارها و نيز شادكردن دوستان و بستگان، مخصوصاً سالخوردگان با دستبوسي آنان و مبادله هديه بوده است. www.Ariarman.org

  4. نوروز در زمان كوروش بزرگ مؤسس امپراتوري ايران كه از مادر، «ماد» و از پدر، «پارس» بود عيد رسمي ممالک امپراتوری اعلام داشت و در سال 534 پيش از ميلاد دستورالعملي براي اجراي مراسم دولتي آن تدوين كرد كه شامل ترفيع نظاميان، ابلاغ انتصابات تازه، سان ديدن از سربازان، عفو مجرمين پشيمان، ايجاد فضاي سبز و پاكسازي محيط زيست ـ از منازل شخصي گرفته تا اماكن عمومي ـ بود. چهارسال پيش از آن، كوروش پس از تصرف بابل، نوروز را در آنجا جشن گرفته بود و به اين سبب برخي از مورخان، زمان اعلام رسمي و عمومي شدن نوروز به عنوان عيد ملّي را سال 538 قبل از ميلاد نوشته اند. بابل در 29 اکتبر سال 539 پيش از ميلاد به تصرف ايران درآمده بود.      در دوران هخامنشيان، يازده روز اول فروردين (فرورتيشن/Farvartishn) ويژه انجام مراسم نوروز بود. شاه در نخستين روز سال نو روحانيون، بزرگان، مقامات دولتي و فرماندهان ارشد نظامي، دانشمندان و نمايندگان سرزمينهاي ديگر را مي پذيرفت و ضمن سپاسگزاري از عنايات خداوند، گزارش كارهاي سال كهنه و برنامه هاي دولت براي سال نو و نظر خويش را بيان مي كرد كه نصب العين قرارگيرد. اين آيين تا همين اواخر با جزيي تفاوت رعايت مي شد كه دوباره دارد بتدريج ازسرگرفته مي شود. شاه سپس پيشكش ها را دريافت مي كرد كه نمونه آن در كنده كاريهاي تخت جمشيد ديده مي شود. آنگاه مراسم سان و رژه برگزار مي شد و افسراني كه قهرمان دفاع از وطن شده بودند، ترفيع و پاداش مي گرفتند و مقامات تازه و قضات نو معرفي مي شدند.      در نوروز، مردم نخست به ديدن سالخوردگان خانواده، بيماران و از كارافتادگان مي رفتند و اداي احترام مي كردند (احترام و رعايت احوال سالخوردگان و نسل بازنشسته، در ميان ايرانيان همواره نهايت اهميت را داشته است). سپس عيد ـ ديدني آغاز مي شد. پيش از ديد و بازديدها، در لحظه تحويل سال، هر فرد از خدا مي خواست كه در سال نو روان او را پاك و آرام نگهدارد. اين مراسم پس از 25 قرن به همين صورت ادامه دارد و باعث اعجاب ملل ديگر شده است. سران دولت هخامنشي در آداب و رسوم و قوانين سرزمين هاي غيرآريايي نشين كمتر مداخله مي كردند ولي در مصر كه بيش از يك قرن (121 سال و چند ماه) يكي از ايالات ايران به شمار مي رفت، آيين هاي نوروز را رواج داده بودند و با اعزام سفير به حبشه (اتيوپي) از شاه انتخابي اين كشور خواسته بودند كه نوروز را برسميت بشناسد و برگزار كند، آلودن محيطزيست (آب و هوا و زمين) را منع ، و براي دروغ گفتن و سوء نيّت مجازات در نظر بگيرد www.Ariarman.org

  5. فردوسی بزرگ: بیارید این آتش زردشت بگیرد همان زند و اوستا بمشتنگه دارد این فال جشن سده همان فر نوروز و آتشکدههمان اورمزد و مه و روز مهر بشوید به آب خرد جان و چهرکند تازه آیین لهراسبی بماند کین دین گشتاسبی www.Ariarman.org

