1 / 72

عفونت های مننگوکوکی

عفونت های مننگوکوکی. مننگوکوک. نايسريا مننژيتيديس عامل اتيولوژيك دو بيماري تهديد كننده حيات : مننژيت مننگوكوكي و مننگوگوكسمي برق آسا است. همچنين مننگوكوك باعث پنوموني، آرتريت سپتيك، پريكارديت، اورتريت و كونژونكتيويت مي شود اكثر موارد با واكسيناسيون قابل پيشگيري هستند. عامل اتيولوژيك :.

manton
Télécharger la présentation

عفونت های مننگوکوکی

An Image/Link below is provided (as is) to download presentation Download Policy: Content on the Website is provided to you AS IS for your information and personal use and may not be sold / licensed / shared on other websites without getting consent from its author. Content is provided to you AS IS for your information and personal use only. Download presentation by click this link. While downloading, if for some reason you are not able to download a presentation, the publisher may have deleted the file from their server. During download, if you can't get a presentation, the file might be deleted by the publisher.

E N D

Presentation Transcript


  1. عفونت های مننگوکوکی

  2. مننگوکوک • نايسريا مننژيتيديس عامل اتيولوژيك دو بيماري تهديد كننده حيات : مننژيت مننگوكوكي و مننگوگوكسمي برق آسا است. • همچنين مننگوكوك باعث پنوموني، آرتريت سپتيك، پريكارديت، اورتريت و كونژونكتيويت مي شود • اكثر موارد با واكسيناسيون قابل پيشگيري هستند.

  3. عامل اتيولوژيك : • مننگوكوك ها ديپلوكوك گرم منفي هوازي هستند. • برخلاف ساير نايسرياها، آنها يك كپسول پلي ساكاريدي دارند. • كلونيزاسيون نازوفارنكس يا فارنكس خيلي شايع تر از بيماري تهاجمي است.

  4. ميكروبيولوژي و طبقه بندي : • نايسريا مننژيتيديس براساس تعيين توالي ژنومطبقه بندي مي شود. • بر طبق آنتي ژنيسيته پلي ساكاريدهاي كپسولي به سروگروپ هاي خود تقسيم مي شوند كه اين منعكس كننده تفاوتهاي ساختاري در اين كربوهيدراتها است. • پنج سروگروپ (W-135, Y, C, B, A) مسؤول >90 درصد موارد بيماري مننگوكوكي در سرتاسر دنيا هستند.

  5. ميكروبيولوژي و طبقه بندي : • سروگروپ A در حال حاضر سبب بروز مجدد اپيدمي ها در بخش هايي از آفريقا كه پايين صحرا هستند و ساير مناطق در كشورهاي در حال توسعه مي باشند. • سروگروپ B و C باعث اكثر موارد اسپوراديك بيماري مننگوكوكي در كشورهاي صنعتي مي شوند. • به طور كلي بيماران مبتلا به سروگروپ Y مسن هستند • سروگروپ Y و W-135 بيش از ساير سروگروپ ها در بيماران مبتلا به پنوموني جدا مي شوند.

  6. اپيدميولوژي : • بيماري مننگوكوك در سرتاسر دنيا به صورت موارد مجزا (اسپوراديك)، همه گيري هاي بر پايه جامعه يا مؤسسات و اپيدمي هاي بزرگ روي مي دهد. • به طور كلي، 300000 تا 500000 مورد بيماري مننگوكوكي سالانه در سرتاسر دنيا روي مي دهد • . در 2000، 2001، 2002، اپيدمي هايسروگروپ W-135بيماري مننگوكوكي در سر تاسر دنيا همراه بازيارت مسلمانان به مكه (حج) و در كمربند مننژيت در بخشهاي آفريقاي پايين صحرا روي داد.