  6. حضرت حافظ شیرازی: ز کوی یار می‌آید نسیم باد نوروزی از این باد ار مدد خواهی چراغ دل برافروزی چو گل گر خرده‌ای داری خدا را صرف عشرت کن که قارون را غلطها داد سودای زراندوزی ز جام گل دگر بلبل چنان مست می لعلست که زد بر چرخ فیروزه صفیر تخت فیروزی به صحرا رو که از دامن غبار غم بیفشانی به گلزار آی کز بلبل غزل گفتن بیاموزی www.Ariarman.org

  7. سعدی شیرازی: برآمد باد صبح و بوی نوروز به کام دوستان و بخت پیروز مبارک بادت این سال و همه سال همایون بادت این روز و همه روز چو آتش در درخت افکند گلنار دگر منقل منه آتش میفروز چو نرگس چشم بخت از خواب برخاست حسدگو دشمنان را دیده بردوز بهاری خرمست ای گل کجایی که بینی بلبلان را ناله و سوز جهان بی ما بسی بودست و باشد برادر جز نکونامی میندوز نکویی کن که دولت بینی از بخت مبر فرمان بدگوی بدآموز منه دل بر سرای عمر سعدی که بر گنبد نخواهد ماند این گوز دریغا عیش اگر مرگش نبودی دریغ آهو اگر بگذاشتی یوز www.Ariarman.org

  8. حضرت مولانا: آب زنــید راه را هـین کــه نـــگـار مــی‌رســـد         مــژده دهیــــد بـاغ را بــوی بــهـار مــی‌رســد راه دهـــــــــید یـــار را آن مـــه ده چـهـــار را         کـــز رخ نــوربـخـش او نـور نثـــار مــی‌رســد چـاک شـدست آسمان غلغله ایست در جهـــان        عنــبر و مشک مـی‌دمــد سنجـق یار مــی‌رسـد رونـق بـاغ می‌رسد چـشم و چـراغ می‌رســــد         غـم بـه کنـاره مــی‌رود مــه بــه کنار مــی‌رسد تـــیر روانـه مـی‌رود ســــوی نشـانـه مـی‌رود         ما چــه نشسته‌ایـم پـس شه ز شکـار مــی‌رسد بــــــاغ سـلام مـی‌کنــد ســرو قیــام می‌کــــــند         ســبزه پیـاده مــی‌رود غـنچـه ســوار مـی‌رسـد خـلوتـیان آسمـان تـا چـه شراب مــی‌خــــورند         روح خـراب و مست شــد عقـل خـمار مـی‌رسد چون برسی به کوی ما خامشی است خوی ما        زان که ز گفت و گوی ما گرد و غبار می‌رسد www.Ariarman.org

  9. حکیم عمر خیام نیشابوری: بر چهره ی گل نسيم نوروز خوش است بر طرف چمن روی دل افروز خوش است از دی که گذشت هر چه بگويی خوش نيست خوش باش ومگو ز دی که امروزخوش است چون لاله به نور و ز قدح گير به دست بالا سه رخي اگر تو را فرصت هست مي نوش به خرمن كه اين چه غم كبود ناگه تو را چو خاك گرداند پست www.Ariarman.org

  10. حکیم نظامی گنجوی: به جشن فریدون و نوروز جم که شادی سترد از جهان نام غم جهاندار بنشست بر تخت خویش نشستند شاهان سرافکنده پیش نوازندگان می و رود و جام برآراسته دست مجلس تمام می نوش و نوشابهٔ چون شکر عروسان به گردش کمر در کمر www.Ariarman.org

  11. فرخی سیستانی: بدین شایستگی جشنی بدین بایستگی روزی ملک را در جهان هر روز جشنی باد و نوروزی ز هر بادی که برخیزد گلی با می به راز آید به چشم عاشق از می تابه می عمری دراز آیدهوا خوش گردد و بر کوه برف اندر گداز آید علم های بهاری از نشیبی بر فراز آیدکنون ما را بدان معشوق سیمین بر نیاز آید به شادی عمر بگذاریم اگر معشوق باز آیدهزار آوای مست اینک به شغل خویشتن در شد تذرو جفت گم کرده کنون با جفت همبر شدجهان چون خانه‌ی پر بت شد و نوروز بتگر شد خم و خمخانه اندر چشم من تاریک و تنگ آمد www.Ariarman.org

  12. حضرت عطار نیشابوری: میی در ده که فردا هست نوروز بباید ساختن جشنی دل افروز کنون باری بیا تا امشبی خوش بهم جشنی بسازیم ای پریوش شبی خوشتر زنوروز بهاری خوشی میتافت مهتابی بزاری دران شب مشتری از قوس میتافت جهان از نور چون فردوس میتافت www.Ariarman.org

  13. بابا طاهر عریان: جدا از رویت ای ماه دل افروز نه روز از شو شناسم نه شو از روز وصالت گر مرا گردد میسر همه روزم شود چون عید نوروز www.Ariarman.org

  14. میرزاده عشقی: بماند چنین روزی به پیشین عهد در ایران بنام پاک زرتشت سبزه در چمنزاران مقدس بوده است و مرزبان در مرز با یاران نشستندی و خواندندی ثنای هرمز آثاران بزیور ساحت آتشکده چون حجله کردندی ز عشق هرمز آن حجله به آتش سجده بردندی بلی اینسان نیاکانمان جهان را سر بردندی که دائم نامشان بودی قرین با فتح و پیروزی بیا یارا که هان هم چون بسر آورد عمرش دی همه ایرانیان نوروز را از یادبود کی بپا سازند از مازندران تاشوش و ملک ری بساط هفت سین چینند و بنشینند دور وی همه از شوق سال نو بلب گیرند جام می که می خوش باد امروز و مبارک باد نوروزی www.Ariarman.org

  15. ملک الشعرای بهار: امروز به فر بخت فیروز دلهای فسرده شادمان شد از فر مجاهدان بهروز آن را که دل تو خواست آن شد وز تابش مهر عالم‌افروز ایران فردوس جاودان شد شد شامش روز و روز نوروز زین بهتر نیز می‌توان شد www.Ariarman.org

  16. ابوریحان بیرونی: نوروز "نخستین روز است از فروردین ماه و از این جهت روز نو نام كردند، زیرا كه پیشانی سال نو است و آنچه از پس اوست از این پنج روز همه جشن‌هاست.”در كتاب «آثار الباقیه» ابوریحان بیرونی می خوانیم که سال نزد فارسیان چهار فصل بود ... بر حسب این فصول عیدهایی داشتند كه به اهمال در كبیسه روز این عیدها جابه‌جا می‌شد. از جمله این اعیاد یكی روز اول فروردین ماه یعنی نوروز بود. كه روز بس بزرگ است كه به علت زنده شدن طبیعت گویند. آغاز خلقت جهان در آن روز بوده است. چنین به نظر می‌رسد كه پنج روز نخستین سال « نوروز عامه» یعنی جشن همگانی بود. حال آنكه روز ششم كه «خرداد روز» نام داشت، « نوروز خاصه» یعنی جشن پادشاهان و بزرگان بوده است.ابوریحان بیرونی همچنین از جشن نوروز نیز سخن می گوید که به اعتقاد وی، این جشن بعد از مرگ جمشید یک ماه طول می کشید؛ ابوریحان بیرونی در این باره می نویسد: « چون جم درگذشت پادشاهان همه روزهای این ماه را عید گرفتند. عیدها را شش بخش نمودند: 5 روز نخست را به پادشاهان اختصاص دادند، 5 روز دوم را به اشراف، 5 روز سوم را به خادمان و كاركنان پادشاهی، 5 روز چهارم را به ندیمان و درباریان ، 5 روز پنجم را به توده مردم و پنجه ششم را به برزگران.» www.Ariarman.org