  7. اپيدميولوژي : • ميزان بروز در بين كودكان بيش از بالغين است، پيك دوم بروز در نوجوانان است كه در آنها همه گيري ها اغلب با اقامت در سربازخانه هاو خوابگاهها يا ساير محلهاي پر ازدحام همراه بوده است. • پيك بروز بيماري همزمان با ييك زمستاني بيماريهاي ويروسي تنفسي است.

  8. اپيدميولوژي : • در همه گيريهاي كالج ها، ميزان حمله در بين دانشجويان ساكن خوابگاهها در بالاترين حد بوده است. • اكثر موارد ثانويه در عرض دو هفته از بروز مورد اوليه روي مي دهند، با اين وجود بعضي موارد ممكن است تا چند ماه بعد نيز روي بدهند.

  9. اپيدميولوژي : • كلونيزاسيون مننگوكوك در نازوفارنكس (حامل بدون علامت) مي تواند براي ماهها پابرجا بماند. • فاكتورهايي كه افراد را مستعد كلونيزاسيون با نايسريا مننژيتيديس مي كنند، عبارتند از سكونت در يك خانه با فردي كه مبتلا به بيماري مننگوكوك يا حامل مننگوكوك است، خانواده يا مؤسسات پرازدحام، مواجهه فعال يا غير فعال با دود سيگار و سابقه اخير عفونت ويروسي تنفسي فوقاني. • اين فاكتورها هم چنين با افزايش ريسك بيماري مننگوكوكي ارتباط دارند.

  10. اپيدميولوژي : • مننگوكوك هايي كه مجاري تنفسي فوقاني را كلونيزه مي كنند، وارد سلول هاي مخاطي بدون مژك مي شوند و ممكن است از آنها عبور كرده و زير مخاط برسند، و از آنجا مي توانند به جريان خون برسند. • در حاليكه كلونيزاسيون مننگوكوكي اغلب در افراد سالم روي مي دهد، عفونت جريان خون يك رويداد ناشايع است

  11. اپيدميولوژي : • مننگوكوكي كه از نازوفارنكس به جريان خون مي رسد و در برابر دفاع ميزبان زنده مي ماند معمولاً يكي از اين دو سرنوشت را دارد: • اگر تكثير به آهستگي روي دهد، باكتري ها سرانجام ممكن است در نواحي موضعي كاشته شوند، از جمله مننژها و يا (با شيوع كمتر) مفاصل يا پريكارديوم، • تكثير سريع تر در جريان خون با خصوصيات باليني مننگوكوكسمي، به صورت پتشي، پورپورا، انعقاد منتشر داخل عروقي (DIC) و شوك همراه است ومعمولاً باعث ايجاد نشانه ها قبل از عفونت محل هاي موضعي مي شود.

  12. اجزايغشاي بيروني مرتبط با عفونت زايي : • كپسول : • پروتئين هاي غشاي بيروني : • ليپواليگوساكاريد : • ساير مكانيسم هاي عفونت زايي :

  13. كپسول: • كپسول پلي ساكاريدي يك فاكتور عفونت زايي نايسريا مننژيتيديس محسوب مي شود. • كپسول ها خصوصيات ضد فاگوسيتي و ضد باكتريسيدال به مننگوكوك ها مي دهند و بنابراين بقاي مننگوكوك را حين تهاجم به جريان خون و CSF مي افزايند.

  14. مننگوكوكسمي برق آسا (پورپورا فولمينات) : • احتمالاً سريعترين شكل كشنده شوك سپتيك در انسان است. اين بيماري از نظر برجسته بودن ضايعات هموراژيك پوستي و پيدايش DIC ثابت با اكثر موارد ديگر شوك سپتيك تفاوت دارد. • . اين باكتريها مي تواند با غلظت خيلي زياد در خون تكثير يابند. غلظت اندوتوكسين در خون بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي برق آسا 10 تا 1000 برابر ميزان يافت شده در خون بيماران مبتلا به باكتريمي ناشي از ساير باكتري هاي گرم منفي است.