  17. نوروز ، اگر چه روز نو سال است ، اما روز کهنه قرنهاست . پیری فرتوت است که سالی یکبار جامه ی جوانی میپوشاند ، تا بشکرانه آنکه روزگاری چنین دراز بسر برده و با این همه دمسردیِ زمانه تاب آورده است ، چند روزی شادی کند . از اینجاست که شکوه پیران و نشاطِ جوانان در اوست.پیر نوروز یاد ها در سر دارد . از آن کرانه زمان می آید، از آنجا که نشانش پیدا نیست. دراین راه دراز رنجها دیده و تلخی ها چشیده است، اما هنوز شاد و امیدوار است. جامه های رنگارنگ پوشیده است، اما از آن همه یک رنگ بیشتر آشکار نیست ، و آن رنگِ ایران است. از روزی که پدران ِ ما به این سرزمین آمده اند و نام خانواده و نژاد خود را به آن داده اند، گوئی سرنوشتی تلخ و دشوار برای ایشان مقرر شده بود. تقدیر چنان بود که این قوم نگهبان ِ فروغ ِ ایزدی یعنی دانش و فرهنگ باشند. میان ِ جهان ِ روشنی که فرهنگ و تمدن در آن پرورش می یافت و عالم تیرگی ، که در آن کین و ستیز می رویید، سدی شود و نیروی ِ یزدان را از گزندِ اهریمن نگهدارد . پدران ِ ما ،از همان آغاز کار ، وظیفه ی سترگِ خود را دریافتند. زرتشت از میان ِ گروه برخاست و ماموریتِ قوم ایرانی را درست و روشن معین کرد. فرمود که باید بیاری یزدان با اهریمن بجنگد تا آنگاه که آن دشمن بد کنش از پا درآید . ایرانی بار گران ِ این امانت را بدوش کشید . پیکاری بزرگ بود . فرِ کیان ، فرِ مزداآفرید، آن فر نیرومندِ ناگرفتنی را به او سپرده بودند. فری که اهریمن می کوشید تا بر آن دست یابد.گاهی فرستاده ی اهریمن دلیری می کرد و پیش می تاخت تا فر را برباید. اما خود را با پهلوان روبرو می یافت و غریو دلیرانه ی او به گوشش می رسید. اهریمن گامی واپس می نهاد. پهلوان دلیر و سهمگین بود. گاهی پیش می خرامید و می اندیشید که دیگر فر از آن ِ اوست. آنگاه اهریمن شبیخون می آورد و نعره ی او در دشت می پیچید. پهلوان درنگ می کرد و اهریمن سهمگین بود. در این پیکار روزگارها گذشت و داستان ِ این زد و خورد افسانه شد و بر زبان ها روان گشت. اما هنوز نبرد دوام داشت . پهلوان سالخورده شد ، فرتوت شد ، نیروی تنش سستی گرفت ، اما دل و جانش جوان ماند. هنوز اهریمن از نهیب ِ او بیمناک است ، هنوز پهلوان دلیر و سهمگین است . این همان پهلوان است ، که هر سال جامه ی رنگ رنگِ نوروز می پوشد و به یادِ روزگار جوانی ، شادی می کند. این جشن ِ نوروز ، که دو سه هزار سال است با همه ی آداب و رسوم در این سرزمین باقی و برقرار است، مگر نشانی از ثبات و پایداری ِ ایرانیان در نگهداشتن ِ آئین ِ ملی خود نیست ؟ نوروز یکی از نشانه های ملیتِ ماست .نوروز یکی از روزهای تجلی ِ روح ِ ایرانی است. نوروز برهان ِ این دعوی است که ایران با همه ی سالخوردگی هنوز جوان و نیرومند است. دراین روز باید دعا کنیم . همان دعا کهسه هزار سال پیش از این زرتشت کرد: منش ِ بد شکست بیابد. منش ِ نیکو پیروز شود. دروغ شکست بیابد. راستی بر آن پیروز شود. اهریمن ِ بد کنش ناتوان شود و رو به گریز نهد. و نوروز بر همه ایرانیان فرخنده و خرم باشد. دکتر پرویز خانلری: www.Ariarman.org