  15. مننگوكوكسمي برق آسا (پورپورا فولمينات) : • ترومبوز شريانهاي كوچك تا متوسط مي تواند باعث نكروز و گانگرن محيطي شود كه مستلزم آمپوتاسيون اندام يا انگشت است. • اگر بيماري زود تشخيص داده شود، پيش آگهي بيماران مبتلا به مننژيت مننگوكوكي اساساً بهتر از بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي برق آساست.

  16. نوزادان در طي ماه نخست زندگي به طور غير فعال به وسيله آنتي بادي هاي IgG كه از مادر منتقل شده، در برابر بيماري مننگوكوك محافظت مي شوند. • با كاهش سطح آنتي بادي مادري ، ميزان حمله با يك پيك سني 3 تا 9 ماهگي، افزايش مي يابد.

  17. . افرادي كه كمبود هر يك از كمپلمان هاي انتهايي C9)- C5) دارند، اين افراد به طور تيپيك دچار بيماري مننگوكوكي شديدتري نسبت به افراد داراي كمپلمان سالم مي شوند، همچنين در سن بالاتر دچار بيماري مي شوند. • نقص هريك از اجزاي انتهايي كمپلمان به صورت اتوزومال مغلوب به ارث مي رسد. • شروع بيماري در افراد مبتلا به كمبود پروپردين به طور تيپيك در دهه دوم و سوم زندگي است.

  18. تظاهرات باليني

  19. مننگوكوكسمي : بيماران مبتلا به مننگوكوك ممكن است هم مننگوكوكسمي و هم مننژيت داشته باشند، اين شرايط طيف باليني گسترده و خصوصيات مشترك زيادي دارند. • حدود 10 تا 30 درصد از مبتلايان به بيماري مننگوكوكي دچار مننگوكوكسمي بدون مننژيت باليني آشكار هستند. • گرچه باكتريمي مننگوكوكي ممكن است اغلب گذرا و بدون علامت باشد، در اكثر بيماران با تب، لرز، تهوع، استفراغ و ميالژي همراه است. • ضعف شديد شايع است. • بارزترين خصوصيت بيماري راش است. • ماكولهاي اريتماتو سريعاً به پتشي تبديل مي شوند و در موارد شديد، پورپوريك مي گردند . • گرچه ضايعات به طور تيپيك بر روي تنه و اندام تحتاني قرار دارد، ممكن است روي صورت، بازوها و غشاهاي مخاطي نيز وجود داشته باشند. • پتشي ها ممكن است به صورت بولهاي خونريزي دهنده به هم بپيوندند، و يا دچار نكروز و زخم شوند.

  20. بيماران مبتلا به كواگولوپاتي شديد ممكن است دچار ايسكمي اندام و يا انگشتان شوند. • معمولاً حد فاصل بين ايسكمي و بافت طبيعي، كاملاً مشخص است. در بسياري از بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي برق آسا، CSF ممكن است طبيعي باشد و كشت CSF منفي است. • در واقع عدم وجود مننژيت در بيمار مبتلا به مننگوكوكسمي نشانه پيش آگهي وخيم است. اين وضعيت نشان مي دهد كه سرعت تكثير باكتري در خون به قدري زياد بوده كه هنوز مننگوكوك وارد مننژ نشده يا زمان براي ايجاد پاسخ التهابي در CSF نداشته است. • اكثر اين بيماران همچنين فاقد شواهد پاسخ فاز حاد مي باشند به اين معني كه، ESR طبيعي است و غلظت CRP در خون پايين مي باشد.

  21. سندرم Waterhouse-friderichsen • يك نمونه وخيم از ميكروترومبوز، خونريزي و آسيب بافتي ناشي از DIC مي باشد. گرچه نارسايي شديد آدرنال در بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي برق آسا معمول نيست، بيماران ممكن است دچار نارسايي نسبي آدرنال باشند و توانايي توليد پاسخ هيپركورتيزولمي طبيعي نسبت به استرس شديد نداشته باشند. • تقريباً تمامي بيماران كه به علت مننگوكوكسمي برق آسا فوت مي كنند، خونريزي هاي آدرنال در اتوپسي داشته اند.

  22. مننگوكوكسمي مزمن : يك سندرم نادر با تب دوره اي، راش و آرترالژي است كه مي تواند هفته ها تا ماهها طول بكشد. راشها ممكن است ماكولو پاپولر باشند، اغلب به صورت پتشي است. اسپلنومگالي ممكن است وجود داشته باشد. در صورتي كه درمان نشود و يا درمان با گلوكوكورتيكوئيد ها انجام شود، مننگوكوكسمي مزمن ممكن است به مننژيت، مننگوكوكسمي برق آسا يا ندرتاً آندوكارديت تبديل شود.

  23. مننژيت • بيماران مبتلا به مننژيت مننگوكوكي معمولا ≤ 24 ساعت قبل از مراجعه به پزشك بيمار بوده اند. • علائم شايع عبارتند از : تهوع و استفراغ، سردرد، سفتر گردن، لتارژي و گيجي. • علايم و نشانه هاي مننژيت مننگوكوكي با علائم و نشانه هاي مننژيت باكتري هاي ديگر قابل افتراق نيست. • بسياري از بيماران مبتلا به مننژيت منگوكوكي، مننكوكوكسمي همزمان دارند، با اين حال ضايعات پتشي يا پورپوريك پوست ممكن است در تشخيص درست كمك كننده باشد. • يافته هاي CSF با مننژيت چركي مطابقت دارد، قند پايين، پروتئين بالا و لكوسيتوز نوتروفيليك، رنگ آميزي گرم CSF معمولاً مثبت مي باشد . • زماني كه اين يافته با لكوسيتوز CSF همراه نباشد، پروگنوز بهبودي طبيعي اغلب ضعيف است.

  24. تظاهرات ديگر : • آرتريت تقريباً در 10 درصد بيماران مبتلا به مننگوكوك رخ مي دهد. هنگامي كه آرتريت در چند روز اول بيماري ايجاد شود، معمولاً تهاجم مستقيم مننگوكوك را به مفصل نشان مي دهد. آرتريتي كه بعداً در سير بيماري شروع شود به نظر مي رسد ناشي از رسوب كمپلكس ايمني باشد. • پنوموني مننگوكوكياوليه اصولاً در بالغين و اغلب در بين نظاميان روي مي دهد و اكثراً ناشي از سروگروپ Y است. • در حالي كه گاهي پريكارديت مننگوكوكي ديده مي شود، اندوكارديت ناشي از نايسريا مننژيتيديس در حال حاضر خيلي نادراست. • كونژونكتيويت مننگوكوكياوليه مي تواند با مننگوكوكسمي عارضه دار شود. بنابراين هنگامي كه اين وضعيت تشخيص داده شد. درمان سيستميك مجاز است. • اورتريت مننگوكوكيدر افرادي كه فعاليت جنسي از راه دهان داشته اند گزارش شده است.

  25. عوارض : • بيماران مبتلا به مننژيت مننگوكوكي ممكن است دچار فلج اعصاب كرانيال، ترومبوفلبيت وريد كورتيكال و ادم مغزي شوند. اطفال ممكن است دچار افوزيون ساب دورال شوند. سكل هاي دائمي مي تواند شامل عقب ماندگي ذهني، كري و همي پارزي باشد. • عارضه طولاني مدت عمده مننگوكوكسمي برق آسا از دست رفتن پوست، اندام و يا انگشتان در اثر نكروز ايسكميك و انفاركتوس است.

  26. تشخيص : • مفيدترين يافته باليني راش پورپوريك يا پتشي است ولي بايد از ضايعات پتشي ناشي از گنوكوكسمي، تب منقوط كوهستان راكي، واسكوليت افزايش حساسيت، تيفوس اندميك و بعضي از عفونت هاي ويروسي افتراق داده شود. • در يك مطالعه، نيمي از بالغين مبتلا به باكتريمي مننگوكوكي نه مننژيت و نه راش داشتند.