  18. دکتر جلیل دوستخواه: نوروز جشن آغاز بهار و سال نو ِ ایرانی، این آیین کهنْ بنیاد و هزاران ساله، در سنجش با جشن ها و آیین های گردش ِ سال در میان ِ دیگر قوم ها و ملّت ها از یگانگی ی چشم گیری برخوردارست که بدان برتری می بخشد و آن را فراتر از یک جشن ساده ی ملّی می بَرَد و دَرون مایه ای بَشَری و جهانی و حتّا سرشت و مفهومی کیهانی را در نَماد پردازی هایش جلوه گر می سازد. اکنون هزاره هاست که ایرانیان در هر جا و در هر حال که باشند، نوروز را با همه ی آیین های گویا و نمادینش در خانه و کاشانه ی خویش جشن می گیرند یا به سخنی رساتر، آن را با همه ی ِ اسطوره های پشتوانه اش می زیَند و هر ساله یک فرَشکَرد ِ کامل و رستاخیز ِ شامل را به نمایش می - گذارند. یکایک آیین ها و کُنِش های ِ نوروزی، جلوه و شکوه ِ بال گشودگی ی ِ شاهینن ِ بلند پرواز ِ آرمان و آرزوی ایرانیان را در فراخنای سپهر میهن از دماوند تا الوند، از دِنا تا سَهَند و از دریای ِ خزر تا خلیج نیلگون ِ فارس آفتابی می کنند. دست افشانی و پای کوبی ی ِ حاجی فیروز های سرخ جامه و سیاه کرده روی ِ شادی انگیز در کوی و بَرزَن، اسطوره ی گذار ِ پیروزمندانه ی ِ سیاوش از میان ِ کوه آتش و چیرگی ی راستی و پاکی بر دروغ و پلیدی را فرایاد می آوَرَد. خانه تکانی و آراستن ِ سرای و تدارک ِ خوان و خوراک ِ آیینی و نو کردن ِ جامه و افزارهای زندگی و برافروختن ِ آتش ِ زبانه کش و گرما بخش ِ چهارشنبه سوری (چهارشنبه ی ِ سرخ)، همه نشان از خوش آمد گویی به یادواره ها یا فرَوَشی های نیاکان -- میهمانان ِ ده روزه ی ِ نوروزی ی ِ خانواده -- دارد و رفتن به پذیره و پیشباز ِ پیک ِ فرخنده گام ِ بهاران ِ خجسته و جان بخش را نوید می دهد. گستردن و آراستن و ویراستن ِ سفره ی ِ هفت سین که سین های هفت گانه اش نشان از ارج گُزاری به هفت سِپند (هستی های وَرجاوَند ِ هفت گانه) در خیال نقش های ِ شاعرانه ی ِ زرتشت ِ گاهان سرای دارد و هریک از آنها به کالبَد ِ گل و گیاه و میوه و جز آن، نماد ِ جداگانه ی گوهرها و ارزش - هایی همچون پرمایگی و رویش و بالیدن و شادمانگی و پویایی و شکوفایی و بَرومَندی و مهروَرزی است، نمایش همه ی ِ سویه ها و بُن مایه های این جشن آیین در یک مجموعه به شمار می آید. سرانجام، فراهم آمدن بر سر ِ خوان ِ نوروزی و نیایش گزاری و غزل خوانی و ترانه گویی و نغمه - پردازی و در لحظه ی ِ گردش ِ سال، نفس در سینه حبس کردن و خاموش ماندن و چشم بر آب و آینه و شمع ِ فروزان و سبزه و گل شکوفان و پیچ و تاب ماهیان دوختن تا رویداد بزرگ آشکار گردد و زمان و جهانی بِشکوه تر جای ِ آشوب و کابوس پارینه را بگیرد، نقطه ی ِ اوج ِ این سرور ِ شکوهمند است. www.Ariarman.org

  19. نگاره های تخت جمشید - مراسم پیشکش هدایا کشورها به پادشاهان ایران در روز نوروز. www.Ariarman.org

  20. سفره هفت سین نوروز در آبهای نیلگون خلیج همیشه فارس www.Ariarman.org

  21. سفره هفت سین نوروز در آرامگاه کوروش بزرگ هخامنشی www.Ariarman.org

  22. سفره هفت سین نوروزی در کنار سی و سه پل اصفهان www.Ariarman.org

  23. سفره هفت سین نوروزی در کنار آرامگاه فردوسی بزرگ www.Ariarman.org

  24. سفره هفت سین نوروزی در میادین شهر www.Ariarman.org

  25. سفره هفت سین نوروزی در کنار تندیس استاد شهریار (تبریز) www.Ariarman.org

  26. جشن جهانی نوروز در تهران - 1389 www.Ariarman.org

  27. جشن جهانی نوروز در تهران - 1389 www.Ariarman.org

  28. جشن جهانی نوروز در تهران - 1389 www.Ariarman.org

  29. نقشه جغرافیایی کشورهایی که نوروز را جشن میگیرند www.Ariarman.org

More Related