  27. تشخيص : • تشخيص قطعي براساس جداسازي نايسريا مننژيتيديس، آنتي ژنهاي آن، يا DNA آن از مايعات استريل بدن، مانند خون، CSF يا مايع سينوويال، يا از ضايعات پوستي اثبات مي شود. • رنگ آميزي گرم CSF ارگانيسم هاي داخل سلولي يا خارج سلولي را تقريباً در 85 درصد از بيماران مبتلا به مننژيت مننگوكوكي نشان مي دهد.

  28. تشخيص : • تست آگلوتيناسيون لاتكس براي پلي ساكاريدهاي مننگوكوك حساسيت كمتري دارد. • تكثير DNA در نمونه هاي CSF و buffy coat از راه PCR از اين تستها حساس تر است. همانند تست آگلوتيناسيون لاتكس، اين روش نيز تحت تأثير درمان آنتي بيوتيكي قبلي قرار نمي گيرد.

  29. درمان • براي شروع درمان يك سفالوسپورين نسل سوم، مانند سفوتاكسيم (2 گرم داخل وريدي هر 4 ساعت) يا سفترياكسون (2 گرم داخل وريدي هر 12 ساعت) ارجح است. • يكي از اين سفالوسپورين ها به همراه عوامل ديگر ممكن است ساير باكتريها (مانند استرپتوكوك پنومونيه و هموفيلوس آنفلوانزا) را كه می توانند سندرمهاي مشابه ايجاد كنند را پوشش دهد. • پني سيلين G (18 تا 24 ميليون واحد داخل وريدي روزانه) هنوز جايگزين قابل قبولي براي بيماري مننگوكوكي تأييد شده در اكثر كشورها محسوب مي شود. در عين حال، شيوع مننگوكوك هاي با حساسيت كاهش يافته نسبت به پني سيلين در حال افزايش است و مقاومت خيلي بالا به پني سيلين گزارش شده است.

  30. درمان • در بيماراني كه به داروهاي β- لاكتام آلرژي دارند، كلرامفنيكل (mg/kg 100-75 روزانه) جايگزين مناسبي است، مننگوكوك هاي مقاوم به كلرامفنيكل از ويتنام و فرانسه گزارش شده اند. • فلوروكينولون هاي جديد ترگاتي فلوكساسين، موكسي فلوكساسين و ژمي فلوكساسين د رمحيط آزمايشگاه تأثير عالي بر ضد نايسريا مننژيتيديس، به همراه نفوذ قابل قبول در CNS دارند و ظاهراً در مدلهاي حيواني اميدواركننده هستند. • بيماران مبتلا به مننژيت مننگوكوكي بايد حداقل به مدت 5 روز درمان ضد ميكروبي دريافت كنند. در حالي كه درمان گلوكوكورتيكوئيد براي مننژيت بالغين مورد اختلاف نظر است، بسياري از متخصصين در صورت امكان قبل از شروع درمان آنتي بيوتيكي دگزامتازون تجويز مي كنند، اين طرح درماني mg 10 وريدي 15 تا 20 دقيقه پيش از دوز نخست آنتي بيوتيك و سپس هر 6 ساعت به مدت 4 روز است.

  31. درمان • بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي برق آسا اغلب دچار نشت منتشر مايع به فضاهاي خارج عروقي، شوك واختلال عملكرد چندين ارگان مي شوند.ضعف عضله ميوكارد ممكن است برجسته باشد. • درمان حمايتي ، گرچه هنوز در كارآزمايي تصادفي كنترل شده با پلاسبو مطالعه نشده است، توصيه مي شود. • اقدامات استاندارد عبارتند از احياء با مايع به مقدار زياد (گاهي تا چندين ليتر در 24 ساعت اول نياز مي شود)، ونتيلاسيون انتخابي و داروهاي پرسور. بعضي از مؤلفان همودياليز و يا هموفيلتراسيون، زودرس را توصيه مي كنند. • پلاسماي يخ زده تازه اغلب به بيماراني كه خونريزي گسترده داشته و يا پارامترهاي انعقادي شديداً مختل دارند، تجويز مي شود. • بسياري از متخصصين اروپايي آنتي ترومبين III را به چنين بيماراني تجويز كرده اند. بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي برق آسا كه عليرغم احيا شديد با مايع، شوك در آنها پابرجاست، بايد تا هنگام انجام تستهاي ذخيره آدرنال با گلوكوكورتيكوئيد اضافي درمان شوند (هيدروكورتيزون mg/kg هر 6 ساعت).

  32. درمان • پروتئين C فعال شده براي استفاده در بيماران مبتلا به سپسيس شديد و اختلال عملكرد بيش از يك ارگان مجاز است، با وجود اين به طور رسمي در بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي برق آسا تست نشده است. • به علت پاتوفيزيولوژي، بيماران مبتلا به مننگوكوكسمي ممكن است گروهي باشند كه به احتمال بيشتر از تجويز پروتئين C فعال شده سود مي برند. • پروتئين C فعال شده در بيماران مبتلا به مننژيت نبايد به كار رود تا زماني كه شواهد ديگري فراهم شود مبني بر اينكه دارو در طي التهاب مننژها خونريزي داخل مغزي ايجاد نمي كند.

  33. پيش آگهي : • زماني كه بيماران براي اولين بار مورد معاينه قرار مي گيرند، مهمترين تظاهرات باليني كه منجر به مرگ بيمار مي شوند عبارتند از شوك، راش هاي پورپوريك يا اكيموزي، كم بودن و يا طبيعي بودن لكوسيت هاي خون، سن > 60 سال و كوما. • عدم وجود مننژيت، وجود ترومبوسيتوپني، غلظت هاي پايين آنتي ترومبين يا پروتئين S و C در خون، و پايين بودن ESR و CRP نيز با افزايش ميزان مرگ و مير بيماران همراه مي باشند. • برعكس، بيماراني كه قبل از بستري و مراجعه به بيمارستان آنتي بيوتيك دريافت كرده اند با ميزان مرگ و مير پايين تري (در بعضي از تحقيقات) همراه بوده اند.

  34. پيشگيري : • واكسن هاي مننگوكوك پلي ساكاريدي : تنها يك تزريق واكسن پلي ساكاريدي مننگوكوك 4 ظرفيتي (سروگروپ هاي Y, W-135, C, A) 80 تا 95 درصد افراد با ايمني سالم را ايميونيزه مي كند. • اطفال ≤ 3ماه مي توانند براي پيشگيري از بيماري سروگروپ A واكسينه شوند، ولي به چند دوز واكسن نياز است، در غير اينصورت واكسن در اطفال زير 2 سال مؤثر نيست. • طول دوره ايمني واكسن در بالغين احتمالاً كمتر از 5 سال است. • در حال حاضر واكسن مؤثري براي سروگروپ B وجود ندارد.

  35. پيشگيري : • علاوه بر افرادي كه نقص اجزاي انتهاي كمپلمان يا پروپردين دارند، افراد مبتلا به آنمي سلول داسي، افرادي كه طحال ندارند يا اسپلنكتومي شده اند بايد اين واكسن 4 ظرفيتي را دريافت كنند. • واكسيناسيون همچنين براي نيروهاي نظامي، مسلماناني كه به حج مي روند و افرادي كه در ماههاي خشك سال (ژوئن يا دسامبر) به بخشهاي آفريقا در جنوب صحرا يا ساير مناطقي اپيدمي بيماري مننگوكوكي سفر مي كنند توصيه مي گردد. • كميته مشاوره در زمينه فعاليت هاي ايمونيزاسيون (ACIP) در مراكز كنترل و پيشگيري بيماري (CDC) واكسيناسيون افراد تازه وارد به كالج را كه در خوابگاه ها زندگي خواهند كرد توصيه مي كند. به طور كلي، واكسن بايد تنها براي اشخاص > 2 سال تجويز شود.

  36. پيشگيري : تست هاي غربالگري از نظر نقص اجراي انتهايي كمپلمان بايد براي بيماراني كه • سابقه خانوادگي مننگوكوكي يا گنوكوكي منتشر دارند، • در بيماراني كه عود مجدد بيماري دارند، • در بيماراني كه اولين مورد در سن ≤ 15 سال روي مي دهد، • در بيماراني كه عامل بيماري غير از سروگروپ A، B يا C باشد • در اعضاي خانواده بيمار سابقه نقص كمپلمان باشد، بايد انجام شود.

  37. كموپروفيلاكسي ضد ميكروبي : • ميزان حمله بيماري مننگوكوكي در تماس هاي نزديك خانوادگي يا ساير تماس هاي نزديك بيماران 400 برابر بيشتر از جمعيت عمومي است. افرادي كه در تماس نزديك با بيمار هستند بايد پروفيلاكسي با ريفامپين، سيپروفلوكساسي، اوفلوكساسين يا آزيترومايسين دريافت نمايند .تزريق داخل عضلاني منفرد سفترياكسون نيز مؤثر است. تماس نزديك شامل افرادي است كه در يك منزل زندگي مي كنند، تماس در مهدكودك ها و هر فردي كه در معرض ترشحات دهاني بيمار قرار بگيرد، تماس هاي موقتي خطرساز نيستند. پروفيلاكسي بايد هر چه زودتر پس از شناسايي بيمار تجويز شود.

  38. احتياط هاي ايزولاسيون : • مركز كنترل و پيشگيري بيماري ها توصيه مي كند كه بيمار مبتلا به بيماري مننگوكوكي كه بستري شده است 24 ساعت اول بستري از نظر تنفسي ايزوله شود.

  39. كنترل همه گيري : • همه گيري بيماري مننگوكوكي در جامعه يا تشكيلات به صورت بروز سه مورد يا بيشتر در عرض ≥ 3 ماه در افراد همكار يا افرادي كه در يك منطقه بدون تماس نزديك زندگي مي كنند، تعريف مي شود. به علاوه ميزان حمله بيماري اوليه بايد از 10 مورد در 100000 نفر بيشتر شود و سوش هاي نايسريا مننژيتيديس جدا شده از بيماران بايد از نظر نوع مولكولي يكسان باشند. در زمان بروز چنين همه گيري هايي، بايد واكسيناسيون در سطح وسيع در نظر گرفته شود و پروفيلاكسي وسيع ممكن است براي كنترل همه گيريهاي مدارس و يا ساير مؤسسات به كار رود. مشاوره با مسؤولين بهداشت عمومي براي انجام چنين فعاليتهايي توصيه مي شود.

  40. THE END

  41. عفونتهاي گونوكوكي

  42. عفونتهاي گونوكوكي : • تعريف : • يك عفونت منتقله از راه اپي تليوم جنسي است • اشكال شايع : سرويسيت، پروكتيت و كونژونكتيويت • عدم درمان، عفونت در اين محل ها منجر به عوارض موضعي چون اندومتريت، سالپنژيت، آبسه هاي لوله اي – تخمداني، بارتولينيت، پريتونيت و پري هپاتيت در زنان، پري اورتريت و اپيديديميت در مردان و افتالميانئوناتروم در نوزادان شود. • گنوكوكسمي منتشر غير شايع است كه با تظاهرات ضايعات پوستي، تنوسينويت، آرتريت و (موارد نادر) اندوكارديت يا مننژيت خود را نشان مي دهد.

  43. نايسريا گنوره، ارگانيسم گرم منفي، غير متحرك و بدون اشكال اسپوردار است كه به صورت جفت (دوتايي) رشد مي يابند.

  44. اپيدميولوژي : • گنوره يك مشكل عمده سلامت عمومي در سراسر جهان به شمار مي آيد و عامل قابل ملاحظه اي از بيماريزايي در كشورهاي در حال توسعه است و ممكن است نقشي در افزايش انتقال HIV بازي كند. • . كاهش در بروز كلي گنوره در ايالات متحده طي دهه گذشته، ممكن است بازتاب استفاده روز افزون كاندوم در نتيجه تلاش هاي بهداشت عمومي براي پيشگيري از HIV باشد. • در حال حاضر بالاترين ميزان حمله در ايالات متحده در گروه سني 20 تا 24 سال است كه 75% تمام موارد در اين سنين روي مي دهد. با انطباق براي تجربه جنسي، خطر در ميان زنان 15 تا 19 سال فعال جنسي، بالاترين مقدار است.

  45. مطالعات در آفريقا به طور واضح نشان داد كه STDs غير اولسراتيو همچون گنوره يك عامل خطر مستقل براي انتقال HIV است. • گنوره از مردان به زنان به طور مؤثر بيشتر انتقال مي يابد تا به شكل مخالف. • ميزان انتقال به يك زن به دنبال تماس جنسي غير محافظ با يك مرد مبتلا 40 تا 60% است.

  46. تعداد زيادي از مبتلايان هستند كه غير علامتدار بوده و يا شكايات اندكي دارند و ناديده انگاشته مي شوند. اين افراد، برخلاف افراد علامتدار، فعاليت جنسي خود را ترك نمي كنند و بنابراين به انتقال بيماري ادامه مي دهند.

  47. تظاهرات باليني • عفونت گنوكوكي در مردان : • تظاهرات گنوره در زنان : • سرويست گنوكوكي : • واژينيت گنوكوكي : • عفونت هاي تناسلي گنوكوكي : • گنوره آنوركتال : • گنوره فارنژيال • گنوره در زنان حامله، نوزادان و كودكان : • آرتريت گنوكوكي (DGI) : • عفونت گنوكوكي در افراد مبتلا به HIV :

  48. عفونت گنوكوكي در مردان • اورتريت حاد شايعترين تظاهرات باليني گنوره در مردان است. • دوره كمون معمول به دنبال مواجهه، 2 الي 7 روز است، اگر چه فاصله مي تواند بلندتر باشد و در برخي از مردان بدون علامت باقي بماند. • ترشحات پيشابراه و سوزش ادرار، معمولاً بدون تكرر وفوريت ادراربا ترشحات كم و موكوييدي است اما طي يك تا دو روز فراوان و چركي مي شود. • تظاهرات باليني اورتريت گنوكوكي معمولاً نسبت به اورتريت غير گونوكوكي شامل اورتريت ناشي از كلاميديا تراكوماتيس شديدتر و آشكار است. • بيشتر مردان علامت دار مبتلا به گنوره به دنبال درمان مي گردند و عفونت را متوقف مي نمايند. باقي مردان كه عمدتاً بدون علامت هستند، به همراه مرداني كه در دوره كمون بيماري باشند به عنوان منبع گسترش عفونت عمل مينمايند.

  49. قبل از عصر آنتي بيوتيك ها، شكايات مربوط به اورتريت در حدود 8 هفته وجود داشت. • اكنون اپيديديميت، يك عارضه ناشايع است و به ندرت پروستات گنوكوكي روي مي دهد يا ابداً وجود ندارد.

  50. تظاهرات گنوره در زنان : • سرويست موكوييدي – چركي شايعترين تشخيص STD در زنان آمريكاست و ممكن است توسط نايسريا گنوره آ، كلاميديا تراكوماتيس و ساير ارگانيسم ها ايجاد شود. • ممكن است سرويسيت همزمان با واژينيت كانديديايي يا تريكومونايي همراه باشد. ا

More Related